-
جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۶:۳۵ ب.ظ
-
۵۳
به طور کلی نمی‌توان گفت که جوانان ایران اسلامی از دین گریزان و نسبت به روحانیت بدبین شده‌اند و مسؤلان نظام و روحانیت جهت جذب جوانان به دین و معرفت دینی آنان بی‌تفاوت بوده‌اند.
امروزه قشر عظیم از جوانان داخل و خارج ایران دین‌گرا بوده و نسبت به روحانیت و نظام خوش‌بین هستند. آنان با روحانیت ارتباط داشته و روحانیت نیز با جوانان ارتباط و نسبت به آنان احترام خاصی قایل هستند. ملاقات جوانان با مقام معظم رهبری و ابراز علاقه آنان نسبت به معظم له و دیگر مسئولان نظام حاکی از ارتباط جوانان با نظام و روحانیت می‌باشد. روحانیت نیز جهت تقویت باورهای دینی جوانان برنامه‌های مفید ارائه می کنند. مسئولان نظام نیز با اتخاذ سیاست راهبردی جهت شادابی و نشاط جوانان و مشکلات آنان اقدامات کارشناسانه انجام می دهند. شاید اقدامات دولت در خارج از کشور کم‌رنگ و زمینه جذب جوانان به دین فراهم نگردیده باشد، در مجموع دولت اقدامات مفیدی را انجام می دهد که مانع جذب جوانان به فرهنگ بیگانه گردد.
البته ما با شما در این جهت هم عقیده هستیم که روحانیت و مسئولان نظام می‌توانند با ارائه برنامه‌های مفید جوانان را بیشتر به دین جذب نمایند و زمینه شادابی و نشاط جوانان را فراهم کنند. البته در این امر موانع و مشکلات نیز وجود دارد. از جمله مشکلات پس از انقلاب مانند جنگ و توجه به مسایل امنیتی و دفاعی که نتیجه آن کم توحهی به برنامه‌ریزی‌های دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت ارزشها و معارف اسلامی است.
اما این واقعیت را باید پذیرفت که برخی از جوانان ما به هر دلیلی نسبت به روحانیت بدبین شده و از آموزه‌های دین فاصله گرفته‌اند در این جا به برخی از عوامل دین‌گریزی و بدبینی جوانان نسبت به روحانیت اشاره می‌شود::
عوامل به دو دسته درونى وبیرونی تقسیم مىشوند
الف) عوامل درونى یا داخلى
منظور عواملى مى باشند که مربوط به عملکرد مسولان بوده و این وضعیت را پیش مى آورند که عبارتند از:
1) مقدم داشتن عادات فکرى و عاطفى بر منطق و حقیقت و اسلام ناب و اصیل
2) برخى رفتارها و اقدامات ناشایسته بعضى از مدیران کارگزاران و مأموران دستگاهها و نهادهاى دولتى و حکومتى که ظاهرى مذهبى دارند ولى در حقیقت عمل درست دینى نداشته و موجب پیدایش تعارض و شکاف بین گفتار و عمل از دیدگاه توده مردم گشت و این امر موجب بدبینى به سایر افراد مذهبى شد
3) برخوردهاى نامطلوب و ناصحیح و همراه با زیاده روى و افراط بعضى از افراد مذهبى دلسوز در مقابله با ناهنجارىها و منکرات در جامعه موجب بدبینى به عموم افراد مذهبى شد
4) کم کارى برخى از افراد مذهبى در نشان دادن چهره واقعى و محبت آمیز اسلام و برطرف نمودن دیدگاه منفى ایجاد شده درعمل
ب )عوامل بیرونى یا محیطى
منظور عواملى مىباشند که خارج از حیطه عملکرد مسئولان بوده و منجر به وضعیت مذکور شده است:
1) تحول نسل در جامعه و به صحنه آمدن نسل جدیدى که باورها و یافته هاى آنان با افرادمذهبى متفاوت است فقدان برنامهاى جامع و همه جانبه براى تربیت آموزش و توجیه آنان و نیز بى توجهى و یا کم توجهى به ایجاد تغییرات اساسى و ریشه اى در نگرش خانواده ها به اصول و آداب تربیت نسل نومنجر به این شکاف شده است
2) وجود مشکلات اقتصادى و اجتماعى در جامعه و از مسئولان حکومتى را باعث آن به حساب آوردن
3) رشد و رواج ابزارهاى جدید اطلاع رسانى و تبلیغات در سطح جهان در دهه اخیر و تشدیدتلاش ابر قدرت استعمارى آمریکا براى نفوذ فرهنگى و رواج فرهنگ آمریکایى در جهان موجب تغییر جو کلى فرهنگى در سطح جهان شده به گونه اى باعث افول ارزشها و شکاف میان دو قشر مذهبى و غیرمذهبى شده است (شکاف سنت و مدرنیته)
4) وجود تمایلات نفسانى انسان ووسوسه هاى نفس اماره براى گریز از محدودیتهاى شرعى و ارتکاب شهوات و لذات فى نفسه عامل بدبینى و گریز افراد غیرمذهبى از افراد مذهبى مىباشد
5) سازماندهى تهاجم فرهنگى توسط دشمنان نظام اسلامى براى تضعیف اسلام و ارزشهاى اعتقادى ترویج و اشاعه دنیاطلبى تبلیغ مستمر و گسترده سکولاریسم و لائیسیسم نفى آرمانگرانى تحریک غرائز شهوانى حمله مستمر به مبانى ارزش و پایه هاى اعتقادى اشاعه چهرهاى غیرواقعى و زشت و خشن از اسلام تبلیغ و ترویج تضاد میان اسلام و آزادى سوء استفاده از نارسایىها معضلات و ضعفهاى مدیریتى و اجرایى براى حمله و هجوم به ماهیت اسلام و قوانین الهى ایجادروحیه یأس و ناامیدى در مردم با ترویج غیرقابل اجرا بودن ارزشهاى والاى الهى در جامعه تبلیغ و ترویج ناکارآمد بودن تئورى حکومت دینى و تضعیف فرهنگ اسلامى و مبانى عقیدتى و اشاعه این نظریه که دین متعلق به گذشته است.
