فروپاشی پایگاه آمریکا با رسوایی بزرگ سعودی

  • ۵۹

 پس‌ از آنکه ترکیه قتل جمال خاشقجی را افشا کرد، نه‌تنها روابط این دو کشور به‌شدت تیره شد بلکه روابط کشورهای عربی متحد واشینگتن و غرب نیز دچار تحول و تغییرات جدی شد.

عربستان سعودی به سبب این قتل به‌شدت از سوی رسانه‌های غربی زیر ‌فشار قرار گرفت. همین‌طور دولت‌های اروپایی ریاض را به سبب عدم رعایت حقوق بشر سرزنش کردند. این موج به حدی بود که حتی ترامپ نیز باوجود تلاش برای نادیده گرفتن مسئله و حمایت‌های اولیه مجبور شد به‌گونه‌ای نسبت به آن واکنش نشان دهد. البته این موارد اگرچه در ابتدا رقابت‌های منطقه‌ای ترکیه و عربستان سعودی برداشت شد اما درنهایت از یک گسل بزرگ در منطقه خاورمیانه پرده‌برداری کرد. برای درک بهتر این گسل بزرگ سیاسی لازم است به چند مورد اشاره کنیم.

سوابق تاریخی اختلافات

پس از پایان جنگ جهانی اول در 1918 میلادی (1297 خورشیدی) امپراطوی عثمانی ملقب به پیرمرد بیمار اروپا فرو پاشید و مجموعه‌ای از کشورهای جدیدی که حاصل تجزیه آن امپراطوری بودند در نقشه‌های سیاسی نمایان شدند. از جمله این کشورها عربستان سعودی و کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس بودند.

در آن زمان هنوز بریتانیا امپراطوری خود را داشت و آفتاب برای لندن غروب نمی‌کرد. به همین خاطر برای سامان داده به مستعمرات خود تلاش می‌کرد تا به نحوی این کشورهای نوظهور را سامان دهد. به همین سبب هنگامی که وهابیون در عربستان سعودی قدرت را بدست گرفتند، پیشنهاد لندن این بود که «عبداله بن قاسم آل ثانی» حاکم وقت قطر امروز، با «ملک عبدالعزیز» پایه‌گذار و اولین پادشاه آل سعود، که در 1932 به ریاض دست یافت، کشوری واحد را تشکیل دهند اما با وجود ریشه مشترک قبیله‌ای و خانوادگی بین این دو، آل ثانی این ادغام را نپذیرفت.

بنابراین می‌توان گفت ریشه این اختلافات همواره از دیرباز بین دو کشور بود. عربستان سعودی کشور بزرگی در کنار قطر، که رفته رفته ثروتمند می‌شد، همواره برای آل ثانی یک تهدید بود. بویژه آنکه بعنوان تولید کننده بزرگ نفت مورد توجه کشورهای غربی بود.

از سوی دیگر اختلافات مرزی و ارضی بین عربستان و کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس، امری قدیمی و دائمی شد. بطوریکه هنوز بین عربستان و کویت اختلافات جدی وجود دارد. سایر کشورهای این منطقه نیز از این امر مستثنی نشده اند و هریک به نحوی مشکلاتی با عربستان سعودی دارند. این اختلافات که با مسائل سیاسی و اقتصادی به مرور زمان بزرگتر و حادتر شده اند، بیشتر شبیه یک غده سرطانی هستند که بزرگتر شده و خلقیات متکبرانه آل سعود شرایط آنها را وخیم تر کرده است.

زخم های کهنه اعراب خاورمیانه

 شرایط سیاسی کشورهای عرب خلیج فارس همواره در فراز و فرود بوده. بگونه ای که حتی تشکیل شورای همکاری خلیج فارس که برای همگرایی بیشتر کشورهای عرب این منطقه بود نتیجه نداشت و نتوانست مشکلات تاریخی و سیاسی آنها حل کند.

