-
دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۳۵ ب.ظ
-
۸۸
پرسش:
چرا در جوامع اسلامی مانند ایران خودمان جوانان بیشتر طرف موارد خلاف می روند در حالی که در جوامع اروپایی چنین مواردی خیلی کم به چشم می خورد در ضمن از موارد خلاف منظور من اعتیاد به سیگار و تریاک و .... نیست بلکه موارد جنسی است نظر من این است که چون دین اسلام دین محدود کننده ای است و جوانان را از بسیاری کارها منع می کند ولی دین مسیح چنین نیست و هر چه تاکید روی چیزی بیشتر باشد جوان و آدم بیشتر کنجکاو می شود و بیشتر به طرف آن می رود در ابهام به سر می برم و دوست دارم نظر شما را بشنوم.
پاسخ:
با سلام و ادب
این نظر به دلایلی که ذکر می کنیم ، نمی تواند درست باشد.
اولا در دین مسیحیت نه تنها هیچ گونه آزادی در این زمینه وجود ندارد ، بلکه محدودیت های نسبت به اسلام بسیار بیشتر است ، اما چون با مسیحیت آشنا نیستید، چنین سخن می گویید.
متاسفانه امروز از مسیحیت ، اخکام و دستورات چندانی باقی نمانده است و آنها که مانده است ، دچار تحریف شده و آنها که تحریف نشده نیز توسط مسیحیان (جز عده معدودی) انجام نمی پذیرد.
در واقع مسیحیان واقعی آنها هستند که به ریاضت در صومعه و دیر مشغول هستند و در دین مسیحیت حتی ازدواج امر پسندیده ای نیست ، مگر این که انسان مجبور به آن شود. کسانی که بخواهند به بالاترین مراتب کمال برسند ، باید ازدواج را ترک کنند ، مانند اسقف ها و پاپها و تنها با تجرد می توان به آن مقامالت دست یافت ، اما در دین اسلام نه تنها ازدواج پسندیده و از سنت پیامبر است و بر آن تأکید بسیار شده و از مستحبات است ، بلکه در مواردی واجب می شود. . پس اسلام نه به صورت مطلق، غریزة جنسی را محدود و سرکوب کرده و نه آن را به طور مطلق آزاد گذارده است و راه میانه ای را مطرح کرده است و آن عبارت است از: ارضای غریزة جنسی به صورت طبیعی و قانونمند با حفظ کرامت انسانی و امنیت روانی جامعه؛ پرهیز از تحریک و تهییج غریزة جنسی و تأکید بر آسان گیری در ازدواج.
2- گاهی مطلبی عنوان می شود مبنی بر این که هر چه انسان از چیزی منع شود ، نسبت به آن حریص می شود . البته این سخن درست است ، اما در مورد غریزه جنسی این فقط یک طرف قضیه است و طرف دیگر این است که آزادی بی حد و حصر نیز آن را شعله ورتر می سازد . استاد مطهری می گوید: «اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشته اند تنها راه آرام کردن غرایز، ارضا و اشباع بی حد و حصر آن ها است. این ها فقط متوجه محدودیت ها و ممنوعیت ها و عواقب سوء آن ها شده اند. طرحشان این است که برای ایجاد آرامش این غریزه باید به آن آزادی مطلق داد. این ها چون یک طرف قضیه را خوانده اند، توجه نکرده اند همان طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده می کند، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات در آوردن، آن را دیوانه می سازد و چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته ای برای هر فردی برآورده شود، بلکه امکان ندارد همة خواسته های بی پایان یک فرد برآورده شود، غریزه بدتر سرکوب می شود و عقدة روحی به وجود می آید».(2) در واقع انسان دارای اشتهای سیری ناپذیر است و هیچ حدی انسان را راضی نمی کند و این مسئله در مورد غریزه جنسی نیز صدق می کند. به نظر استاد مطهری برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: ارضای غریزه در حد نیاز طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن.(3) اما این که می گویند: انسان نسبت به چیزی که از آن منع شود حریص است، مطلب صحیحی است، ولی نیازمند به توضیح است. انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود. به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند اما او را ممنوع سازند. اگر امری اصلاً عرضه نشود یا کم تر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان کم تر خواهد بود.(4)
نظریات روانکاوى از جمله نظریة "هورنای" بر این حقیقت تأکید می کند: "در اجتماعاتى که روابط جنسى آزاد است، بسیارى از احتیاجات روانی، شکل تمایلات جنسى پیدا مى کند و به صورت عطش جنسى در مى آید".
