محمدرضا رحیمی؛ مهره سوخته‌ بازی‌‌های سیاسی

 «اعلام برائت» مهم ترین اتفاق پرونده رحیمی در فضای سیاسی این روزهای کشور است. همه جریان‌های نزدیک به رحیمی چه از زمان حضور او در دولت سازندگی تا حضورش در دولت احمدی نژاد، سعی می‌کنند دامن خود را از فساد رحیمی پاک کنند. رحیمی امروز تبدیل به سیاستمدار سوخته‌ای شده است که هیچکس او را نمی‌خواهد و حتی سعی می‌کنند، تمام رابطه‌های خود با او را تکذیب کنند.

اصول گرایان سعی می‌کنند او را مرتبط به جریان‌های دیگر کنند، اصلاح طلبان می‌خواهند بگویند رحیمی یک اصول گرای تمام عیار است و در آخر احمدی نژاد و دوستانش که هر رابطه‌ای بین خود با رحیمی و فساد مربوط به او را تکذیب می‌کنند. 

در جدول‌های زیر می‌توانید اظهار نظرهای جریان‌های مختلف سیاسی در مورد رحیمی را بخوانید: 

اسامی	سمت	اظهار نظر
محمد رضا باهنر	نایب رئیس مجلس شورای اسلامی	حکمی بر علیه آقای رحیمی معاون اول دولت دهم صادر شده و ایشان محکوم شده است که باید دوران محکومیت‌شان را طی کنند، بنده در این موضوع نه دخالت می‌کنم و نه حرفی دارم. آقای رحیمی متهم است که پولی را گرفته و برای انتخابات خرج کرده است، به عنوان کسی که در انتخابات فعال بوده و هستم، اگر پولی گرفتم و خرج کردم، پاسخگو هستم.
علی رضا زاکانی	نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی	پیشینه رحیمی در اردوگاه هاشمی تعریف می شود و با محکومیت پرونده وی، جریان اصولگرا روسفید شد. اقدام اصولگرایان در شکایت از رحیمی حکایت از تقوای جمعی می کند که اگر بخشی از اصولگرایان تخلفی کردند سایر اصولگرایان نسبت به آن تخلف سکوت نخواهند کرد.
احمد توکلی	نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی	از آن‌جایی که رحیمی فردی است که مجرم است و جرم او در دادگاه اثبات شده، قول او تا یک مرجع رسمی اعلام نکند درباره تعداد نمایندگان و کسانی که به گفته او به آنها پول داده اعتبار ندارد.
الیاس نادران	نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی	آقای احمدی نژاد از تخلفات رحیمی آگاه بودند و با علم به این موضوع وی را منصوب کردند. دوستان ما از سال 83 با ریاست وی در دیوان محاسبات کشور مخالفت کردند و دلایل مختلفی نیز برای این مساله وجود داشت اما امروز امر بر همه روشن شد و مصادیق مختلف رفتار آقای رحیمی بیان شد، به هر تقدیر جریاناتی در مورد اتهامات آقای رحیمی تحقیق کردند و ایشان در نهایت به ریاست دیوان محاسبات رسید و در همان مقطع ریاست به طور مشهود نشان داد که صلاحیت کار را ندارد.
حسن غفوری فرد	نماینده سابق مجلس شورای اسلامی	برخی متاسفانه می گویند این شخص جزو اصولگرایان نبوده و اگر بگوئیم او جزو اصولگرایان بوده است به ضرر اصولگرایی است اما من معتقدم آقای رحیمی جزو اصولگرایان بوده و از مجلس پنجم جزو جریان اصولگرایان بوده است و خدمات خوبی در کشور داشت اما دچار این این اشتباه شده است.
محمد خوش چهره	نماینده سابق مجلس شورای اسلامی	هنگام رای‌گیری در مجلس هفتم، ما جزو محدود کسانی بودیم که با ریاست رحیمی مخالفت کردیم. البته دلیل مخالف بودن ما اختلاف شخصی با رحیمی نبود، اطلاعاتی بود که نیروهای شاغل در نهادهای انقلابی و دولتی کردستان به بعضی از نمایندگان اصولگرا از جمله بنده ارائه کردند. ما نیز با استناد به آن اطلاعات و اسناد، رأی بر عدم کفایت رحیمی برای تصدی ریاست دیوان محاسبات کشور دادیم.
