-
يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۳۳ ق.ظ
-
۴۱
واقعیتش را بخواهید در اینجور مواقع خیلی دست و دلمان به کار نمیرود. این قدر این روزها به بهانه فیلم «شبی که ماه کامل شد» از سبعیت گروهکهای تروریستی شرق کشور گفتهایم و نوشتهایم که دیگر هر قدر بگوییم تکرار مکررات است.
اثری که هم توانسته بود حق مطلب را در مورد یکی از جریانهای خطرناک تکفیری در شرق ایران ادا کند و هم در مقام یک فیلم سینمایی و اثر هنری توانسته بود به خوبی از هنر بهره ببرد و در جایگاه یک فیلم سینمایی هم موفق ظاهر شده و مخاطب عام و خاص را راضی نگاه دارد. حالا چه شده که دوباره یادی از اثر آبیار کردهایم؟ عرض میکنیم. لابهلای پیگیریهای ژورنالیستی که درباره حادثه تروریستی اخیر و شهادت جمعی از حافظان امنیت و پرسنل سپاه پاسداران در شرق کشور داشتیم و بیانیه گروهک منحوس تروریستی را بالا و پایین میکردیم، متوجه شدیم که حضرات تروریست نسبت به فیلم «شبی که ماه کامل شد» هم افاضاتی داشتهاند. همین هم بهانه را جور کرد تا امروز توی این صفحه راجع به این مطلب صحبت کنیم و شبهاتی که مطرح کردهاند را مرور کرده و ببینیم اصلا استدلالهای تروریستها چه محلی از اعراب دارد. خلاصه که خواندن این گزارش را از دست ندهید.
قبل از هر چیز باید بگوییم به محض آنکه گروهک تروریستی جیشالعدل (تقریبا در همه رسانههای داخلی به خاطر جنایاتی که این گروهک انجام داده، حتی خبرنگاران کراهت دارند اسمش را هم درست تلفظ کنند و میگویند جیشالظلم؛ همه که مثل بی.بی.سی فارسی نیستند که خبر بزنند گروهک جیشالعدل که ایران آنها را تروریست مینامد) بیانیه خودش را در پذیرفتن مسؤولیت حمله انتحاری منتشر کرد ما هم رفتیم در کانال تلگرامیشان و شروع کردیم به بالا و پایین رفتن توی کانال:
امسال نیز در دهه زجر همچون سالیان قبل، فیلمهای سینمایی که به سفارش ارگانهای سرکوبگر امنیتی و اطلاعاتی همچون سپاه ساخته و پرداخته شدهاند، با حمایت ناداوران و جمعی از هنربندان [توضیح : باور کنید اشتباه نشده، حضرات توی بیانیهشان، هنرمند را هنربند نوشتهاند که مثلا حالِ سینماگران را بگیرند]، جایزهها را دور [منظور حضرات تروریست، واژه درو بوده] کردند، اما دریغ از اصالت داستان و فیلمنامه که لازمهاش هنر ناب نویسنده، بازیگران و کارگردان را طلب میکند فارغ از هیاهوی ایدئولوژیک و فروش در گیشه، گویا افسانهسرایی و روایت یک آرمان و آرزو در قالب واقعیت به صورت عادت این سالهای سینمای داخلی مبدل شده است.
اقتدا به منافقین و مجاهدین خلق
اینها بخشهایی از متنی است که به نام احتمالا یک نویسنده مستعار در کانال تلگرامی گروه تروریستی شرق کشور منتشر شده که از قضا عامل همین حرکت انتحاری چهارشنبه هفته گذشته هم هستند و مسؤولیتش را هم بر عهده گرفتهاند. واقعیتش را بخواهید ما هم جا خوردیم که یک فیلم سینمایی چطور به این زودی سر و صدای تروریستها را در آورده است. نکات جالب این شبهبیانیه را با هم مرور کنیم و بعد ببینیم واقعیت ماجرا چیست و ادعاهایی که در این متن ذکر شده چقدر صحت دارند.
بالاخره جولانگاه تروریستها کجاست؟
نکته بامزهتر آنکه نویسنده متن فوق مدعی شده که سینمای ایران جولانگاه تروریستها شده. جالب است که انفجار و انتحار و کشتارش را رفقای نویسنده این متن انجام میدهند و بعدش هم فلنگ را بسته و گوله میکنند سمت داخل مرزهای پاکستان تا دست نیروهای ایرانی به آنها نرسد، ولی این سینماست که جولانگاه تروریستها و نیروهای امنیتی شده!
