-
سه شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۲۸ ب.ظ
-
۶۳
به همان نسبت که سفر غیر منتظره رئیس جمهوری سوریه به تهران یک بمب خبری بود که همه را غافلگیر کرد استعفای آقای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران بمب دیگری بود که به همان نسبت دودی را بلند کرد که خبر اول را تحت شعاع خود قرار داد.
با توجه به اینکه آقای ظریف در استعفای خود دلیلی آشکار را مطرح نکرد و با توجه به اینکه وی یک دیپلمات خیلی کارکشته است و می داند که چه زمانی چه اتفاقی می تواند بمب خبری به حساب آید، برخی باور دارند دلیل استعفای آقای ظریف عدم هماهنگی سفر رئیس جمهوری سوریه با وزارت امور خارجه بوده، برخی هم باور دارند که دلیل استعفای وی اختلافاتی که بر سر پیوستن ایران به معاهده FATF ىر مجمع تشخیص مصلحت نظام وجود دارد بوده.
علیرغم اینکه این استعفا به نوعی شوک خبری به حساب می آمد ولی آنهایی که پیگیر اتفاقات سیاسی ایران بودند به خوبی می دانند که آقای ظریف طی یک سال اخیر چند بار استعفای خود را تقدیم رئیس جمهوری کرده واین استعفاها رد شده و این اولین استعفایی است که ایشان بصورت علنی مطرح می کند.
بسیاری در این شرایط باور داشتند که وقت آن رسیده که آقای ظریف جای خود را به یک وزیر امور خارجه جدید که به نوعی حریف بازهای سیاسی دشمن است، بدهد.
همچنین آقای ظریف با توجه به سابقه ای که در سازمان ملل داشته امیدوار بود که مجامع بین المللی و کشورهای اروپایی آمریکا را تحت فشار دهند تا به معاهدات بین المللی پایبند بماند، اما پس از حدود یک سال کشمکش با کشورهای اروپایی در نتیجه INSTEX به جای SPV حاصل شد که بسیار دور از انتظار ایرانی ها بود.
می توان گفت وزارت امور خارجه ایران همه ظرفیت های خود را برای تحرک های دیپلماتیک استفاده کرده ولی این تلاش ها تا به حال نتیجه نداشته.
این ماجراها فشارها وانتقادات بر آقای ظریف را دو چندان کرده بود و طبیعتا آقای ظریف را بر آن می دارد که جایگاه خود را به نوعی در معرض چالش سیاسی قرار دهد تا مشخص شود که آیا هنوز نیاز است که وی وزیر امور خارجه باشد و به کار خود ادامه دهد و یا اینکه شاید فرد دیگری بتواند این بار را بردارد.
به همین دلیل هم می توان گفت استعفای آقای ظریف بیش از اینکه یک چالش برای خود آقای ظریف و یا وزارت امور خارجه باشد به نوعی یک چالش برای آقای روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید که تا چه حد خواهان ادامه همکاری با آقای ظریف می باشد.
بر کسی پوشیده نیست که بنای دولت های یازدهم و دوازدهم دو بال اصلی روحانی و ظریف داشته و دارد و از همان روز اول رسیدن آقای روحانی به قدرت مبنای همه سیاست های دولت های وی این بود که چالش های بین المللی میان ایران و دیگر کشورها را از طریق دیپلماسی حل و فصل کند و سپس به مشکلات داخلی بپردازد.
حال باید دید که آیا آقای روحانی هم به این نتیجه رسیده که راه دیپلماسی در شرایط فعلی بسته است یا اینکه هنوز هم باور دارد که از این راه می توان به نتیجه رسید.
می توان گفت در حال حاضر توپ در زمین آقای روحانی است تا تصمیم بگیرد آیا استعفای آقای ظریف را بپذیرد و یا نه و اینکه اگر بنا باشد بخواهد آقای ظریف را به عنوان وزیر امور خارجه نگه دارد شرایط آقای ظریف برای ادامه کار چه خواهد بود، و آیا این خواسته ها را می توان تحقیق بخشید یا نه؟
و آیا دولت ایران می تواند با این شرایط اقتصادی و سیاسی و این بال زخمی به پرواز خود ادامه دهد؟