به خاطر همین اختلاف‌های داخلی اعراب با عربستان سعودی، در ۱۴ تیر ۱۳۹۶ (۵ ژوئن ۲۰۱۷) یک‌باره ریاض، قطر را تحریم کرد و همه راه‌های زمینی و هوایی را به‌روی قطر بست و ۳ کشور مصر، امارات متحده عربی و بحرین نیز از ریاض پیروی کردند ولی آمریکا در این موضوع هیچ‌گونه دخالتی نکرد. در ‌واقع ترامپ به‌خاطر معاملات بزرگ اسلحه و نفتی که با عربستان داشت، در مقابل او سکوت کرد اما همان‌گونه که گفته شد درنهایت‌ عربستان سعودی احساس نارضایتی کرده بود زیرا انتظار حمایت داشت.

این موضوع به حدی باعث شکاف در بین هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا شد که کویت نیز از بیم اختلاف‌های مرزی و ارضی با عربستان و بی‌تفاوتی ایالات‌متحده به‌تازگی یک قرارداد عجیب با چین امضا کرده است.

در ۲۰ آبان 1397 «فشارهای آمریکا به کشورهای تولیدکننده نفت و بالاگرفتن تنش‌ها در شورای همکاری خلیج‌فارس، نگاه سنتی کویت را از این شورا و واشنگتن به شرق متمایل کرده است. قرارداد بزرگ با چین و توقف فروش نفت به آمریکا را می‌توان به‌عنوان مصداق‌های این ادعا نام برد. «شیخ صباح‌الاحمد الجابر‌ الصباح» امیر کویت ۹ژوئیه ۲۰۱۸ (۱۸ تیر ۹۷) در میانه جنگ تجاری امریکا و چین برای شرکت در همایش مشترک چین و کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس به پکن رفت و قراردادهای مهمی در زمینه همکاری‌های تجاری با این کشور به امضا رساند.

اگرچه جزییات توافق دو کشور با وجود گذشت چند ماه همچنان مخفی نگاه داشته شده اما بر اساس آنچه رسانه‌های منطقه درز دادند، چین قرار است ۴۵۰ میلیارد دلار در جزایر «بوبیان» و «فلیکا» در خلیج‌فارس و شهر «الحریر» در شمال کویت سرمایه‌گذاری کند و پکن در ازای اجاره ۹۰ ساله این جزیره‌ها، متعهد به حمایت امنیتی از آنها شده است. همچنین گفته ‌شده چین علاوه بر آنکه ملزم به واریز ۵۰ میلیارد دلار ارزش‌افزوده به‌حساب دولت کویت شده و جالب‌تر آنکه تعهد داده مسیر جاده ابریشم را به‌گونه‌ای تغییر دهد که کویت مرکز اتصال شرق و غرب شود. البته از زمان انتشار این خبر محققان درحال بررسی‌های تاریخی هستند که چه زمانی کویت امروزی در مسیر جاده ابریشم بود است.

بمبی بنام قتل خاشقجی

روند فوق بخشی از شکاف در دیوارهای اردوگاه واشنگتن در خاورمیانه و خصوصا خلیج فارس بود. تا اینکه در مهر ماه 97 قتل جمال خاشقجی به دستور ولیعهد عربستان سعودی، رخ داد. افشاگری ترکیه در این خصوص مانند انفجار بزرگی در شکاف‌ها بود. زیرا شاخص‌ترین متحدان خاورمیانه‌ای واشنگتن برای کسب برتری استراتژیک و رقابت‌های منطقه ای و بین المللی با هم درگیر شده بودند.

