واقعیت دردناکی که اولین مناظره هسته‌ای به مردم ایران نشان داد

  • ۱۳۵

شامگاه شنبه در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما ـ که تا ساعتی پس از نیمه شب نیز ادامه یافت ـ صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه و علیرضا زاکانی، عضو جمعیت رهپویان و نماینده مجلس، نخستین مناظره تلویزیونی بر سر مسأله هسته‌ای را برگزار کردند؛ مناظره‌ای که ضمن شکستن تابوی سال‌های اخیر بر سر مسأله هسته‌ای، نشان داد چند سال سکوت بر سر این موضوع چه مشکلاتی به بار آورده است. 

 بیشتر آنهایی که تا پس از نیمه شب، پای تلویزیون نشستند و به سخنان خرازی و زاکانی توجه کردند، نه تنها از این مناظره به تحلیل و پیش‌بینی قابل توجهی درباره آینده مذاکرات هسته‌ای نرسیدند، بلکه طرفین مناظره کمتر فرصتی یافتند تا با دلیل و استدلال به توضیح وضعیت کنونی مذاکرات و تبیین چرایی رسیدن آن به شکل کنونی بپردازند. 

جلوه بد‌تر این مناظره، آنجایی رخ می‌نماید که مجموعه‌ای از ادعا‌ها و اظهارات دو طرف مناظره در برابر شواهد و واقعیات قرار داده شود. اینجاست که این واقعیت تلخ روشن می‌شود که سال‌ها سکوت درباره پرونده هسته‌ای ـ که البته در دولت اخیر در سایه انتقادات از دولت و تیم مذاکره‌کننده شکسته شده ـ کار را به جایی رسانده که مناظره تلویزیونی در فراگیر‌ترین شبکه سیما بیش از آنکه حاوی اطلاعات درست باشد، حاوی مجموعه‌ای از ادعا‌ها و اطلاعات اشتباه باشد. 

هم اکنون «تابناک» برای نشان دادن این واقعیت، مجموعه‌ای از گفته‌های دو طرف در یک سوم ابتدایی را مرور کرده تا گستردگی و عمق این مشکل دیده شود. 

۱) تناقض‌های عجیب، پس و پیش کردن غریب تاریخ! 


زاکانی در این مناظره برای اثبات سیاسی بودن پرونده هسته‌ای ایران و تلاش غرب برای تأثیرگذاری از طریق آن بر مسائل داخلی ایران مدعی شد؛ 

ـ در سال ۸۷ بعد از هفت ماه که چهارچوبی را با ایران توافق کرده بود، در حالی که مهلت اولیه هجده ماه برای پاسخگویی ایران به شش سرفصل بود، البرادعی در نامه‌ای به ایران، پاسخ‌های ایران را قانع‌کننده دانست. البرادعی همین نامه را به شورای حکام فرستاد و شورای حکام تأیید کرد که ایران هیچ تخطی از چهارچوب‌های صلح‌آمیز نکرده است، اما چهار روز بعد شورای امنیت دومین قطعنامه علیه ایران را تصویب کرد. سولانا در پاسخ به اینکه چرا این اتفاق غیرمنتظره افتاده، به جلیلی گفته است، پرونده و مواجهه با شما سیاسی است. جالب‌تر اینکه گفته بودند ما این قطعنامه دوم را برای مجلس هشتم داده‌ایم، چون در آستانه انتخابات مجلس هشتم بود. 

واقعیت‌هایی که ادعاهای زاکانی را باطل می‌کند


ـ ۲۹ مهر ۱۳۸۶ محمود احمدی‌نژاد پس از قبول استعفای علی لاریجانی‌، سعید جلیلی را به دبیری شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. علی لاریجانی در اولین دور مذاکرات پس از استعفا باز هم در ابتدای آبان همراه جلیلی به مذاکرات در رم رفت. یک ماه بعد در نهم آذر جلیلی و سولانا در لندن با یکدیگر مذاکره کردند. 

انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی، جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ (۱۴ مارس ۲۰۰۸) برگزار شد. 

تا این زمان، شورای امنیت بر خلاف ادعای زاکانی، نه دو قطعنامه بلکه چهار قطعنامه علیه ایران صادر کرده بود. قطعنامه ۱۶۹۶ در ۳۱ جولای ۲۰۰۶، قطعنامه ۱۷۳۷ در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۶، قطعنامه ۱۷۴۷ در ۲۴ مارس ۲۰۰۷ و قطعنامه ۱۸۰۳ در سوم مارس ۲۰۰۸. 