6) عملکرد گروههاى معاند نظام اسلامى در داخل در جهت ایجاد بدبینى به افراد مذهبى از جمله مسئولان و کاهش مشروعیت نظام .
جدایى عده اى از جوانان از روحانیون ممکن است دلایل دیگرى هم داشته باشد، از جمله:
1) عملکرد و رفتار ناشایست گروهى از شاغلان در دستگاهها و نهادهاى دولتى و حکومتى باعث پیدا شدن تعارض و شکاف بین گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبینى به تمامى روحانیت گشته است
2) برخى از رفتارها و برخوردهاى ناصحیح و مخالف شرع در بیان احکام شرعى، موجبات بدبینى عدهاى از افراد ـ خصوصا جوانان ـ را فراهم آورده است، حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر این گونه افراد را متذکر شده و در این خصوص مى فرمایند: «معناى تحجر آن است که کسى که مى خواهد از مبانى اسلام و فقه اسلام، براى بناى جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا کند و نتواند کشش طبیعى احکام و معارف اسلامى را در آن جایى که قابل کشش است درک کند و براى نیاز یک ملّت و یک نظام و یک کشور که نیاز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه بدهد، این بلاى بزرگى است»، (1)
3) اختلافات جناحى و سلیقه اى در مسائل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى، جایگاه و منزلت روحانیت را پایین آورده است
4) حل نشدن برخى از مشکلات و معضلات اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى (مانند اشتغال، مسکن و رفاه)، و عدم اجراى ارزشهاى اسلامى در جامعه به صورت کامل (مانند عدالت اجتماعى، مبارزه با مظاهر فساد و...)، باعث شده که مردم این مشکلات را همواره از چشم روحانیت ببینند و انتظارات غیر واقعى و بیش از حد از آنان داشته باشند.
مجموعه این عوامل باعث شده تا دشمنان اسلام و انقلاب اسلامى با تهاجم فرهنگى، و درشت نمایى مشکلات، به القاى اندیشه نسبى بودن ارزشها، جدایى دین از سیاست، ناکارآمدى مدیریت فقهى، اسلام منه اى روحانیت پرداخته اند. اما براى مقابله با این روند، کارها واقدامات متعددى انجام شده که آنها را مى توان در دو بعد، مورد بررسى قرار داد:.
الف) اقدامات نظرى و اندیشه اى
1) تقویت و تثبیت ارزشهاى اسلامى و ایمان مذهبى و ترسیم چهره واقعى و محبت آمیز اسلام از طریق برگزارى جلسات پرسش و پاسخ و مشاوره بصورت شفاهى و کتبى براى حل مشکلات و شبهات عقیدتى و برگزارى جلسات روح بخش دعا و سخنرانىهاى مفید وپرمحتوى نماز جماعت در مؤسسات و ادارات برگزارى و گسترش برنامه روح بخش اعتکاف در سطح شهرها خصوصا دانشگاهها بطوریکه هر سال با استقبال بیشترى روبرو بوده است
2) ایجاد و تقویت هویت جوانان از طریق شناخت استعدادها و تواناییهاى بالقوه اى که دارند آشنا نمودن آنها با گذشته درخشان اسلامى و ملى خود و دستاوردهایى که در دوران انقلاب و بعد از آن داشته اند و آگاهى دادن نسبت به عقاید شوم دشمنان و خطرات ناشى ازانحرافات اخلاقى و اعتیاد و بالا بردن درک و شناخت و قدرت تحلیل جوانان و شناساندن عوامل مشکلات اقتصادى و معضلات اجتماع .
در پایان پیان این مطلب ضروری است:
نباید به گزارش‌های اینترنت و ماهواره علیه جمهوری اسلامی ایران اعتماد کرد؛ زیرا دشمنان ایران اسلامی از همه اهرم‌ها و روش‌های تبلیغی بهره میگیرند تا نظام اسلامی را زیر سؤال ببرند. یکی از این روش‌ها صحنه‌سازی است، بدین معنا که صحنه‌ای غیر واقعی را به صورت صحنه‌های واقعی جلوه می‌دهند. برخی از تصاویری را پخش می‌کنند که واقعیت ندارند، مانند تصاویری که جمهوری اسلامی مخالفان سیاسی خود را شکنجه می‌نمایند. البته جمهوری اسلامی برخی از کاستی‌ها را دارد و در برخورد با مخالفان سیاسی همه موازین اسلامی را رعایت نمی‌کند، ولی این واقعیت را باید پذیرفت: بسیاری آنچه از ماهواره‌ها پخش می‌شود صحنه‌سازی بوده و واقعیت ندارد.
پی نوشت==
1) روزنامه جمهورى اسلامى، 17/3/1376
