-
پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۲۱ ب.ظ
-
۴۰
رای الیوم نوشت: در رسانه ها آمده است که حسین جابری انصاری دستیار ارشد وزیر خارجه ایران با ثامر السبهان، سفیر عربستان در عراق، در بغداد با یکدیگر دیدار کردند.
با اینکه سخنگوی وزارت خارجه ایران معمولا در مورد تمام مسائل اظهار نظر می کند، در این باره هیچ صحبتی نکرد و شاید علت این مساله، آن است که دیدار مذکور هنوز انجام نشده یا اینکه طبق پروتکل بین تهران و ریاض، تا به نتیجه نرسیدن مذاکرات، خبر آن اعلام نمی شود. احتمال سوم در این باره ان است که دیدار بین دو مقام مسئول اساسا به نتیجه ای نرسیده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: دلیل این مساله هر چه بوده باشد، نباید به چنین دیدارهایی دل خوش کنیم؛ چرا که اختلاف عربستان-ایران عمیقتر از آن است که با اینگونه دیدارهای گذرا حل شود و در حالی که مسئولان سابق سعودی نوعی نرمش در قبال ایران داشته و گرایش پراگماتیستی داشتند، به نظر نمی رسد ملک سلمان و مسئولان فعلی حکومت سعودی، که در راس آنها بن سلمان قرار دارد، به طریق پدران خود بروند.
اهدافی که تهران از نزدیکی به ریاض دارد، مرحله ای و موقتی است و این نقطه اختلاف اصلی بین دو کشور است؛ چرا که عربستان خواستار به صفر رسیدن مشکلات با ایران است. اما باید در نظر داشته باشیم که چنین هدفی بین دو کشوری که دیدگاههای کاملا مشترک دارند، محقق نمی شود، حال چگونه می توان انتظار داشت بین عربستان و ایران با چنین تباین نظری این هدف عملی شود؟!
بنابراین، ایران به دنبال آن است تا به راه حل های موقتی و اهداف مرحله ای دست یابد تا در نهایت منتهی به توافق کامل و جامعی شود. دعوتهای رئیس جمهور ایران یا وزیر خارجه او در مورد آمادگی تهران برای مذاکره با عربستان را می توان در این راستا تفسیر کرد.
ایران در زمان حاضر در صدد کشیدن فتیله تنش ها با عربستان سعودی است، به این دلیل که می داند این موضوع می تواند تاثیر مثبت و مستقیمی روی مشکلات و بحرانهای منطقه داشته باشد. علاوه بر اینکه مثبت کردن فضا با ریاض، به معنای گرفتن بهانه ایالات متحده و برخی دولتهای بین المللی است که ایران را تهدید به امنیت و استقرار منطقه و دخالت در امور دولتها می کنند.
اما ریاض هم مانند تل آویو و واشنگتن معتقد است امکان به صفر رساندن مشکلات با تهران از طریق وارد آوردن فشار به آن ممکن است و این فشارها و تحریمها در صورت برقراری رابطه ها، به نتیجه مورد نظر نمی رسد، و لو اینکه روابطی سرد برقرار باشد.
در سطحی دیگر، عربستان و اسرائیل اولین حامیان نقشه رئیس جمهور آمریکا در مورد لغو توافق هسته ای و بازگشت تحریمهای ایران بودند. در این شرایط، آیا برای ریاض عاقلانه است که با شکستن تحریمها و ایجاد فضای تنفس برای ایران و کمک به آن وارد توافقی با تهران شود؟
ریاض معتقد است که مشکلات با ایران تنها در صورتی حل می شود که این کشور هیچ اعتراضی به اقدامات عربستان در منطقه و جهان نداشته باشد. اما تهران در مقابل اصرار دارد که از مبادی ارزش های خود چشم پوشی نمی کند؛ چرا که خطوط قرمزی دارد که آنها را عناصر اصلی قدرت خود می داند و بر سر آنها مذاکره نمی کند.
در صورتی که عربستان و آمریکا از اصرار خود در مورد ضرورت چشم پوشی ایران از مبادی و خطوط قرمزش دست بردارند، می توانند مشکلات با تهران را به صفر برسانند؛ بویژه آنکه بخش بزرگی از خط قرمزهای ایران مربوط به اسرائیل و موضع و سیاست تهران در قبال آن است؛ بدین معنا که مساله به روابط دو طرف باز نمی گردد، بلکه طرف سومی (اسرائیل) مطرح است. در این میان، اصرار ایالات متحده بر نادیده گرفتن مبادی ایران در مورد اسرائیل، واضح و مفهوم است، اما آنچه نامشخص به نظر می رسد، اصرار سعودیها بر حفظ منافع اسرائیلی ها است!