اتفاقی که احتمالا زاکانی به آن اشاره دارد، قطعنامه چهارم علیه ایران است که اولین قطعنامه صادره در دوره مذاکرات جلیلی است. ایران و آژانس در اواخر دوره مسئولیت لاریجانی و در اوت ۲۰۰۷ به یک مدالیته رسیدند تا با اجرای آن، سؤالات آژانس از ایران در موضوع هسته‌ای پایان یابد. این مدالیته اجرایی شد، ولی در فوریه ۲۰۰۸ و یک ماه پیش از صدور قطعنامه جدید علیه ایران، البرادعی گزارشی منتشر کرد که نه تنها مثبت دانسته نشد، بلکه به ابزار و بهانه شورای امنیت برای صدور قطعنامه جدید علیه ایران تبدیل شد. 

۹ بند از گزارش ۲۲ فوریه البرادعی تحت نفوذ برخی مقامات آژانس و لابی آمریکایی‌ها به موضوعات مطالعات ادعایی اختصاص یافت و کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا مدعی شد که گزارش البرادعی، موضعی بسیار قوی برای حرکت در راستای صدور قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران به سبب ادامه فعالیت هسته‌ای‌اش در پیش گرفته است. 

۲) اشتباه هر دو مناظره‌کننده درباره زمان صدور قطعنامه اول شورای امنیت علیه ایران


در بخش جالبی از مناظره شنبه شب، دو طرف درباره زمان صدور اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران، دچار اختلاف شدند و اتفاقا هر دو هم در این باره اشتباه کردند. 

خرازی معتقد بود که اولین قطعنامه شورای امنیت به سال ۸۵ برمی‌گردد که در فوریه ۲۰۰۶ صادر شد، ولی زاکانی تصور می‌کرد در مهر ۸۴ اولین قطعنامه شورای امنیت صادر شده است. 

واقعیت ولی چیز دیگری است. ‌‌‌ همان گونه که پیش از این گفته شد، اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در موضوع هسته‌ای، قطعنامه ۱۶۹۶ است که در ۳۱ جولای ۲۰۰۶ و به عبارت دیگر، در نهم مرداد ۱۳۸۵ به تصویب شورای امنیت رسید. 

۳) همه اطلاعات نادرست زاکانی درباره غنی‌سازی و نطنز


در موضوع غنی‌سازی، هرچند زاکانی مدعی شد که «تاریخ‌ها دقیق در ذهن من هست، چون این صنعت با گوشت و پوست من عجین است» ولی تقریبا هر اطلاعاتی که در این باره داد اشتباه بود. 

زاکانی مدعی شد که پلمب و قفل تأسیسات نطنز در مهر ۸۴ باز شده است؛ اولین غنی‌سازی ۳. ۵درصد ایران به پانزدهم خرداد سال ۱۳۸۵ مربوط می‌شود. 

اما واقعیت این است که تجربه غنی‌سازی ایران به سال ۱۳۷۸ و در شرکت کالا الکتریک برمی‌گردد. اولین غنی‌سازی ایران با یک دستگاه سانتریفیوژ صورت گرفت. در سال ۱۳۷۹ ایران توانست در لشکرآباد با فناوری لیزر غنی‌سازی آزمایشگاهی ۱۵ درصد انجام دهد، در سال ۱۳۸۱ غنی‌سازی با ۱۹ دستگاه سانتریفیوژ در کالا الکتریک تا سطح ۱. ۲ درصد انجام شد و در چهارم تیرماه سال ۱۳۸۲، ایران غنی‌سازی در نطنز را با یک سانتریفیوژ و با هماهنگی آژانس شروع کرد. 

شکستن پلمب نطنز در دولت دهم، نه در مهر ماه بلکه در ۲۴ بهمن ماه سال ۸۴ صورت گرفت. دو ماه بعد، رئیس‌جمهور وقت، عصر روز سه‌شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۸۵ در تالار کتابخانهٔ دانشکدهٔ علوم رضوی اظهار داشت: «چرخهٔ تولید سوخت هسته‌ای در مقیاس آزمایشگاهی کامل و اورانیوم با غنای مورد نیاز در ۲۰ فروردین سال جاری یعنی ۱۳۸۵ به دست جوانان ما تولید شد». این مسأله چند روز بعد به آژانس اعلام و در اولین گزارش فصلی آژانس نیز تأیید شد. 

۴) نتیجه‌گیری باور نکردنی زاکانی از یک کتاب


زاکانی در بخشی از اظهارات خود درباره چرایی پیش آمدن پرونده هسته‌ای با مرور بخشی از کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه اظهار داشت، کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه در دوره آقای خاتمی منتشر و در سال ۸۳ به مجلس تحویل شده است. 

