-
چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۴۱ ب.ظ
-
۸۶
در یاداشت های قبلی مربوط به موضوع روابط دختر و پسر به موضوعاتی چون عوامل ایجاد رابطه ها، عواملی که تاثیر گذار هستند وفلسفه ی منع این گونه رابطه ها صحبت کردیم.
در این یاداشت در نطر داریم عوامل تسهیل کننده ی ایجاد این گونه روابط را بیان کنیم:
عوامل تسهیل کننده ایجاد روابط دختر و پسر
1- خانواده ها:در یاداشت قبلی هم عرض کردم که خانواده ها تاثیرگذارترین مجموعه در ایجاد این گونه روابط هستند. به چند دلیل:
الف) عدم آموزش صحیح والدین به فرزندان در مورد جنس مخالف
ب) محدود کردن مطلق اینگونه روابط حتی در چارچوب های مشخص شده در رابطه با جنس مخالف
ج)سحتگیری خانواده ها در مورد ازدواج
2- کوتاهی نهادهای فرهنگی در ایجاد شناخت عواقب اینگونه روابط:
اگر مسئولین فرهنگی ما در نهادهای مختلف فرهنگی هم و غمشان برای برطرف کردن مشکلات جوانان و ایجاد فضاهای شاد و مرفه و ایجاد فضاهای امن برای دختران و پسران و همچنین زیباییهای پوشش و ... باشد خیلی کمتر از این شاهد ایجاد اینگونه روابط خواهیم بود.
اگر در جای خودش روحانیون واکنش درست و بجا داشته باشند
اگر مسئولین فرهنگی دانشگاهها دلسوز دانشجویان باشند
اگر ما مطالبه گر خوبی باشیم شاهد اینگونه معضلات در جامعه نخواهیم بود.
3- توسعه ی وسایل ارتباط جمعی:
متاسفانه با گسترش اینترنت و
فضای مجازی و در دسترس قرار گرفتن آسان خیلی از امکانات برای جوان، حاشیه ی امن
اجتماعی ، عاطفی و احساسی جوان به خطر افتاده، و حتی در برخی موارد از بین رفته.
متاسفانه
با وسعت گرفتن فضای مجازی در بین جامعه ی عموم مردم به خصوص جوانان و تبلیغات
مستمر و گسترده ی دشمنان برای به حاشیه بردن جوانان از بطن جامعه و تبلیغات عظیم
در موارد گوناگون شاهد گسترش روابط بین نامحرم هستیم، چرا که وقتی جوان دنبال
سرگرمی های کاذب و زودگذر باشد دیگر دنبال اهداف مم زندگی خود نخواهد رفت و این
هشدار جدی برای جامعه ی ما می باشد.
4- تغییر مرجع در گروه جوانان:
وقتی از مرجع برای جوان صحبت می کنیم منظور این است که وظیفه ی خانواده و همت خود جوان و کمک مسئولین مربوطه می طلبه فضا را طوری آماده کنند که جوان دنبال الگوی مناسب باشد؛نه اینکه دنبال الگوهای کاذب غربی و داخلی باشد.
متاسفانه در جامعه ی امروزی ما با تغییر وضعیت در الگوهایی که جوانان ما دارند باعث شده قسمتی از اسیب های وارده به جواناز طرف این الگوها صورت بگیرد.الگوهایی که متاسفانه هر روز با یک طرز فکر با یک تیپ های آنچنانی و ... وارد جامعه می شوند و جوانان ماهم به دلیل عدم شناخت کافی از این الگوها از آنها تبعیت کرده و بعضا دچار همزادپنداری می شوند.
5- حاکمیت روحیه ی فردگرایی:
یک جوان وقتی به سن بلوغ می رسد احساس استقلال می کند،احساس بزرگی می کند.دوست دارد خودش برای خودش تصمیم بگیرد اما این موضع را در نظر ندارد که بزرگی تنها به این نیست که حالا من به سن بلوغ رسیدم باید مستقل عمل بکنم. در واقع با این کار جوان خودش را در معرض بزرگترین خطرات جامعه قرار می دهد.
باید گفت که جوانان ما اگر احساس بزرگی را کنار بگذارند بسیاری از خطرات جامعه را با موفقیت پشت سر خواهند گذاشت.خطراتی که هر لحظه به آنها نزدیک می شوند و غافل از اینکه با پای خود به سوی خطر قدم بر می دارند.
باید این مطلب را هم متذکر شد که زمانی جوان می تواند احساس بزرگی و استقلال کند که به کمال فکری، عقلی، عاطفی،جنسی و... رسیده باشد.
6- بحران هویت
اگر مواردی جون انتظار فرد از جامعه و بالعکس را برای جوان به درستی تبیین کنیم بحران هویت به وجود نمی آید.
مثلا: من چه کسی هستم؟ اهدافم چیه؟ چه حقوق دارم و...
یعنی نه سنت گرا باشیم نه مدرن گرا
سنت گرا باشیم از قافله عقبیم
مدرن گرا باشیم خطرات زیادی مارو تهدید میکنند
پس باید حد وسط باشیم ( و جعلنا امه وسطا)
نکته: متاسفانه فاجعه زمانی رخ می دهد که بلوغ جنسی رو تنها نشانه ی قابلیت استقلال و بزرگی می داند.
ادامه دارد...