پرونده قتل خاشقجی نه تنها پایه های قدرت آمریکا در منطقه را به لرزه درآورد، بلکه حتی آینده بن سلمان، ولیعهد عربستان، را نیز متزلزل کرد. به‌گونه‌ای که هنوز واکنش ها نسبت به این قتل ادامه دارد و بسیاری از کشورهای غربی از قدرت گرفتن بن سلمان در عربستان طی سال‌های آتی با این شیوه مدیریت ابراز نگرانی می‌کنند. شنیده ها حاکی است حتی برخی از کشورهای اروپایی و سیاستمداران برجسته آمریکایی خواستار برکناری بن سلمان از ولیعهدی شدند تا در آینده شانس پادشاهی نداشته باشد. این بحث چنان جدی شد که وزیر خارجه سابق عربستان گفته بود «بن سلمان خطر قرمز ماست» و به این ترتیب ریاض سعی کرد خطرها را  از بن سلمان دور کند. اگرچه بحث ها فروکش کرده اما هنوز واکنش ها و تحقیقات در مورد قتل خاشقجی ادامه دارد.

با این همه قتل خاشقجی انسجام درونی پایگاه منطقه ای آمریکا را متزلزل کرد زیرا نشان داد حداقل ترامپ با توجه بیش از حد و بی مورد به بن سلمان و قراردادهای نظامی عربستان، حاضر است همه چیز را قربانی کند؛ حتی اعتبار بین‌المللی خود را. البته رهبران منطقه خاورمیانه رفتار بن سلمان با سعد حریری، نخست وزیر لبنان، را فراموش نکرده اند که چند هفته زندانی ولیعهد سعودی بود.

بی اعتمادی ریاض به کاخ سفید

ترامپ در 18 اردیبهشت 97 اعلام کرد از معاهده برجام که ایالات متحده به همراه 5 کشور دیگر آن را امضا کرده بودند، خارج می شود و متعاقب آن اعلام کرد مجموعه ای از تحریم های بین المللی را علیه ایران اعمال خواهد کرد. از جمله تحریم های سخت نفتی را مطرح کرد که از 13 آبان ماه شروع می کرد. ترامپ تهدید کرده بود هر کشور یا شرکتی که از ایران نفت خریداری کند مورد تهدیدهای سختگیرانه آن کشور قرار خواهد گرفت.

اعلام این خبر و تهدیدها باعث نگرانی های متعددی در بازارهای نفتی جهان شد زیرا خطر کمبود عرضه نفت خام مصرف کنندگان را تهدید می کرد. به این دلیل در بحث تحریم نفتی، ریاض از سوی واشنگتن زیر ‌فشار بود تا تولید نفت را افزایش دهد که مبادا به‌خاطر حذف نفت تولیدی ایران، بازار جهانی نفت شوکه شده و قیمت‌ها به‌شدت بالا رود. اما در ۱۳ آبان (۴ نوامبر ۲۰۱۸) که زمان برقراری مرحله دوم تحریم‌های ترامپ بود، به ۸ کشور مجوز داد که تا ۶ ماه آینده از ایران نفت بخرند. ریاض بعد از این اقدام ترامپ که هرگز انتظار آن را نداشت، گفته بود «به ما خیانت شده است».

این مورد که بعد از افشا قتل خاشقجی بود. از سوی دیگر ریاض به شکل‌های مختلف از سوی افکار عمومی و کشورهای غربی به سبب مسائل حقوق بشر زیر فشار قرار گرفت. ازجمله به خاطر جنگ یمن و جنایت‌هایی که در آنجا علیه مردم غیرنظامی اتفاق می‌افتاد ولی آل سعود اصلا از این فشارها با توجه به موقعیت و روابط استراتژیک خود با ترامپ و کاخ سفید، خوشایند حاکمان ریاض نبود. این فشارها مانند ترک هایی بود که اندک اندک پایه های پل ارتباطی آمریکا و متحدان او بخصوص عربستان را سست می کرد.

متعاقب این روند بود که در اجلاس گروه ۲۰ که ۹ و ۱۰ آذر در پایتخت آرژانتین برگزار شده بود، محمد بن سلمان از سوی رهبران کشورهای غربی به سردی پذیرفته شد و آن‌چنان‌که انتظار داشت مورد استقبال قرار نگرفت.

