-
جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۵۷ ب.ظ
-
۶۴۰
شرایط افشای انتشار این نامه نشان می‌دهد که بدون خواسته کاخ سفید انجام نپذیرفته است.
تا آنجا که اخبار نیمه رسمی و قابل تایید موجود است این دست کم چهارمین نامه ای است که باراک اوباما برای رهبر معظم انقلاب فرستاده است. اما افشای ارسال این نامه آن هم در شرایطی که به نشست مسقط نزدیک می‌شویم چه اهدافی را دنبال می‌کند؟
روزنامه وال استریت ژونال گزارش داد که باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا ماه گذشته نامه‌ای محرنامه برای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب فرستاده و در آن "منافع مشترک" ایران و آمریکا را شرح داده است.
بنا به آنچه وال‌استریت‌ژورنال می‌گوید، اوباما به رهبر انقلاب نوشته است که هر حمله آمریکا علیه مواضع داعش با منافع ایران نیز همخوانی دارد.
به گفته وال‌استریت ژورنال این نامه کمی پیش از سررسیدن ۲۴ نوامبر، موعد رسیدن به توافق هسته‌ای، فرستاده شده است و می‌تواند برای ترغیب ایران به موضعی در جهت رسیدن به توافق باشد.
این روزنامه همچنین عنوان کرده است که هرچند آمریکا اعلام کرده است که در نبرد با داعش با ایران هماهنگی‌ای ندارد، اما در مواردی پیام‌هایی را از طریق دولت عراق و همچنین حضرت آیت‌الله سیستانی برای ایران ارسال کرده است. پیام‌هایی که از طریق حضرت آیت‌الله سیستانی به ایران منتقل شده است مشخص نیست از چه راهی بوده است، اما دست کم مشخص است که در هفته‌های اخیر نخست‌وزیر جدید عراق به تهران سفر کرده است.
وال استریت ژونال فاش می‌کند که همپیمانان آمریکا در منطقه از این نامه اطلاعی ندارند.
این خبر در حالی منتشر می‌شود که مقامات آمریکایی دو ماه قبل زمانی که در حال تشکیل ائتلاف موسوم به مبارزه با داعش بودند، در رسانه‌ها ادعا کردند که حضور ایران در ائتلاف «مناسب نیست.» درست زمانی که رهبر معظم انقلاب درحال خارج شدن از بیمارستان که به علت عمل جراحی بستری شده بودند فاش کردند که آمریکایی‌ها مکررا درخواست کردند که با ایران در زمینه داعش همکاری کنند.
دان پیفر، مشاور ارشد کاخ سفید درباره این نامه با سی‌ان‌ان گفت‌وگو کرد. او به جزئیات تلاش های صورت گرفته از سوی آمریکا در این زمینه اشاره نکرد اما گفت: ما همکاری بسیار نزدیکی با عراقی ها داریم و آنها نیز با ایرانیان رابطه دارند.
از سوی دیگر هاآرتص روزنامه چاپ رژیم صهیونیستی امروز خبر داد: کاخ سفید نه به اسرائیل و نه به متحدان خود در خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات در مورد این نامه خبری نداده است.
این درحالی است که آمریکا ترجیح داده درباره این نامه سکوت اختیار کند. جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید می‌گوید که «نمی تواند در مورد مکاتبات محرمانه اوباما و دیگران سران دنیا سخن بگوید.»
هاآرتص در عین حال به افزایش تنش میان آمریکا و اسرائیل بر سر این نامه اشاره کرده و می‌نویسد: دفتر نخست وزیر اسرائیل نیز حاضر به اظهار نظر در مورد نامه اوباما نشد، اما اگر اسرائیل واقعا از این نامه به ایران آگاه نشده باشد و تنها پس از انتشار آن در نشریه وال استریت ژورنال از آن اطلاع پیدا کرده باشد، عدم اعتماد بین اورشلیم و واشنگتن بر سر ایران افزایش پیدا خواهد کرد.
در همین حال شبکه هفت تلویزیون اسرائیل گزارش داد این احساس در اسرائیل وجود دارد که مذاکرات هسته‌ای به سمت توافق بد با ایران در حال حرکت است.
گفتنی است خبر این نامه درست یک روز بعد از اظهارات رئیس جمهوری آمریکا درخصوص برنامه هسته‌ای ایران منتشر شد. اوباما گفته بود در صورتی که با ایران به توافق برسند، کنگره را راضی خواهد کرد.
یک روز قبل از آن نیز نتایج رای‌گیری انتخابات میاندوره‌ای آمریکا مشخص شده بود که در آن جمهوری‌خواهان توانستند بار دیگر پس از سال 2006 ریاست کنگره را به دست بگیرند. مهمتر اینکه طی ٢٤ ساعت آینده به وقت تهران، اوباما نشست مهمی را با رهبران هر دو حزب دموکرات و کنگره برگزار خواهد کرد تا با آنها درباره سیاست های آمریکا به گفت‌وگو بنشیند.
نیت آمریکا از ارسال نامه چیست؟
به گزارش مثلث آنلاین، اما شرایط افشای انتشار این نامه نشان می‌دهد که بدون خواسته کاخ سفید انجام نپذیرفته است. چه اینکه اگر کاخ‌سفید قصد نداشت این نامه افشا شود، در اولین فرصت آن را تکذیب می‌کرد. از سوی دیگر اگر این نامه بدون خواسته دولت اوباما و توسط مخالفان افشا می‌شد، ما شاهد این بودیم که رژیم صهیونیستی و محافظه‌کاران آمریکا بر روی آن مانور زیادی انجام دهند. اما هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاد.
