-
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ق.ظ
-
۹۸
این شکستن روزه سکوت در میان چپهای ایران بیشتر قابل مشاهده بود. آنها که به دلایل گوناگون از فضای سیاسی ایران کنار رفته بودند یا کنار گذاشته شده بودند با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید دچار تحولی بزرگ شدند و گویی دمی مسیحایی، حیاتی دوباره به آنها بخشیده است.
بسیاری از کسانی که مردم چهارسال اظهارنظرهای سیاسی آنها را ندیده و نشنیده بودند، تصمیم گرفتند در قامت دفاع از روحانی وارد کارزار سیاسی شوند تا هم بازگشت به قدرت را جشن بگیرند و هم تمام حرفهایی که طی 4 سال گذشته در سینه داشتند را بزنند. در این میان اما یک سیاستمدار کهنه کار چپ، یا بهتر بگوییم عضو ارشد حزب کارگزاران مهر سکوت بر لب زده است و تغییرات در قوه مجریه نیز نتوانسته است این سکوت را بشکند. شیخ عبدالله نوری، سیاستمدار کهنه کار و البته جنجالی ایران بعد از پیام تبریک خود به روحانی ترجیح داده است تنها نظاره گر صحنه سیاسی ایران باشد تا یک فعال سیاسی!
عبدالله نوری، همیشه و به ویژه در دهه 70 نامزد محتمل اصلاح طلبان و کارگزاران برای پستهای مهم سیاسی اعم از ریاست مجلس، ریاست جمهوری، وزارت کشور و ... بود. کسی که طرفدارانش او را در زمینه مدیریت اجرایی در حد هاشمی رفسنجانی میدانند. جریان چپ ایران در دهه 70 با کنایه به راست گرایان میگفتند که اگر شما ناطق نوری دارید ما هم عبدالله نوری داریم. همین نگاه باعث شد حتی کارگزاران و اقلیت مجلس پنجم او را نامزد انتخابات ریاست مجلس کنند. رقابتی که ناطق نوری تنها با اختلاف چند رای فاتح آن شد. رئیس مجلس پنجم یعنی ناطق نوری آن روزها را اینگونه روایت میکند:«وقتی آقای شیخ عبدالله نوری، قبل از وزیر شدن وارد مجلس پنجم شد، جناح اقلیت همه نیروهایش را برای این که ایشان رییس شود، بسیج کرد. در انتخابات ریاست موقت مجلس، فاصله آرای ایشان و من بسیار کم بود، شاید ده تا پانزده رأی من بیشتر آوردم. در انتخابات دایمی رییس مجلس هم ایشان کاندید شد، کارگزاران و جریانهای طرفدار ایشان خیلی تلاش کردند تا رأی بیاورد، ولی این بار، فاصله آرای من با ایشان بیشتر شد.»
شیخ عبدالله نوری که بعد از رحلت امام و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبری از گزینههای چپ برای ریاست دفتر رهبر انقلاب بود، در دهه 70 نقش تاثیرگذاری در تاریخ انقلاب داشته است. عبدالله نوری در دورهای که جریان چپ ایران به ویژه مجمع روحانیون مبارز در حاشیه قرار داشت، پنجه به پنجه راست گرایان بود و حتی کار به جایی رسید که نمایندگان دوره چهارم مجلس در توصیهای به هاشمی به او گفتند که بهتر است عبدالله نوری را به عنوان وزیر به مجلس معرفی نکند. کاری که هاشمی هم برای جلوگیری از ایجاد تنش از کشور به آن تن داد. ناطق نوری رئیس مجلس چهارم در کتاب خاطرات خود در مورد شیخ نور اصلاحات میگوید:« «ما نمیپذیریم که آقای عبدالله نوری ولاییفکر کند»
دوران جنجالی عبدالله نوری بعد از دوم خرداد 76 آغاز میشود. دورانی که برای او با تجربه دوباه وزارت کشور و رفتن به خیابان فاطمی آغاز میشود. رفتن عبدالله نوری با وزارت کشور بازهم حساسیت فراوانی را برای راست گرایان ایجاد کرد. حساسیتی که به استیضاح او ختم شد. ناطق نوری به عنوان یکی از منتقدان جدی شیخ عبدالله، ماجرای استیضاح او را اینگونه روایت میکند:« آقای عبدالله نوری مدتی وزارت کرد، چندین مرتبه هم از او در مجلس سوال شد. معمولا وقتی وزیر پاسخ یک سؤال را میدهد، مینشیند تا نمایندهها بیایند نزد او هم حرف بزنند، اما آقای عبدالله نوری یک بار که برای پاسخ به مجلس آمده بود، به محض تمام شدن حرفش، سرش را پایین انداخت و بیرون رفت. این رفتار به خیلی از نمایندهها برخورد که این خیلی بیاعتنا حرف زد و بیرون رفت.
