-
سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۴۲ ق.ظ
-
۱۹۷
در شرایطی که نارضایتی مردم از عملکرد دولت روحانی به بالاترین حد ممکن رسیده و برای اتمام یکسال باقیماندهی آن لحظهشماری میکنند، برخی از مسئولان ردهبالای دولت از عدم حضورشان در انتخابات 1400 میگویند، گویی کسی منتظر کاندیداتوری آنان بوده و ایشان بر خود لازم دانستهاند که مردم را از چشمانتظاری درآورند؛ البته شاید هم میخواهند این بازیِ باخته را قبل از شروع، ترک کنند.
هنوز یک سال تا پایان دولت روحانی باقیست اما طاقت مردم از وضعیت کشور خیلی وقت است که به انتها رسیده؛ صحبت در مورد انتخابات 1400 و اینکه "رئیسجمهور آیندهی کشور چه کسی خواهد بود" تنها مخدریست که این روزها فکر و خیال مردم را تا حدودی از گرفتاریهایشان نجات میدهد.
گمانهزنی های فراوانی در مورد حضور برخی افراد در انتخابات آتی وجود دارد، از امکان حضور احمدینژاد تا احتمال انصراف قالیباف در سال دوم مجلس و اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری؛ با اینحال هرچه هست صرفا محدود به جلسات خصوصی تشکلهای سیاسی است.
در این بین اخبار خندهداری نیز از جانب برخی مسئولان دولتی به گوش میرسد که بیشتر در حد سوژه طنز رسانههاست اما به هر حال نشان از تحلیلهای توهمآمیزی دارد که شاید این روزها از ذهن مسئولان دولتی میگذرد.
اخیرا محمدباقر نوبخت و محمدجواد ظریف در پیامهای جداگانهای اعلام کردهاند که برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری 1400 ندارند؛ این سخن بدین معناست که کسی منتظر کاندیداتوری آنان بوده و ایشان بر خود لازم دانستهاند که مردم را از چشمانتظاری درآورند؛ البته این احتمال هم وجود دارد که آنان میخواهند این بازیِ باخته را قبل از شروع، ترک کنند.
در همین رابطه صادق زیباکلام که از فعالان جدی جریان اصلاحات است ضمن اذعان به نارضایتی گسترده مردم نسبت به عملکرد دولت روحانی گفته است: «مطلقا ظریف بهمیدان نمیآید و اصلاحطلبان هم نمیتوانند بگویند ظریف نامزد ماست. اصلا به فرض که او در میدان انتخابات هم حاضر شود و همه اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو هم از او حمایت کنند و به صورت علنی در یک کنگره بزرگ و عمومی بگویند که اولین و آخرین انتخاب ما ظریف است، بازهم او رأی نمیآورد زیرا مردم از نیروهای سیاسی دلزده شدهاند. بههیچوجه جریان اجتماعی از او حمایت نمیکند و حتی پای صندوق رأی هم نمیآید»
از سوی دیگر محمدباقر نوبخت در توییتی اعلام کرده که قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را ندارد، این در حالیست که صحبت از حضور او در عرصه انتخابات هیچگاه برای فعالان سیاسی کشور حائز اهمیت نبوده چراکه او حتی در سِمتهای پیشین خود بعنوان سخنگوی دولت و ریاست سازمان برنامه و بودجه نیز نتوانسته به وظایف خود عمل کند چه رسد به اینکه بخواهد رئیسجمهور شود.
اواسط سال 97 بود که بدنبال آشوب در بازار ارز و همچنین بالا گرفتن اعتراضات کارگری علیه دولت، برخی مقامات ردهبالای دولت مجبور به استعفا و کنارهگیری از مناسب دولتی شدند، نوبخت نیز یکی از این افراد بود که استعفانامه خود را تقدیم روحانی کرد، در آن زمان همه انتظار داشتند که او از ریاست سازمان برنامه و بودجه کنار بکشد اما استعفای او صرفا یک بازی رسانهای برای فروکش کردن خشم مردم بود چراکه او فقط از سِمت سخنگویی دولت استعفا داده بود اما حضورش در سازمان برنامه و بودجه همچنان ادامه داشت، و همین حضور بود که باعث شد مشکلات اقتصادی کشور استمرار یابد و شرایط روز به روز سختتر شود.
تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 یک سال فاصله داریم و در این فاصله همه افرادی که به نوعی "رجل سیاسی" به حساب میآیند و از شرایط قانونی برای حضور در انتخابات برخوردارند میتوانند مقدمه حضور خود را فراهم کنند اما حضور افرادی که به هر شکل در دولت روحانی مسئولیت داشتهاند یا از این دولت حمایت کردهاند در انتخابات پیشرو منتفی است چراکه دولتیها به خوبی از تنفر مردم نسبت به عملکرد خودشان آگاهند و میدانند که حضورشان در انتخابات آینده بجز یک "فضاحت سیاسی" چیزی برای آنان به بار نخواهد آورد.
* وحید عزیزی