-
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۱۴ ق.ظ
-
۷۱
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «اعلموا عبادالله ان التقوی دار حصن عزیز»۱؛ بدانید ای بندگان خد، تقوا دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ است.
بزرگوارتر از آن باش که به پستی تن دهی هرچند تو را به مقصود رساند، زیرا نمی توانی در برابر آن چه از آبرو و شخصیت در این راه از دست می دهی بهایی به دست آوری، و بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.
۱- تقوا و پاک دامنی
اهمیت و جایگاه تقوا برای جوانان آن وقت معلوم می شود که تمایلات و احساسات دوره جوانی مد نظر قرار گیرد. برای جوانی که در معرض طغیان غرایز و احساسات تند و شکوفایی خواهش های نفسانی و غریزه جنسی و تخیلات موهوم به سر می برد، تقوا به منزله قلعه و حصار مستحکمی است که او را از تاخت و تاز دشمنان مصون می دارد و مانند سپری است که از اصابت تیرهای زهراگین شیاطین باز می دارد.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «اعلموا عبادالله ان التقوی دار حصن عزیز»۱؛ بدانید ای بندگان خد، تقوا دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ است.
استاد مطهری(ره) در این خصوص می گوید: نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دین داری است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا لازمه انسانیّت است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگی حیوانی و جنگلی خارج شود ناچار است که تقوا داشته باشد.۲
جوان همواره بین دو راهی قرار دارد و به سوی دو نقطه متضاد کشیده می شود. از یک طرف، ندای وجدان اخلاقی و الهام الهی او را به سوی خوبی ها سوق می دهد و از طرف دیگر غرایز درونی و نفس اماره و وسوسه های شیطانی او را به ارضای خواهش های نفسانی فرمان می دهد. در این جنگ و گریز تنها جوانی می تواند از این صحنه کشمکش و نزاع بین عقل و شهوت، خیر و فساد و پاکی و آلودگی به سلامت خارج شود که خود را به سلاح ایمان و تقوا مجهز کرده و از ابتدای جوانی به خودسازی و جهاد با نفس بپردازد.
حضرت یوسف(علیه السلام) در سایه همین تقوا بود که توانست با اراده ای قوی از آزمون سخت الهی سربلند بیرون آید و به اوج عزت نایل شود.
۲- تقویت اراده
بسیاری از جوانان از ضعف اراده و فقدان قدرت تصمیم گیری شکایت می کنند و برای درمان آن چاره جویی می کنند. آنان می گویند:
برای ترک عادات زشت و ناپسند بارها تصمیم گرفته ایم اما کم تر موفق شده ایم.
امام علی(علیه السلام) از تقوا به عنوان عامل تقویت اراده و مالکیت نفس که نقش عمده ای در ترک گناه و عادات ناپسند دارد، یاد می کند و می فرمایند: آگاه باشید! خطاها و گناهان مانند اسب های سرکش و لجام گسیخته ای هستند که گناه کاران بر آن ها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت و تقوا همانند مرکب های راهوار و آرامی است که صاحبانشان بر آن ها سوارند و زمامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پیش می برند.۳
باید در نظر داشت که این کار شدنی است. افرادی که در این وادی قدم بنهند، مشمول الطاف خفیه الهی خواهند بود. چنان که قرآن کریم می فرمایند:«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» ۴ آنان که در راه ما جهاد و کوشش می کنند، راه های خود را به آن ها نشان می دهیم.
۳- فرصت جوانی:
بدون تردید یکی از عوامل مهم موفقیت و کام یابی، بهره برداری صحیح و اصولی از شرایط و فرصت های مناسب است، که فرصت جوانی از اساسی ترین آن ها به شمار می رود.
نیروی معنوی و قوای جسمانی، گوهر گران سنگی است که خداوند متعال در اختیار نسل جوان قرار داده است. بر این اساس پیشوایان دین همواره بر اغتنام فرصت جوانی تاکید کرده اند. امام علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند: بادر الفرصة قبل ان تکون غصه (۵) پیش از آن که فرصت از دست رود و مایه اندوهت گردد، آن را غنیمت شمار.
سعدی با الهام از سخنان بزرگان می گوید:
جوانا ره طاعت امروز گیر که فردا جوانی نیاید ز پیر
قضا روزگاری زمن در ربود که هر روزش از پی شب قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم بدانستم اکنون که درباختم
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «لاتنس صحتک و قوتک وفراغک وشبابک ونشاطک ان تطلب بها الاخرة»۶ ؛ سلامتی و قدرت و فراغ بال و جوانی و نشاط خود را فراموش مکن، از آن ها در راه آخرت استفاده کن.
آن حضرت درباره کسانی که از نعمت جوانی بهره صحیح و کافی نبرده اند، می فرمایند: آن ها در ایام سلامت بدن سرمایه ای مهیا نکردند و در اولین فرصت های زندگی درس عبرتی نگرفتند، آیا کسی که جوان است جز پیری انتظار دارد.۷
سؤال از جوانی
جوانی و نشاط و بالندگی، نعمت بزرگی است که در روز قیامت از آن سؤال می شود. امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
«شیئان لایعرف فضلهما الا من فقدهما: الشباب والعافیه»۸ ؛ دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی شناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد: یکی جوانی و دیگری تندرستی.