محمد دهقان	نماینده طرقبه در مجلس شورای اسلامی	با حمایت‌های آقای هاشمی، رحیمی استاندار شد و پس از آن خود را به جریان موسوم به راست نزدیک کرد تا از اعتبار آنها نیز استفاده کند. ما در مجلس هفتم و هشتم بدون اینکه هیچ مسئله شخصی با آقای رحیمی داشته باشیم و فقط به‌واسطه سوابق و شائبه‌هایی که در مورد دست داشتن در فساد وجود داشت، با مسئولیت گرفتن وی مخالف بودیم.
پرویز سروری	عضو شورای شهر تهران	با وجود اینکه آقای رحیمی در دوره اصول‌گرایان قدرت داشت، اما اصول‌گرایان در مبارزه با مفاسد اقتصادی وی پیش قدم بودند و هیچ‌گاه مسائل حزبی و گروهی را در برخورد با مفاسد در نظر نمی‌گیرند و هر جا فساد باشد با آن مقابله می‌کنند. در پرونده آقای رحیمی اصول‌گرایان در مبارزه با مفاسد اقتصادی وی پیش قدم بودند و هیچ‌گاه مسائل حزبی و گروهی را در برخورد با مفاسد در نظر نمی‌گیرند و هر جا فساد باشد با آن مقابله می‌کنند. در پرونده آقای رحیمی نیز اصول‌گرایان توانستند با افشاگری و پیگیری و عدالت‌خواهی زمینه را برای صدور حکم وی فراهم کنند
محمد حسن آصفری	عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس	منتسب کردن پرونده آقای رحیمی به جریان اصولگرایی توسط اصلاح‌طلب‌ها، انتقام‌گیری و به نوعی خیانت به کشور است. اختلاس و فساد در مرام اصولگراها نیست. اصولگراها و جریان اصولگرایی در تاریخ انقلاب بارها جریان‌های فاسد و عناصر مفسد اقتصادی را شناسایی و به دستگاه قضا معرفی کرده‌اند.
محمد حسین صفار هرندی	وزیر ارشاد در دولت نهم	اولین کسانی که راجع به رحیمی موضع گرفتند، دولتی های مجلس بودند اما در گروه های مقابل ، هنگامی که چنین اتفاقی رخ داد چرا اعلام برائت نکردند. چرا وقتی آنها که خود را پیشکسوت اصلاح طلبان معرفی می کنند و یا آنها که مطالب ناروایی به امام خمینی (ره) نسبت دادند، صدایی از رفقایشان در نیامد و از آنان اعلام برائت نکردند.
زهره طیب زاده	نماینده تهران در  مجلس شورای اسلامی	تفاوت اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان در برخود با مفاسد این است که اصول‌گرایان با پیگیری‌های مکرر رحیمی را عازم زندان می‌کنند اما اصلاح‌طلبان با تطهیر مهدی هاشمی بر مفاسد وی سرپوش می‌گذارند.
محمد علی موسوی	نماینده مجلس شورای اسلامی	اتهامات پرونده مهدی هاشمی‌رفسنجانی به مراتب سنگین‌تر از پرونده "محمدرضا رحیمی" است به همین جهت از قوه‌قضائیه انتظار بیشتری وجود دارد که در رسیدگی به اتهامات مهدی هاشمی‌رفسنجانی نیز به مراتب با دقت بیشتر و به دور از حاشیه‌سازی‌ها رسیدگی کند.
مهدی محمدی	ستون نویس روزنامه کیهان	اصول‌گرایان از این جهت روسفید هستند که در مقابل انحرافات دولت احمدی‌نژاد ایستادند و از خود هیچ‌گونه حزب‌گرایی و قبیله‌گرایی نشان ندادند و نگفتند که چون احمدی‌نژاد منتسب به اصولگرایان است باید بر رفتار و فساد اطرافیان او سرپوش گذاشته شود، اما جریان اصلاحات یک نمونه در طول تاریخ خود نمی‌تواند نشان دهد که جلوی مفاسد یکی از اعضای خود ایستاده باشد بلکه به‌عکس هر عضوی از جریان اصلاحات مرتکب هر جنایت و خیانت و فسادی شد اینها از او حمایت کردند.

