بی اعتماد به دشمن

  • ۱۱۷

«مکتب امام یک بسته‌ی کامل است، دارای ابعادی است؛ این ابعاد را باید با هم دید... دو بُعد اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنویت و بُعد عقلانیت است. بُعد معنویت است؛ یعنی امام بزرگوار ما صرفاً با تکیه‌ی بر عوامل مادی و ظواهر مادی، راه خود را پی نمی‌گرفت... و در بُعد عقلانیت، به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات، در مکتب امام مورد ملاحظه بوده است.» ۱۴/۳/۹۰ این عقلانیت اما با نگاه محافظه‌کارانه و حفظ وضع موجود به هر قیمتی تفاوت دارد. «عقلانیت و محاسبه که می‏گوییم، فوراً به ذهن نیاید که عقلانیت و محاسبه به معنای محافظه‏کاری، عقل‏گرایی و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به کار گرفتن با محافظه‏کاری فرق دارد. محافظه‏کار، طرف‏دار وضع موجود است؛ از هر تحولی بیمناک است؛ هرگونه تغییر و تحولی را برنمی‏تابد و از تحول و دگرگونی می‏ترسد؛ اما عقلانیت این‏طور نیست؛ محاسبه‏ی عقلانی گاهی اوقات خودش منشأ تحولات عظیمی می‏شود. {مثلا} انقلاب عظیم اسلامی ما ناشی از یک عقلانیت بود.» ۸/۶/۸۴

 

نتیجه تصویری برای امام

 بیاعتمادی به دشمن، درس بزرگ عقلانیت امام

از سویی دیگر، برخی افراد و جریان‌ها نیز با طرح مفهوم عقلانیت، با این توجیه که یک نگاه مبتنی بر "احساس و هیجان" است و بنابراین غیرعقلانی، سعی بر محکوم کردن نگاه انقلابی دارند. در حالی‌که «این خطا است؛ عقلانیت واقعی هم در انقلابی‌گری است. نگاه انقلابی است که می‌تواند حقایق را به ما نشان بدهد.» ۱۴/۳/۹۶ این عقلانیت انقلابی البته نگاهی صرفا ذهن‌گرایانه و آرمانی نیست، بلکه برخاسته از "تجربه‌ی واقع‌بینانه‌ی" چهل ساله‌ی ملت ایران است. «مقدّمه‌ی لازمِ هر تصمیمی این است که ما به تجربه‌های گذشته‌ی خودمان مراجعه کنیم: من جرّب المجرّب حلّت به النّدامة؛ اگر از تجربه‌ها درس نگرفتیم، قطعاً ضرر خواهیم کرد. باید تجربه‌ها را در مقابل چشم خودمان بگذاریم، ملاحظه کنیم و از این تجربه‌ها درس بگیریم.» ۲/۳/۹۷ برای مثال، بی‌اعتمادی به دشمن و در مقابل آن ایستادن، یکی از درس‌های عقلانیت مکتب امام خمینی(ره) است که در طول سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، همواره آن را تجربه کرده‌ایم. «امام به دشمن اعتماد نکرد. بعد از آنکه دشمن ملت ایران و دشمن این انقلاب را درست شناخت، در مقابل او مثل کوه ایستاد. آن کسانی که خیال کردند و خیال می‌کنند عقل اقتضاء می‌کند که انسان گاهی در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام درست نقطه‌ی مقابل این تصور حرکت کرد. عقلانیت امام و آن خرد پخته‌ی قوام‌یافته‌ی این مرد الهی، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقب‌نشینی و کمترین نرمش، به پیشروی دشمن می‌انجامد. در میدان رویاروئی، دشمن از عقب‌نشینی طرف مقابل، دلش به رحم نمی‌آید. هر یک قدم عقب‌نشینی ملت مبارز در مقابل دشمنان، به معنای یک قدم جلو آمدن دشمن و مسلط شدن اوست. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام بزرگوار بود.» ۱۴/۳/۹۰ بنابراین یکی از تجربه‌های مهم ملت ایران این است که «انعطاف در مقابل این دشمن - به‌خاطر مصلحت‌سنجی‌های موسمی‌ای که خب ما در یک مواردی داریم- تیغ دشمنی او را کُند نخواهد کرد، بلکه او را گستاخ‌تر خواهد کرد... یک تجربه‌ی دیگر، نقطه‌ی مقابل این است و آن، این است که ایستادگی در مقابل آنها، امکان بسیار زیادِ عقب ‌نشاندن آنها را دارد.» ۲/۳/۹۷