خودسازی:
بهترین زمان برای تربیت و خودسازی، دوره جوانی است، زیرا صفحه دل جوان با زشتی ها و خصلت های ناپسند شکل نگرفته و چراغ فطرت در دلش خاموش نگشته است. امام علی(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) چنین می فرمایند: «انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شیء قلبه فبادرتک بالادب قبل ان یقسوا قلبک ویشتغل لبک»۹ ؛
قلب نوجوان مانند زمین خالی است که هر ذچه در آن بیفشانی آن را می پذیرد، پس پیش از آن که قلبت سخت شود و فکرت به امور دیگر مشغول گردد، به تعلیم و تربیت تو مبادرت کردم و همت خود را بر تربیت تو گذاشتم.
عادات ناپسند در دوران جوانی ریشه دار نشده است، از این رو مبارزه با آن سهل و آسان است. جوانان باید از این امتیاز بزرگ به شایستگی استفاده کنند
باید جوانان عزیز این هشدار امام علی(علیه السلام) را جدی بگیرند که می فرمایند: «غالب الشهوة قبل قوة ضراوتها فانها ان قویت ملکتک واستفادتک ولم تقدر علی مقاومتها»۱۰ پیش از آن که تمایلات نفسانی به تجری و تندروی عادت کنند با آن ها مقابله کن، زیرا اگر تمایلات در تجاوز و خودسری نیرومند شوند، فرمانروای تو خواهند شد و تو را به هرسو که بخواهند می برند و قدرت مقاومت در برابر آن ها را از دست خواهی داد. مولوی می گوید:
زان که خوی بد بگشته ست استوار
مور شهوت شد ز عادت هم چو مار
مار شهوت را بکش در ابتدا
ورنه اینک گشت ما رت اژدها
۴- بزرگ منشی:
یکی دیگر از وصایای امام علی(علیه السلام) به جوانان، پرورش عزت نفس و بزرگ منشی است، آن جا که می فرمایند: «اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا ولاتکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا»۱۱ بزرگوارتر از آن باش که به پستی تن دهی هرچند تو را به مقصود رساند، زیرا نمی توانی در برابر آن چه از آبرو و شخصیت در این راه از دست می دهی بهایی به دست آوری، و بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.
حس عزت طلبی یکی از نیازهای اساسی انسان است که خوش بختانه دست آفرینش بذر آن را در نهاد آدمی افشانده است. بدیهی است که این بذر نیاز به مراقبت و رشد و شکوفایی دارد. عزت نفس موجب بهره وری فرد از نیروی خرد و به کارگیری آن در امور زندگی و منشا تکوین شخصیت در انسان است. بی دلیل نیست که نظام سلطه فرعونی در طول تاریخ برای استثمار دیگران، در گام نخست روح مکرمت انسانی را نشانه گرفته و شخصیت آنان را تحقیر می کند.
۵- وجدان اخلاقی:
امام علی(علیه السلام) به جوانان توصیه نمودندکه ، میزان قرار دادن وجدان اخلاقی در معاشرت اجتماعی است. آن حضرت خطاب به فرزندش چنین می فرمایند: «یا بنی اجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک»۱۲ پسرم، خود را معیار و مقیاس قضاوت بین خود و دیگران قرار ده.
نادیده گرفتن این اصل مهم اخلاقی نتیجه ای جز تیرگی روابط دوستانه نخواهد داشت.
۶- تجربه اندوزی:
استفاده از تجارب دیگران از جمله مواردی است که در وصایای امام علی(علیه السلام) دیده می شود. آن حضرت می فرمایند: «اعرض علیه اخبار الماضین و ذکره بما اصاب من کان قبلک من الاولین و سر فی دیارهم و آثارهم فانظر فیما فعلوا و عما انتقلوا و این حلوا و نزلوا»۱۳ اخبار گذشتگان را بر قلبت عرضه کن و آن چه را که به پیشینیان رسیده به یاد آر، در دیار و آثار مخروبه آن ها گردش کن و درست بنگر آن ها چه کرده اند. ببین از کجا منتقل شده اند و در کجا فرود آمده اند.
۷- رعایت آداب معاشرت و دوستی:
شکی نیست که بقا و دوام دوستی منوط به رعایت حدود دوستی و آداب معاشرت است. دوست گرفتن آسان است اما نگه داری آن مشکل تر است. امام علی(علیه السلام) در قسمتی دیگر از نامه مبارک خود به نکات ظریفی که موجب پایداری پیوند دوستی است، اشاره می کند و می فرمایند: ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست گرفتن عاجز باشد و ناتوان تر از او فردی است که دوست را از دست بدهد.۱۴
بعضی جوانان از عدم ثبات و ناپایداری روابط دوستانه شکایت می کنند، که دلیل عمده آن رعایت نکردن حدود دوستی و افراط و تفریط در رفاقت است. به طور یقین عمل به دستورات و نصایح سودمند امام علی(علیه السلام) می تواند در حل این مشکل کارساز باشد.
پی نوشت ها:
۱-نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.
۲- ده گفتار،استاد مطهری ص۱۴.
۳- نهج البلاغه، خطبه ۱۶.
۴- عنکبوت، آیه ۶۹.
۵-نهج البلاغه، نامه۳۱.
۶-بحارالانوار (چاپ بیروت) ج۶۸، ص۱۷۷.
۷- نهج البلاغه، خطبه۸۲.
۸- غررالحکم و دررالکلم، ج۴، ص۱۸۳.
۹- نهج البلاغه، نامه ۳۱.
۱۰-غررالحکم و دررالکلم، همان، ص۳۹۲.
۱۱-نهج البلاغه، نامه ۳۱.
۱۲-نهج البلاغه، همان.
۱۳- نهج البلاغه، همان.
۱۴-بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۷۸.