«راسل» نیز که به آزادی جنسی معتقد است، اعتراف کرده که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است، نه عطش روحی. یعنی روح انسان سیری ناپذیر است و اگر چه شاید از نظر حرارت جسمی در زمانی ارضا شود، اما چون انسان روح سیری ناپذیر دارد، به آن حد قناعت نمی کند و می خواهد از آن هم بالاتر رود. پس باید گفت: آزادی در روابط زن و مرد ، از حرص و ولع نسبت به شهوت، پیشگیری نمی کند، بلکه سبب شعله ور شدن شهوات می گردد. آمار موجود در جهان گویای این واقعیت است.
اما واقعیت های جهان غرب: ره آورد آزادی جنسی در عصر حاضر، رفتارهای خشونت آمیز در روابط جنسی و استفاده قهر آمیز از زنان و آزار جنسی در محل کار و بیماری های مقاربتی از جمله ایدز است. در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دورة زندگی شغلی خود به مدت طولانی دچار آزار جنسی می گردند. در مورد تجاوز جنسی نیز بررسی ها در لندن آشکار ساخت که از هر شش تن یک تن مورد تجاوز قرار گرفته بود.(6) بر این اطلاعات باید آمار همجنس بازی ها و کشانده شدن به راه های دیگر را اضافه کنیم که همه نشان از آن دارد که عطش روحی هیچ گاه سیری پذیری نیست. اگر آزادی جنسی و روابط آزاد زن و مرد، حرص و ولع را کاهش می دهد، پس اتفاقات در غرب ناشی از چیست؟
3- واقعیت آن است که در غرب آن قدر روابط نامشروع وجود دارد که مسئله برای آنها به صورت عادی در آمده است و آنچه در آمارها ارائه می شود از طرف کسانی است که به پلیس و مراکز مراجعه کرده و از تجاوزات جنسی اعلام نارضایتی می کنند ، اما برای کسانی که این اعمال عادی است و با اختیار خود به سوی آن رو آورده اند ، مسئله عادی است. پس بهتر است بگوییم آن قدر پیامدهای بد زیاد است که نسبت به آن بی اهمیت شده اند، نه آن که دیگر تجاوزات و راه های انحراف مانند همجنس بازی دیگر وجود ندارد. مانند این که کسی به خانه ای وارد می شود و می بیند بچه های خانه دیوار را خراب کرده، فرش ها را پاره کرده و ظرف ها را شکسته، آن وقت می بیند مادر خانه اصلاً ناراحت نیست یا توجه نمی کند. عدم توجه مادر، نشان آن نیست که وضع خانه به هم ریخته و خراب نیست، بلکه ناشی از بی توجهی مادر به وضعیت است و متاسفانه امروزه در غرب ما شاهد این مسئله هستیم و اگر از طرف جامعه شمناسان و متفکران آن دیار ، اعلام خظر برای چنین وضعیتی می شود ، نه به خاطر روابط نامشروع ، بلکه به خاطر مسائلی چون تجاوزات به عنف(زور) ، عدم امنیت زنان ، از هم پاشیده شدن نظام خانواده ، تک والدینی فرزندان و... است.
جهت آگاهی بیتشر حال به گوشه ای از پیامدهای مسئله روابط آزاد در کشور های غربی بر اساس نوشته های خودشان بپردازیم . آنجا که فکر می کنیم ، این مشکلات برای آنها حل شده یا حساسیت نسبت به این موضوع ندارند .
نشریه آمریکایى "ایدرز دایجست" دربارة روابط پیش از ازدواج دختران و پسران مى نویسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امریکایى در سنین 15 تا 19 سال ـ دورة دبیرستان ـ به سبب ارتباط هاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غیر قانونى خود را به دنیا می آورند.... این دختران با رؤیاهایى چون ازدواج با دوستان پسرشان، اتمام تحصیلات، شروع یک زندگى ایده آل و دست یابى به یک شغل مناسب، به این ارتباط غیر قانونى روی مى آورند. اما بسیار زود پرده هاى سراب گونة این اوهام به کنار رفته و واقعیت زندگى روى خود را نشان مى دهد و متأسفانه، این بیدارى درست در زمانى به دست مى آید که این دختران نوجوان دیگر شانسى براى برخوردارى از یک زندگى سالم و ایده آل ندارند".
این روزنامه در ادامه علت بروز این نابهنجاریهاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگویى با تعدادى از این دختران، به نقل از یکى از آنان مینویسد:
"ای کاش زمان به عقب بر مى گشت! اى کاش به عنوان عضوى از خانواده در میان والدینم جای داشتم. اى کاش هنگامى که زمینه هاى ایجاد یک ارتباط نامشروع برایم فراهم شده بود، کمى هم به زندگى آینده ام مى اندیشیدم و این گونه به پایان خط نمى رسیدم".
در ذیل به برخى از آن آثار که در نتیجة روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پیدا شده اشاره مى کنیم:
1ـ افزایش روابط جنسى نامشروع: تحقیق نشان مى دهد که آمار روابط نامشروع جنسى که ناشی از روابط آزاد دختر و پسر است، در امریکا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزایش است، به گونه اى که در سال 1993 در امریکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسی تبدیل شده است.