نویسنده متن در ادامه با مخلوط کردن دوغ و دوشاب تا توانسته به قاسم سلیمانی بد و بیراه گفته و در نهایت هم ساخت چنین فیلمی را به دخالت او و سپاه مرتبط کرده تا به تعبیر خودش، یک چهره رمبووارانه از سلیمانی تصویر شود. حالا کاری نداریم به حجم حقد و کینهای که از نوشته منتقد سینمایی تروریست ما وجود دارد، ولی محض اطلاع باید عرض کنیم که کل پروژه عبدالمالک و دار و دسته نامحترمشان توسط وزارت اطلاعات پیگیری میشد که در نهایت با دستگیری عبدالحمید ریگی و عبدالمالک ریگی، پرونده مختومه شد. برای ساخت فیلم شبی که ماه کامل شد هم اگر نظر و اطلاعاتی باید وجود داشته باشد، توسط وزارت اطلاعات در اختیار تیم سازنده قرار گرفته نه سپاه پاسداران. حالا اینکه در واقعیت چه ارتباطی بین اینها وجود دارد را باید از منتقد سینمایی نامحترم کانال تلگرامی گروهک تروریستی پرسید که خودروی انتحاری را کنار اتوبوس حامل حافظان امنیت میترکاند!
فیلم آبیار دروغ میگوید؟
منتقد نامحترم سینمایی تروریست ما در ادامه ادعای جالبی در رابطه با فیلم شبی که ماه کامل شد روایت میکند: فیلم شبی که ماه کامل میشود [توضیح : به نظرتان نباید تذکر بدهیم که منتقد نامحترم سینمایی تروریست سوژه گزارش ما، حتی اسم فیلم را هم اشتباه نوشته؟» بنا دارد یک زن و شوهر عادی را با روایتی دروغ تبدیل به عاشق و معشوقی کند که شوهر خانواده به خاطر مسائل پیشآمده و آشنایی با یک گروه چریکی تروریستی، به یکباره مذهب متفاوت خود را در تضاد با همسرش مییابد و وی و برادر همسرش را بطرز فجیعی به قتل میرساند! در بخش دیگری از همین متن آمده: در سینمای مبتلا به تئوری توطئه، از آن یک داستان تخیلی فانتزی ساختند گویی که عبدالحمید، گرگینهای در لباس انسان بوده و مادامی که ماه کامل میشود وی تبدیل به گرگ شده و از جسم انسانی خارج و ذات و جوهره اصلی خود را نمایان مینماید!
التفات دارید! ماجرا چقدر شیک بوده و دار و دسته عبدالمالک و رفقا حق داشتهاند که حکم قتل فائزه را صادر کنند و سر برادرش را هم ببرند؟!
نظر مردم بلوچستان چه بود؟
همانطور که دیدید در بخشی از متن منتقد نامحترم تروریست ما ادعا شده که روایت فیلم، یک روایت مجعول و دروغ است. نکته جالب آنکه طبق اعلام سازندگان فیلم (نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی) کل داستان فیلم با الهام از یک ماجرای واقعی ساخته شده تا جایی که حتی اسامی شخصیتهای فیلم هم تغییر نکردهاند. واقعیت و استناد قضیه به حدی جدی بود که مادر دو شخصیت اصلی فیلم هم در اختتامیه حاضر شد و واکنشهای ستایشآمیزی نسبت به عوامل و دستاندرکاران فیلم داشت . نکته دیگر آنکه ما چهارده بهمن همین امسال مصاحبه مفصلی با تهیهکننده فیلم داشتیم و سیر تا پیاز فرآیند تولید آن را با محمدحسین قاسمی صحبت کردیم.
قاسمی در بخشی از مصاحبه در پاسخ به سؤال همکارمان ساناز قاسمی که از واکنش اهالی بلوچستان و بزرگان دینی و قومی آن منطقه پرسیده بود چنین جواب داد: فیلم در جشنواره رونمایی میشود، اما در خلال تولید آن از کارشناسان فرهنگی، بومی و مذهبی منطقه خیلی مشاوره گرفتیم و فکر میکنم در فیلم با توجه به جزئیات و ظرایفی که در آن آورده شده این مشاورهها مشهود است. ما در این فیلم سعی کردیم شرافت مردم سیستان و بلوچستان به شایستگی دیده شود. [کسانی هم که] فیلم را دیدند نظرشان مثبت بود.
افکار نیوز