در همین حال، خبرگزاری رسمی عربستان از دیدار محمد بن سلمان ولیعهد این کشور با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه در حاشیه نشست سران گروه ۲۰ در آرژانتین خبر داد. در این دیدار، دو طرف درباره زمینه‌های مختلف همکاری میان روسیه و عربستان ازجمله در زمینه ایجاد تعادل در بازار جهانی نفت به گفت‌وگو پرداختند.

رئیس‌جمهوری روسیه اعلام کرد عربستان و روسیه کشورهای اصلی صادر کننده نفت در اوپک بر تمدید توافق‌‌شان در زمینه کاهش تولید نفت هم‌زمان با کاهش نفت خام در بازارهای جهانی توافق کردند. علاوه‌ بر این، خبرگزاری‌ها از قول پوتین اعلام کردند به‌زودی به ریاض سفر خواهد کرد.

 بازی باخت باخت ترامپ

حال اگر همه این وقایع را کنار هم قرار دهیم، می‌توان نتیجه گرفت به سبب رقابت‌های درونی متحدان آمریکا و غرب در خاورمیانه و سیاست‌های نابخردانه ترامپ و منفعلانه اروپا در این منطقه، پایگاه سیاسی و اقتصادی آنها در خاورمیانه رو به اضمحلال و فروپاشی است. شواهد نیز نشان می‌دهد تا به‌ حال این فروپاشی به نفع مسکو و پکن بوده است.

مسکو از فروش سلاح به عربستان، حتی اگر این سلاح‌ها در یمن به‌کار بروند، ابایی ندارد. مشکلی هم به‌نام افکار عمومی ناراضی در روسیه نیست که مانع این اقدام شود. علاوه بر این روسیه و عربستان هر دو از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان هستند و نیازمند افزایش نرخ جهانی نفت. با این تفاوت که عربستان مهم‌ترین عضو اوپک است و روسیه مهم‌ترین کشور غیر عضو اما آنها در این مورد نیز با هم همکاری نزدیکی را آغاز کرده‌اند.

چین نیز درحال ‌توسعه نفوذ خود در خلیج‌فارس است و کشورهای منطقه را به شکل‌های مختلف با وام و بدهکاری به خود وابسته می‌کند. و البته این هم یک نوع استعمار جدید به سبک چینی است. همه این شواهد در کنار هم حکایت از آن دارد که حکمیت بلامنازع کاخ سفید در این منطقه از جهان در حال افول است و آینده روشنی هم برای آن نیست.

چین، هند، ژاپن، اتحادیه اروپا و اتحادیه‌های منطقه‌ای هر یک به‌خودی‌خود یکی از کانون‌های مهم و بازیگران بین‌المللی شده‌اند. علاوه بر این موارد اگر قدرت اقتصادی، فناوری و سرمایه‌گذاری‌ها بیشتر از عوامل سیاسی اهمیت نداشته باشند، کمتر از آن هم نیستند. نمونه آن قطر کشور کوچک خلیج‌فارس است که توانسته با سرمایه‌گذاری و دیپلماسی گسترده خود در مقابل عربستان و بسیاری از کشورهای بزرگ عرب مانند مصر ایستادگی کند. عربستان نیز به خود اجازه می‌دهد با مسکو برای کاهش تولید نفت و بالا بردن قمیت جهانی آن مذاکره و همکاری کند. درحالی‌که هر دو این موارد خلاف نظر واشنگتن بوده است. کویت نیز با چین قراردادهای محرمانه می‌بندد و از اردوگاه غرب به شرق می‌رود. ترکیه که عضو پیمان ناتو است و کمونیست نشدنش را مدیون حمایت های غرب است، روابط حسنه ای با مسکو دارد و علیرغم مخالفت آمریکا از روسیه سلاح و سیستم موشکی میخرد. حتی کشورهای اروپایی هم مانند سابق برای کاخ سفیدی که ترامپ درآن باشد اعتبار قائل نیستند.

همه اینها نشان می دهد آمریکا آن تسلط قدیمی را در بین متحدان خود ندارد. بهرصورت جهان در سال آینده هرچه باشد، به کام و خواسته‌های واشنگتن نخواهد بود.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code