این قلم از همان سالهای ابتدایی دولت تدبیر و امید حسن روحانی، با توجه به مطالعات عمیقی که نسبت به تفکرات، سوابق و افراد و جریانات همسو با این دولت داشتم به انحاء مختلف و در قالب مقالات تحلیلی گوناگون تلاش نمودم تا به سهم خود گوشهای از وظیفه بصیرت افزایی و آگاه سازی ملت قهرمان ایران را بر عهده بگیرم.
دولت بی برنامه، دولت بی استراتژی، دولت اشراف گرا، دولت کدخدا محور، دولت غرب گرا، دولت حقوقهای نجومی و.... از القابی است که مستقیماً و یا با مطالعه نوشتههای دیگر منتقدان بر این امر اهتمام جدی داشتم اما چندی پیش در حین مطالعه مصاحیه و مواضع یکی از اصلاح طلبان معروف حامی دولت به القابی نسبت به دولت حسن روحانی برخورد کردم که بنظر از تمام عناوین و مشخصات و القابی که منتقدان دولت در طول 6 سال گذشته بر سینه افتخارات این دولت الصاق کردند شایستهتر و در کلام علمی بسیار فراتر از ویژگی یک تعریف علمی را شامل میگردید.
اما شرح جریان این بود که الیاس حضرتی نماینده اصلاح طلب مجلس و از فعالان فضای رسانهای در مواضعی "گریز از مرکزگونه" در حمایت از دولت حسن روحانی و دولتش، او را به سه خصوصیت جالب متصف کرد که بنظرم میتواند مشمول تمامی مطالب و نوشته جات و تحلیلهای این سالهای منتقدان از دولت مستقر فعلی قلمداد گردد.
وی که عضویت حزب اعتماد ملی را نیز یدک میکشد در مصاحبه با روزنامه حزب متبوعش (اعتماد) درباره دولت روحانی چنین میگوید: دولت روحانی دولت بیتصمیم، دیر تصمیم و بدتصمیم است؛ یعنی دلش میخواهد هم پیاز را بخورد هم جریمه را بدهد و هم … را بخورد. هر سه تا خسارت را خودش بخورد، به جهنم! ولی به مردم تحمیل میکند (1)
دولت بی تصمیم بیشتر صفتی است که دولت یازدهم را شامل میگردد-دولتی که در عین ناباوری مورد اقبال عامه مردم قرار گرفته و ناخواسته و بدون برنامه مدون ساختمان پاستور و قدرت اجرایی کشور را در اختیار میگیرد-اما دیر تصمیم صفتی است که میتوان آنرا بر تمام دوران حیات سیاسی دولت روحانی آنهم بدلیل وجود ژنرالهای پیری که با گذشت سه دهه ریاست بر قوای اجرایی کشور هنوز هم میل به ادامه قدرت در ایشان انرژی فراوانی را نشان میدهد اطلاق نمود لذا در این دولت به غیر از وزرایی که با فشار افکار عمومی و اجبار مجبور به استغفا شدند مابقی همچنان در سر میز خود حاضر شده و همچنان در آشکار و پنهان، قدرت اجرایی و توان اقتصادی را در قالب ها و اشکال گوناگون در اختیار دارند.
درباره بد تصمیمی، الیاس حضرتی شاید ناخواسته تمامی تفکرات دولت را روی دایره سیاست روز کشور ریخته است. یادمان نخواهد رفت که دولت روحانی فقط یک تصمیم بسیار بد گرفت و نه بیشتر و چنان آنرا به دیگر بخشها سرایت داد که امروز با بحران شدید مقبولیت و شاید در نظر اقشار عدیده ای از مردم با بحران مشروعیت نیز روبروست و آن این بود که تمامی دیروز و امروز و آِینده کشور را به برجام و توافق هستهای با غرب گره زد و چنان راه افراط را پیمود که با خروج آمریکا از برجام تمام رشتههایش پنبه گردید. برجام با خروج آمریکا به قطاری میماند که بدون راننده بقول اهالی راه آهن " فرار کرده است" راننده و سوزنبان و تمام نیروهای مشغول در حرکت این قطار تلاش میکنند تا به نحوی این قطار را تحت کنترل در آورند تا شاید بتوانند مسافران خود را (ملت ایران) حداقل به پرتگاه سقوط (بازگشت سایه جنگ به کشور و....) نکشانند اما شوربختانه تمام آن تیم امروز هریک با القاب و جوایز بسیار نفیس برای کار ناقص و بدون تضمین اجرایی هریک در حال نصب در وزارت و یا سفارت در کشورهای غربی هستند و بنظر میآید بازهم انقلابیون باید پا در رکاب نهند و این قطار را به ریل اصلی خود بازگردانند.
* اما هر چه بود و هست تنها نتیجه تمام این توضیحات همان سخن الیاس حضرتی باز هم در گوشمان طنین انداز است که چالشهای اقتصادی–معیشتی و سیاسی–امنیتی کشور همه و همه مدیون دولت بی تصمیم و دیر تصمیم و بد تصمیمی است که باید همچنان این دور باطل را تا 1400 با او و به همراه او تحمل کرد و به پاس مردمسالاری انقلاب اسلامی حتی اگر دولتمردان دولت اعتدال بازهم معرکه حوادث و بلایای طبیعی و سیاسی و نظامی و امنیتی را با تلاش نیروهای انقلاب از سر بگذرانند و آنرا بنام خود "مالخود" کنند سکوت را بر فریاد ترجیح داد و البته شاید باز هم دولتمردان انقلابیون را عنوان "دولت با تفنگ" مورد شماتت قرار دهند اما هر چه که باشد نصیب انقلابیون فقط در دنیا یک واژه خواهد بود و آن واژه "هیس" است یعنی سکوت و گوش بفرمان ولی بودن تا در بزنگاه انتخابات امت مسلمان با بیاد داشتن این دوران 8 ساله تصمیم مقتضی را بگیرد.
منبع:
1- مشرق / 18 فروردین 1398 / کد خبری: 948772