این نشانه‌ای است از اینکه «افشای انتقال این نامه از واشنگتن به تهران و از طریق عراق، به خواست کاخ سفید صورت گرفته است.» اما چرا؟
دستیابی به اطلاعات نظامی سردار سلیمانی
ایران و کشورهای 1+5 آماده می شوند تا در هفته جاری در مسقط پای میز مذاکره قرار بگیرند. پرواضح است که داعش مشکل چندان حادی برای آمریکایی‌ها به حساب نمی‌آید. داعش نه منافع آمریکا را در منطقه هدف قرار داده و نه در خاک این کشور عملیات تروریستی انجام داده است. لذا به نظر می رسد اگرچه بحث همکاری در زمینه از بین بردن داعش در این نامه مطرح شده است اما هدف چیز دیگری باشد. دو تئوری در این رابطه مطرح است:
اول: در صورتی که مذاکرات با شکست روبه رو شود تقصیر به گردن ایران انداخته شود
دوم: دستیابی به اطلاعات نظامی حساس خصوصا حضور سردار سلیمانی در عراق
در صورتی که تئوری اول محتمل باشد، آمریکا با انتشار این نامه به دنبال جلب افکار عمومی است. نوشتن نامه از سوی اوباما به رهبر معظم انقلاب نشانه‌ای از ضعف او تلقی می‌شود. خاصه اینکه او در این نامه درخواست کمک نیز کرده است. افشای این نامه در این شرایط ممکن است به این دلیل باشد که آنها در یک تصویر نمایی وارونه به دنبال آن باشند که ما برای این مذاکرات همه کار کردیم! ناگفته پیداست که آمریکایی ها تا کنون بیشترین کار شکنی را در به مذاکرات داشته اند و این وارونه نمایی ها نمی تواند تاثیری در افکار عمومی داشته باشد . طرفه آنکه دکتر سید عباس عراقچی نیز پیش از این گفته بود در صورت لزوم محتوا و متن مذاکرات را منتشر می کنیم تا دنیا متوجه باشد چه کس مسئول شکست مذاکرات است.
اما براساس سناریوی دوم نیت آمریکا چیز دیگری است. گذشت یک ماه از ارسال این نامه و بعد افشای آن نشان می‌دهد که ایران هنوز به این نامه پاسخ نداده است. اما آمریکا چرا به دنبال همکاری نظامی با ایران است؟
همانطور که واضح است سردار سلیمانی ماه‌هاست که در عراق مشغول مبارزه با داعش است. همکاری نظامی ایران و آمریکا در مبارزه با داعش به منزله ان است که دو طرف از اطلاعات یکدیگر آگاه باشند. آگاهی از اطلاعات فعالیت‌های نظامی در عراق نیز اطلاعات مربوط به سردار سلیمانی را در اختیار آمریکا قرار می‌دهد.به یک معنا آنها خواستار در اختیار داشتن صندوقچه اسرار حاج قاسم سلیمانی هستند. مردی محبوب در عراق و سوریه که اکنون فرشته نجات شیعیان و مردم مظلوم در این منطقه شده است. مردی که به قول نشریه آمریکایی آنقدر شجاع است که بدون جلیقه ضدگلوله در خط مقدم نبرد حضور دارد و در عملیات هایی که حضور داشته با موفقیت کار را به اتمام رسانده است . امری که آمریکایی با انبوه سلاح و نیرو هنوز نتوانسته اند توفیقی داشته باشند. آنها راز موفقیت سردار سلیمانی را جستجو می کنند . در ایران اما کسی حاضر نیست با شیطان دست بدهد . این آنچیزی است که در همه این سال ها آنها را ناکام گذاشته است.
اما بدنیست از زاویه ای دیگر هم به این ماجرا نگاه کنیم تا نیت شوم آمریکایی ها را گمانه زنی کنیم.
بهتر است در این رابطه به این اظهارنظرها توجه کنیم:
رویل مارک گریچ از کارشناسان مؤسسه دفاع از دموکراسی گفته بود: «آنان به اندازه ما دارای منطق نیستند، فکر نمی‌کنم بتوانید بدون به قتل رساندن یکی از آنها، مرعوب‌شان کنید. قاسم سلیمانی خیلی زیاد سفر می‌کند، بروید او را دستگیر کنید یا به قتل برسانید!»
مئیر داگان رئیس سابق موساد گفته بود: «او با هر گوشه از نظام رابطه دارد. او کسی است که من به آن می‌گویم باهوش از نظر سیاسی.» (یاهونیوز، ٣ نوامبر ٢٠١١)
«جک کین» فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا نیز در نشست کنگره آمریکا گفته بود: «چرا آنها را به قتل نرسانیم؟ آنها قریب به هزار آمریکایی را کشته‌اند، چرا ما عامدانه آنها را ترور نکنیم؟ نمی‌گویم که اقدام نظامی انجام دهیم، من پیشنهاد می‌دهم عملیات محرمانه انجام دهیم» (نیویورکر، 30 سپتامبر 2013)
هنوز هیچ موضع‌گیری رسمی از جانب تهران درباره این نامه صورت نگرفته است. اما رد درخواست مکرر همکاری نظامی با آمریکا برای از بین بردن داعش در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که همچنان آمریکا قابل اعتماد نیست.
