-
يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۲۴ ب.ظ
-
۱۸۱
گزارش های تاسف باری از مردم سوریه، عراق و آفریقا به گوش مردم می رسد و در این حین سیاستمداران کشورها هر کدام بر طبل حق می کوبند. این وضعیت خصوصا در جهان اسلام و خاورمیانه، وضعیت جدیدی نیست و یادآور جنگهای صلیبی است. اگر کتب مسیحیان و خاطرات و رشادتهای سرداران و فاتحان جنگهای صلیبی را مرور کنیم، خواهیم دید که این مردمان چگونه به عمل خود که کشتن انسانها (مسلمانان) ایمان داشته و آن را کاری خدایی و برای رفتن به بهشت می دانستهاند و البته در این راه برای کسب جاودانگی باید مسلمانان (از نگاه آنان کفار ) را از سر راه برمی داشته اند. ریچارد شیردل یکی از این فاتحان کبیر است که هنوز در ادبیات سیاسی و اجتماعی و تاریخی غرب، سرداری شجاع و مسیحی متدین محسوب می گردد.
در میان مسلمانان نیز جنگهای صلاح الدین ایوبی برای آزادی قبله اول مسلمین، جنگ حق علیه باطل بوده است، جنگی برای خدا و در راه حقیقت که کشته شدن در آن سعادت اخروی را در بر داشته است. صلاح الدین و سربازانش، انسانهای بی گناه بسیاری را کشتند، آنچنان که مسیحیان چنین کردند ولی هر دو برای امروزیها مایه فخرند!
قرنها از جنگهای صلیبی گذشته است ولی هنوز آتش جنگ در این خطه از دنیا روشن است. اینبار مسلمان، مسلمان می کشد ولی در جهت مطامع صاحبان ارابه های جنگی. آیا مردم و کودکان این منطقه، فارغ از دین و قومیت و مذهب نباید طعم صلح را بچشند؟ آیا سیاستمداران دنیا از ایجاد صلحی پایدار در این منطقه عاجزند؟
باید یقین داشت که تا مثلث پول، سیاست پیشگان بی اخلاق و کاهنان درباری وجود دارد، آتش جنگ در دنیا فروکش نخواهد کرد. داعش برای مذهب می جنگد ولی واضح است که در راستای پول سرمایه داران و قدرت سیاست پیشگان است. در این آتش جنگ منطقه و با اتفاقات جدیدی که در عربستان و شاید به زودی در عمان روی خواهد داد، نقش ایران در مدیریت صلح منطقه پایدارتر خواهد شد.
ایران بعنوان هویتی بزرگ و نه کشور فعلی، همواره فرهنگها، اقوام و مذاهب متعددی را در خود جای داده است و یکی از ویژگیهای بارز این منطقه غالب شدن فرهنگ و اندیشه آن است بر مردمانی که موفق به فتح این سرزمین شده اند. اعراب، مغولان و ترکان سالها بر این خطه تاختند و همه چیز را نابود کردند ولی عزم راسخ مردم برای تجدید حیات، فرهنگ و تمدن فلات پهناور ایران را زنده نمود، آنچنان که وزرای دربارهای ایلخانی، عباسی و سلجوقی از اندیشمندان ایرانی بوده اند و در نهایت این اقوام مهاجم در فرهنگ ایران هضم شده اند. شاید به همین دلیل است که همه بزرگان، روش نابودی یک ملت را در نابودی فرهنگ ملی آن می داند. مادامیکه فرهنگ های کهن ولی عقلانی یک ملت پابرجا باشند، آن ملت هویتی فناناپذیر دارد.
ایران کهن متشکل از اقوام متنوع در این برهه مهم تاریخی، نقش محوری و راهبردی را می تواند در منطقه بازی کند، نقش راهبردی ایران در منطقه، زمانی نمود می یابد که جنگ داعش و سوریه و عراق یک جنگ مذهبی عنوان نگردد که تا اینجا نیز چنین امری برای دنیا اثبات شده است چرا که داعش تمام ممالک اسلامی را قلمرو خود میداند و نه فقط عراق و سوریه را.
داعش و رفتارهای وحشیانه آن، فرصتی تاریخی را برای ایران و ایرانیان و ملتهای یکپارچه با ایران به وجود آورده است که در جهت تامین امنیت منطقه خود گام بردارند و در عین حال به دنیا اثبات کنند که کدام کشورهای منطقه در پرورش خشونت و ترور نقش گسترده داشته اند و ایران تا چه میزان در فکر ثبات و امنیت منطقه بوده است.
ایران بعنوان یک کشور تاثیرگذار در منطقه بخصوص در میان کشورهایی که ریشه کهن ایرانی دارند، می تواند مجددا نقش تاریخی منطقه ای خود را احیا کند و این جز با ایجاد روابط صحیح با دنیای غرب امکان پذیر نخواهد بود. داشتن روابط مبتنی بر منافع ملی و منافع سایر کشورهای منطقه، با دنیای غرب نه تنها با چهارچوبهای عقلی و شرعی منافات ندارد که حتی واجب است.
در شرایطی که ایران روابط مناسبی با دنیای غرب نداشته باشد، کشور هزینه های زیادی را بابت تحریمها و حتی عدم استفاده از تکنولوژی و دانش روز پرداخت خواهد نمود و به تبع آن پراکندگی و جنگهای قومی و مذهبی در منطقه بیشتر خواهد شد زیرا عدم وجود یک قدرت منطقه ای تاثیرگذار همواره عامل بی ثباتی در دنیا بوده است.
ایران در پیچ مهم و حساسی از تاریخ به سر می برد که می تواند سرنوشت خود و منطقه را تغییر دهد، در حال حاضر این تغییر و انتخاب را بر عهده سیاستمداران فعلی کشور گذاشته اند، همه سیاستمداران باید بدانند که سرنوشت نه فقط ایران که چندین کشور در تصمیمات صحیح یا اشتباه آنها نهفته است. دنیای غرب به ایران نیاز دارد تا با ایجاد صنایع در این منطقه کل منطقه خاورمیانه را پوشش دهد، چرا که در حال حاضر منطقه ای امن تر از ایران وجود ندارد ولی این وضعیت پایدار نخواهد بود و این فرصت همیشه تکرار نمی گردد، نظام سیاسی ایران باید فرصت تاریخی بزرگ را قدر بداند و با ایجاد روابط صحیح با غرب بخصوص آمریکا، امنیت منطقه را در دست بگیرد.
به خوبی مشخص است که دنیای غرب به کشور و ملت میانهرویی چون ایران و ایرانیان، بیش از عربستان اعتماد دارد، ولی این در صورتی است که خط اعتمادی دو طرفه میان دولتها و ملتهای دنیا ایجاد شود. البته اختلاف ایران با غرب بر سر اسراییل به قوت خود باقی است که آن هم در سازوکارهای بین المللی قابل حل و بررسی است و ایران با روابط با غرب نیز می تواند مانند ترکیه همچنان به گروههای مقاومت کمک کند. اگر چه شاید با بینالمللی کردن بیتالمقدس بعنوان مکان مقدس همه ادیان و مذاهب و ایجاد سازمانهای بین المللی در آن، بتوان برای همیشه این مناقشه چند صد ساله میان یهود، مسیح و مسلمان را حل کرد.