اسامی	سمت	اظهار نظر
غلامحسین کرباسچی	شهر دار سابق تهران و دبیرکل حزب کارگزاران	واکنش رسانه‌های اصولگرا نسبت به حکم قطعی محمدرضا رحیمی نوعی توجیه و فرار رو به جلو است و کاملا مشخص و قابل پیگیری است که او در این مفاسد با چه کسانی در ارتباط بوده است. اگر منظور این افراد و رسانه از این صحبت‌ها این است چون رحیمی در زمان آقای هاشمی پست و مقامی داشته است فسادهای امروز او به اقای هاشمی برمی گردد این حرف‌ها به جز توجیه هیج منطق دیگری ندارد.
مرتضی حاجی	وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی	در مورد پرونده اخیر (پرونده آقای رحیمی) هم جریان اصولگرا احساس خطر کرده است. از این جهت که آنها نگران هستند، جرم این مسوول دولتی دامان آنها را گرفته و برای این جریان سیاسی نوعی بدنامی به همراه آورد؛ آنها نگران هستند که مبادا افکار عمومی در قضاوت‌های خود، انتساب رحیمی با جریان اصولگرایی را مدنظر قرار دهند.
محمد علی ابطحی	معاون پارلمانی دولت سید محمد خاتمی	آقای رحیمی در همه برهه های زمانی یک بخشی از جریان اصولگرا تلقی می شد و حتی در کابینه آقای هاشمی نیز به عنوان سهمیه اصولگرایان به عنوان استاندار انتخاب شد. اصولگرایان در تخلفات رحیمی مقصر نبودند، حتی در جدا شدن اصولگرایان از احمدی نژاد، رحیمی از اصولگرایان جدا شده و به احمدی نژاد پیوست.
عبدالله ناصری	عضو بنیاد باران	اصولگرایان برای آنکه از پاسخگویی فرار کنند، فرار به جلو می‌کنند و دست به فراکنی زده‌اند و با استفاده مراکز اطلاع‌ رسانی گسترده‌ای که دارند٬ این واکنش را داد‌ه‌اند که رحیمی اصولگرا نبود. نوع رفتار و مسئولیت‌هایی که آقای رحیمی در طول سال‌های گذشته داشته است، نشان می‌دهد که پایگاه آقای رحیمی، وابسته به اردوگاه محافظه‌کاری و اصولگرایی است.
داریوش قنبری	نماینده سابق مجلس شورای اسلامی	نمی‌خواهم بگویم آنچه اتفاق افتاده به پای اصول‌گرایان نوشته می‌شود اما اصولگرایان به هرحال نمی‌توانند از آنچه در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد کنار بکشند و مبرا بدانند و به هر حال اصولگرایان تمام قد پشت احمدی‌نژاد ایستادند و به حمایت از ایشان پرداختند و درکل دو دوره احمدی‌نژاد را انتخاب و حمایت کردند و اگر از عملکرد او و اطرافیان او راضی نبودند چرا در دور دوم از او حمایت کردند؟ اینکه در اواخر عمر دولت احمدی‌نژاد اصولگرایان سعی کردند از او مرزبندی کنند این اصولگرایان را از احمدی‌نژاد و رفتارهای او مبری نمی‌کند. .
حمید قزوینی	سخنگوی مجمع نیروهای خط امام	پرونده آقای رحیمی و افراد شبیه به آن آنقدر واضح و رسواست که اصولگرایان نمی‌توانند از آن اعلام برائت بکنند. آقای رحیمی در دولت اصولگرای اول احمدی‌نژاد معاون حقوقی و پارلمانی ایشان بود. در دولت دوم اصولگرای احمدی نژاد ارتقا یافت و به معاونت اول رسید. قبل از آن در مجلس اصولگرای هفتم به ریاست دیوان محاسبات رسیده بود. در نامه‌اش نیز از فردی به نام جابر ابدالی سخن گفته که به نمایندگان مجلس اصولگرای هشتم کمک کرده است و بنابراین اصولگرایان نمی‌توانند از اعلام برائت بجویند.

اسامی	سمت	اظهار نظر
محمود احمدی نژاد	رئیس جمهور سابق	تمام ماجرای آقای رحیمی حتی با فرض صحت اتهامات و قبول رسیدگی قانونی و صحیح مربوط به سال 86 و قبل از آن و دوره ریاست ایشان بر دیوان محاسبات کشور وابسته به مجلس شورای اسلامی و پیش از همکاری و حضور ایشان در دولت نهم بوده و در آن زمان چنین مسائلی مطرح نبوده است. اصولا این موضوع هیچ ارتباطی با دولت و حتی دوره خدمت ایشان در دولت‌های نهم و دهم ندارد و دلیل اصرار بر ارتباط دادن آن به دولت قبل بر همگان آشکار است.
عبدالرضا داوری	از نزدیکان مشایی	آقای رحیمی در زمان دیوان محاسبات پرونده ی را داشتند که روند قضایی خود را طی می‌کرد و آقای احمدی نژاد مگر علم غیب دارد که از این موضوع و این پرونده خبر داشته باشد! همچنین دیدیم که بعد از گذشت 2 سال از عمر دولت یازدهم تازه حکم بعد از طی کردن روند قضایی اعلام شده است.