2ـ آبستنى هاى ناخواسته: آمیزش جنسى نامشروع و افزایش آبستنى هاى غیر رسمى و زود هنگام یکى دیگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است. آندره میشل در این باره می نویسد: "بیش از چهل درصد زنان امریکایى که پیش از بیست سالگى ازدواج مى کنند. به علت روابط آزاد پسر و دختر، قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى که در سن کمتر از هیجده سال ازدواج مى کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نیز همین مطلب صادق است".
3ـ ازدیاد غیر قابل کنترل آمار سقط جنین: متناسب با افزایش نرخ آبستنى هاى ناخواسته، آمار سقط جنین در کشور هاى غربى که دختر و پسر پیش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به تزاید است. از یک میلیون زن و دختر نوجوانی که هر ساله در امریکا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط می کنند. این درحالى است که به علت برخى محدودیت ها که بعضى ایالات در مورد سقط جنین وضع کرده اند، اکثر سقط هاى جنین گزارش نمى شود.
به ادعاى یک پزشک امریکایى که در یکى از زایشگاه هاى این کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله اى نوشته است، در حدود 47% از زایمان هاى تحت نظر وى مربوط به موالید نامشروع بوده است. به ادعاى وى اکثر موالید، مربوط به زنان پایین تر از بیست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.
4ـ افزایش خانواده هاى تک والدینی: افزایش شمار وصلت هاى غیر رسمی، باعث کاهش در میزان ازدواج را ترسیم مى کند که یکى از پیامد هاى آن افزایش تعداد خانواده هاى تک والدینى است؛ یعنى خانواده هایى که فرزندان در آن ها محکومند تنها با یکى از والدین خود زندگى کنند. آندره میشل مى گوید: "زندگى فرزندان نامشروع در بیش از 90% موارد با مادران است. این گونه مادران که تقریباً از سوى جامعه به ویژه والدین و آشنایان خود طرد مى شوند، براى گذراندن زندگى با مشکلات شدید اقتصادى و فقر و فلاکت مواجهند.
روزنامة "ایدرز ایجست" ضمن ارائة گزارشى از وضع فلاکت بار معیشتى این گونه خانواده ها، گزارش زیر را نوشته است:
"مادر این بچه - که مادام بهانة پدر مى کند - براى تأمین نیازهاى مادى خود و فرزندانش ناچار است که در دو شیفت کامل کار کند که در نتیجه، فرزند وى در مقایسه با مادران دیگر، زمان کمترى را با او سپرى مى کند. این فرزند غیرقانونى در حقیقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
این مادر نوجوان با تأسف و تأثر مى گوید: من با این حاملگى نامشروع براى تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و باید تسلى بخش اندوه فراوان این طفل باشم.
5ـ روسپیگری: پدیدة شوم روسپى گرى به ویژه در بین دختران جوانى که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده اند، در جوامع غربى شایع است، زیرا فرزندان ناخواسته، فرصت هاى اشتغال و تحصیل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براى تأمین هزینه هاى زندگی و رهایى از فقر، به هر کارى رو آورند.
6ـ گسترش بیمارى هاى مقاربتی: روابط آزاد دختر و پسر، در نتیجه روابط آزاد جنسی، سکوی پرش روسپى گرى و افزایش بیمارى هاى عفونى و مقاربتى است. در این باره کافى است بدانید که: در هر 13 ثانیه یک نفر در آمریکا به ویروس مهلک بیمارى ایدز مبتلا می شود. قربانیان این ویروس که عمدتاً از طریق بى بندو بارى جنسى مبتلا مى شوند، از این بیمارى عفونى هلاک مى گردند.
آنچه ذکر شد، اشاره به برخى پیامدهاى روابط آزاد دختر و پسر پیش از ازدواج است. عوارض دیگرى چون جنون، عقده هاى روانی، تزاید جنایت و آدم کشى از دیگر نتایج آن روابط است.
به این ترتیب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت هاى التذاذی آنان را که منشأ برای روابط بعدی می شود ، حرام و ممنوع ساخته است.
آمار و نقل قول ها عمدتاً از کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است. در این موضوع مى توانید کتاب هاى زیر را مطالعه کنید:
1ـ جامعه شناسى خانواده، از دکتر شهلا اعزازی.
2ـ سیماى زن در جهان ـ امریکا، از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری.
3ـ درّ و صدف، از محمد شجاعی، انتشارات محیی، شهرری.
پی نوشت ها:
1. استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و غرب، ص 26.
2. همان، مسئلة حجاب، ص 130 ـ 140.
3. همان، ص 104.
4. همان، ص 105.
5. همان، ص 98.
6. مجلّه کتاب نقد، ش 17، ص 275.