وی به قرائت بخشی از صفحه ۳۵۴ این کتاب به این شرح پرداخت: «اگر چه ایران توانسته است به دستاوردهای نظامی تهاجمی، موشکی و هسته‌ای مناسبی دست یابد، به علت الی آخر» و سپس مدعی شد که «یعنی اینجا آمده به صراحت اعلام کرده که ما سلاح هسته‌ای داریم». 

وی هیچ توضیحی نداد که از اشاره به دستاوردهای هسته‌ای ایران، چگونه می‌توان نتیجه گرفت که «یعنی اینجا آمده به صراحت اعلام کرده که ما سلاح هسته‌ای داریم». 

۵) ادعاهای متقابلی که اثبات آن بر عهده مدعی است


هر دو مناظره‌کننده در دو ساعت و ده دقیقه مناظره خود، بار‌ها ادعاهایی را مطرح کردند که بدون ارائه شواهد و اسنادی درباره آن نمی‌توان درباره درستی و نادرستی آن اظهار نظر قطعی کرد. 

از جمله زاکانی در دقایق ابتدایی مدعی شد، «در اولین سفر احمدی‌نژاد به نیویورک، آقایان لاریجانی، متکی و جلیلی همراه ایشان رفتند و با کشورهای اروپایی دیدار داشتند. ‌‌‌ همان جا آقای فیشر، وزیر خارجه آلمان گفته است که با آقای روحانی به این توافق رسیدیم این تعطیلی باید منجر به نابودی برنامه ایران بشود». 

در مقابل خرازی نیز درباره مذاکرات سعید جلیلی دو ادعا مطرح کرد که اثبات نشده‌اند


۱ـ مذاکرات هسته‌ای در استانبول، یکی از بد‌ترین مقاطع مذاکرات هسته‌ای بود، رهبری تذکر داد. در استانبول به توافق رسیدند که مواد را به روسیه بفرستند و در آنجا تبدیل به می‌له سوخت شود. رهبری مستقیم وارد شدند و جلوی خروج مواد را گرفتند (پیش از این به ندرت مخالفت با این پیشنهاد به رهبری منسوب شده بود). 

۲ـ در ژنو آقای جلیلی با آمریکایی‌ها مذاکره کرد که به خاطر آن تذکر گرفت، زیرا از چهارچوب معین خارج شده بود (در اواخر دولت احمدی‌نژاد این ادعا مطرح شد که رهبر انقلاب، مخالف و رئیس جمهور وقت موافق پذیرش درخواست ملاقات دوجانبه با طرف آمریکایی بوده‌اند، ولی تاکنون موضوع تذکر رهبری به جلیلی درباره دیدار وی با ویلیام برنز در مهرماه ۱۳۸۸ مطرح نشده بود). 

۶) تاریخ اشتباهی مذاکرات هسته‌ای به روایت زاکانی


عضو جمعیت رهپویان در دقیقه تقریبا چهلم مناظره، شروع به بازخوانی تاریخچه مذاکرات هسته‌ای در دوره جلیلی کرد که مرور بر سوابق مذاکرات، نشان می‌دهد بخش اعظم روایت زاکانی غلط است. 

ادعای زاکانی:
 آمریکا اولین بار در سال ۸۹ از ایران تقاضای ملاقات دوجانبه کرد. اولین درخواست در استانبول صورت گرفت. عذر می‌خواهم سال ۸۷ بود. این صحبت رسمی آقای جلیلی است. 

این مال وقتی است که در مذاکرات بعدی، ایران توانسته بود سوخت ۲۰ درصد را در رآکتور وارد کند. چون این‌ها قبلا گفته بودند باید همه ۵ درصد خودتان را خارج کنید تا به شما ۲۰ درصد بدهیم. ماحصل این حرکت این بود که آمریکایی‌ها در خواست ملاقات داشتند، ولی ایران برای آن‌ها شرط گذاشت. 

توضیح: 
سعید جلیلی در مهرماه ۸۸ در قالب مذاکرات ژنو ۲ با برنز دیدار کرده است. سپس مقامات ترکیه و برزیل به ایران آمدند و بیانیه تهران برای انتقال ذخایر سوخت ایران مورد موافقت قرار گرفت، سپس نشست ژنو ۳ در آذر ۸۹ و دو ماه بعد مذاکرات استانبول یک در بهمن ماه ۸۹ برگزار شد. 

جالب آنکه دیدار جلیلی و برنز در دوره‌ای اتفاق افتاد که غنی‌سازی ۲۰ درصدی در ایران هنوز شروع هم نشده بود. فرمان غنی‌سازی ۲۰ درصدی پس از به نتیجه نرسیدن بیانیه تهران، در بهمن ماه ۸۸ یعنی چهار ماه پس از دیدار برنز و جلیلی صادر شد.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code