 

  یک تجربه مهم

تجربه‌ی مذاکرات هسته‌ای در اوایل دهه‌‌ی ۸۰ با اروپایی‌ها نمونه‌ی بارز این موضوع است. «در سال ۸۳ و ۸۴ همه‌ی تأسیسات ما تعطیل بود دیگر؛ می‌دانید که کارخانه‌ی یو‌سی‌اف اصفهان را مُهر‌وموم کرده بودیم به‌خاطر همین مذاکراتی که کرده بودیم و برای اینکه پرونده‌ی جمهوری اسلامی عادی بشود... هر چه ما عقب‌نشینی کردیم، آنها جلو آمدند... تا بالاخره به هیئت ایرانی گفتند آقا، تضمینی که شما باید بدهید، فقط به یک شکل حاصل می‌شود و آن این است که تمام تأسیسات هسته‌ای‌تان را جمع کنید؛ همه را جمع کنید! کاری شبیه کاری که لیبی انجام داد... حتّی ما برای اینکه یک یا دو یا سه سانتریفیوژ داشته باشیم، بحث می‌کردیم و می‌گفتند نمی‌شود! موافقت نمی‌کردند که ما یک سانتریفیوژ یا دو سانتریفیوژ یا سه سانتریفیوژ داشته باشیم. بعد، ما دیدیم اینها خیلی دارند زیادی حرف می‌زنند، زیادی پُررویی می‌کنند، واقعاً دارند وقاحت می‌کنند، گفتیم پس بازی تمام؛ مُهروموم‌ها را شکستیم... از سه‌ونیم درصدی که اینها اجازه نمی‌دادند حرکت کردیم و جوان‌های مؤمن ما توانستند غنی‌سازی بیست درصد را تأمین کنند... وقتی‌که به اینجا رسیدیم، اینها آمدند با اصرار، به یک معنا با التماس به ما گفتند که خیلی خب، حالا شما بیایید قبول کنید که بیست درصد را انجام ندهید، مثلاً پنج هزار یا شش هزار سانتریفیوژ داشته باشید -حالا اینها همان‌هایی بودند که سه سانتریفیوژ یا دو سانتریفیوژ را هم اجازه نمی‌دادند- [می‌گفتند] عیب ندارد؛ بیایید غنی‌سازی بکنید، مثلاً شش هزار سانتریفیوژ داشته باشید یا فلان مقدار غنی‌سازی سه‌ونیم درصد را داشته باشید.» ۲/۳/۹۷

 

 به اروپا میتوان اعتماد کرد؟

البته «ما بنای دعوا کردن با اروپایی‌ها را نداریم؛ با این سه کشور اروپایی بنای معارضه و مخالفت و بگومگو نداریم، امّا واقعیتها را باید بدانیم. این سه کشور نشان داده‌اند که در حسّاس‌ترین موارد با آمریکا همراهی می‌کنند و دنبال آمریکا حرکت می‌کنند. حرکت زشت وزیر خارجه‌ی فرانسه در جریان مذاکرات را همه یادشان هست؛ در بازی «پلیس بد و پلیس خوب» میگفتند او نقش «پلیس بد» را ایفا می‌کند؛ البتّه قطعاً با هماهنگی آمریکایی‌ها بود؛ یا برخورد انگلیس‌ها در قبال حقّ خرید کیک زرد که مسلّم شده بود و قطعی شده بود و در برجام پیش‌بینی شده بود که ما از یک مرکزی و محلّی کیک زرد تهیه کنیم و بخریم و بیاوریم، [امّا] انگلیس‌ها جلویش را گرفتند؛ یعنی اینها با آمریکا همکاری می‌کنند، همراهی می‌کنند؛ تاکنون این‌جور بوده. این هم یک تجربه است؛ این را فراموش نکنیم. اینها در مقام حرف یک چیزهایی می‌گویند امّا در مقام عمل، تا الان ما ندیده‌ایم -یعنی به نظر من تا الان ما این را مشاهده نکرده‌ایم؛ بنده یادم نمی‌آید- که اینها به‌معنای واقعی کلمه ایستاده باشند و در مقابل آمریکا از حق دفاع کرده باشند.» ۲/۳/۹۷ از دل تجربه‌ی مذاکرات دهه‌ی ۸۰، و تجربه‌ی مهم مذاکرات برجام است که نگاه واقع‌بینانه و عقلانی اقتضا می‌کند که نمی‌توان به حرف اروپایی‌ها نیز مانند حرف مقامات آمریکایی به سادگی اعتماد کرد.  

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code