-
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ
-
۱۳۰
به مجرد اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و پیروزی حسن روحانی در دور اول انتخابات، اصلاح طلبان نیز خود را پیروز انتخابات عنوان کردند. این مسئله نه تنها در اظهار نظرهای بزرگان اصلاح طلب که در شعارهای طرفرداران اصلاح طلب روحانی در شادی های خیابانی بعد از اعلام نتایج نیز کاملا مشهود بود.
شعار« اصلاحات، اصلاحات ، پیروز انتخابات» یکی از آن شعارهایی بود که طرفداران جریان اصلاح طلب در خیابان های پایتخت و در جشن شادی از پیروزی حسن روحانی بیان می کردند. در جبهه مقابل و در میان اصولگرایان هم البته با چندروز تاخیر صداهایی با این مضمون به گوش رسید، که «روحانی اصولگراست چرا که عضو جامعه روحانیت مبارز تهران است». این بلاتکلیفی جریان های سیاسی کشور نسبت به دولت، یک دلیل اصلی اش در بلاتکلیفی دولت نسبت به این جریان هاست. روحانی با شعار دولت فراجناحی بر سرکار آمد و وزرا و کابینه اش ملقمه ای از اصلاح طلبان و اصولگرایان است. از همه کابینه های گذشته می توان افرادی را در کابینه روحانی دید، از نجفی و زنگنه و جهانگیری گرفته که در دولت های هاشمی و خاتمی در کابینه بوده اند تا علی اکبرصالحی و مصطفی پورمحمدی که وزرای دولت احمدی نژاد بودند و معلوم نیست که دولت روحانی تا کی بتواند با این کابینه تکه و پاره ادامه دهد. از سوی دیگر هنوز برای اینکه بگویم در مقابل جبهه اصولگرایان و اصلاح طلبان ، جبهه سومی به نام اعتدالگرایان بازشده است خیلی زود است.
دولت فراجناحی، بدون حامی صد درصدی
وقتی که دولتی فراجناحی تشکیل می دهی ، نباید انتظار حمایت صددرصدی از یک گروه را داشته باشی. به خصوص در ایرانی که حامیان صد درصدی تو معمولا در سال آخر مسئولیتت تبدیل به مخالفانت می شوند. این موضوع در سال آخر ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به صورت واضحی مشهود بود. البته در این حالت هم بودند افرادی که تا آخر پای احمدی نژاد ایستادند و هنوز هم ایستاده اند. حالا دولت روحانی در شرایطی بر سرکار آمده که خود را ورای جناح های سیاسی کشور معرفی می کند. پست های کلیدی کابینه را هم مشخصا بین دو جناح کشور تقسیم کرده است. وزارت کشور را به اصولگرایان داد و وزارت خارجه را به اصلاح طلبان. در این میان ، آیا روحانی حامیانی صد در صدی دارد که تنها به دنبال اهداف دولت تدبیر و امید باشند؟
منِ اصولگرا، منِ حامی دولت
با این وجود جناح های سیاسی کشور ، نسبت خود با دولت را به گونه متفاوتی تعریف کردند. اصولگرایان خود را در موقعیت منتقد قرار داده اند و بیشترین مخالفت ها با دولت یازدهم از سوی این جناح سیاسی کشور بوده است. یک وزیر را استیضاح کرده اند و بارها محمدجواد ظریف را در مذاکرات حساس هسته ای لای منگنه قرار داده اند. با این وجود نمی توان همه اصولگرایان را به صورت کلی منتقد دولت نامید. آن گفته اصولگرایان که روحانی ، خود اصولگراست، شاید این روزها اندکی مضحک به نظر بیاید، اما به راستی روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز است و به راستی روحانی پیشینه ای راستگرا داشته است. امروز هم اصولگرایانی از جنس خود او حامی او هستند. روحانیون اصولگرایی مانند علی اکبرناطق نوری از دولت حسن روحانی حمایت می کنند. شاید بتوان این دسته از اصولگرایان را همراه ترین حامیان روحانی قلمداد کرد. اصولگرایانی که متعلق به نسل قدیم هستند، اما توسعه گرا و تحول خواه هم هستند.
اما این ها تنها اصولگرایان حامی روحانی نیستند. بخشی از بدنه اصولگرایان در درون کابینه روحانی هستند. اصولگرایانی مانند عبدالرضا رحمانی فضلی، مصطفی پورمحمدی و سید محمود علوی وزرای کشور، دادگستری و اطلاعات. این اصولگرایان وابسته به جریان های معتدل به نوعی همراهی با دولت روی آورده اند. همچنین اصولگرایان معتدل دیگری مانند علی اکبر ولایتی را نمی توان جزو منتقدین دولت به شمار آورد.
منِ اصلاح طلب، منِ منتقد دولت
درمقابل، اصلاح طلبان که پس از سال ها دوری از قدرت، دولت روحانی را نخستین روزنه برای بازگشت به مدیریت اجرایی یافته اند، موضع حمایتی از دولت را برگزیده اند. آن ها با بیان این مطلب که حمایتشان باعث پیروزی روحانی شده است، توانسته اند نقش حامی اصلی دولت روحانی را بازی کنند. در کابینه هم بسیاری از پست های حساس به اصلاح طلب ها رسیده است. با این وجود نمی توان همه آن ها را حامی صد در صدی روحانی قلمداد کرد. بخشی از بدنه اصلاح طلبان که به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از سیاست رسمی کشور حذف شدند، در قبال دولت روحانی سیاست سکوت را در پیش گرفته اند. مطالبه اصلی این بخش از اصلاح طلبان از دولت روحانی رسیدگی به پرونده حصر است که تا کنون محقق نشده است و از این منظر آن ها نقدهایی را به دولت وارد می کنند.
اما انتقادات اصلاح طلب ها به همین مسئله ختم نمی شود. برخی از اصلاح طلبان معتدل تر هم انتقاداتی را درباره عزل و نصب های دولت وارد می دانستند. نقطه مرکزی این دست از انتقادات در عزل و نصب استانداران خود را نشان داد. خیلی ها این انتقاد را مطرح می کردند که هنوز دولت از مدیران و مسئولانی که منتسب به دولت قبلی است خالی نشده است. همچنین برخی از اصلاح طلبان معتدل هم برخی از رفتارهای دولت را نکوهش می کردند. به عنوان مثال می توان به انتقادهایی که صادق خرازی از روند مذاکرات هسته ای داشت اشاره کرد. همچنین در روزهای نخست پیروزی روحانی برخی رسانه ها از اختلاف نظر عارف و روحانی خبر می دادند که بعدها عارف هرگونه اختلاف را تکذیب کرد.