روز استیضاح ایشان، وقتی صحبتش تمام شد، من را نگاه کرد و گفت: «حالا امروز باید بنشینم یا بروم»، من گفتم: «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است». بعد روزنامهها تحلیل کردند که رییس مجلس از اول میدانست که آقای نوری رأی نمیآورد، لذا گفت: « امروز، روز رفتن است». من در صحبتی گفتم: «این که من گفتم امروز، روز رفتن است». نه به این معنا که وزیر نشوی، منظور این بود که امروز دیگر بعد از صحبت نباید بنشینی، چون رأیگیری است و در رأیگیری خود وزیر نباید بنشیند». تفسیر مطبوعات چنین بود که آقای ناطق از اول میدانسته و سناریو به رهبری او تنظیم شده بود. شعارهایی علیه مجلس و شخص من داده شد از جمله: «مجلس استبداد، مجلس زوری» یا «مجلس زوری نمیخواهیم، ناطق نوری نمیخواهیم»
نوری بعد از این ماجرا توسط مردم راهی شورای شهر شد و ریاست آن را به عهده گرفت اما به دلیل حضور در انتخابات مجلس ششم، از این سمت استعفا داد. ممانعت از حضور عبدالله نوری در انتخابات مجلس و رفتن او به دادگاه زمینه ساز سکوت طولانی مدت عبدالله نوری را فراهم کرد. او از سوی دادگاه ویژه روحانیت به دلیل اهانت و افترا به انقلاب و امام و رهبری به «پنج سال زندان، پنج سال انفصال از مدیرمسوولی روزنامه و پانزده میلیون ریال جزای نقدی» محکوم شد.
عبدالله نوری بعد از حکم راهی زندان شد و حادثهای اسباب آزادی نوری را فراهم آورد. برادر وی، دکتر علیرضا نوری در جادهی تهران-شمال دچار سانحه رانندگی شد و جان سپرد. نوری برای مراسم ختم برادر به خانه آمد و نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم در نامهای به رهبری معظم انقلاب خواستار آزادی وی شدند که مورد موافقت قرار گرفت. به این ترتیب عبدالله نوری که بنا بر قوانین باید پس از گذراندن نیمی از محکومیت خود (30 ماه) از زندان به صورت مشروط آزاد میشد، پس از گذران بیش از 35 ماه از زندان اوین آزاد گردید.
بعد از این زندان شیخ عبدالله ترجیح داد سکوت را در دستور کار خود قرار دهد و کمتر در مورد شرایط کشور سخن بگوید. او حتی در حالی که نامش به عنوان نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری 88 مطرح بود به نع موسوی کنار کشید و در حوادث بعد از انتخابات نیز به جر جلسات خانهاش تاثیر مستقیمی بر روی شرایط نداشت.
نوری ساکت در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز فعالیت چندانی نداشت و تنها بعد از پیروزی روحانی به او تبریک گفت. پیامی که بسیار مورد توجه رسانهها و ناظران سیاسی قرار گرفت. وزیر کشور دولتهای سازندگی و اصلاحات از روحانی خواست با عقلانیت و شجاعت، مسیر واقعی اصلاحات همه جانبه و تغییرات سازنده، که پیام رسا و بلند رأی ملت در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ است را، پیگیری کند.
روند سیاسی حسن روحانی طی یک سال و نیم گذشته به نظر میرسد باعث شده است که عبدالله نوری مهر سکوت خود را نشکند. نوری همچون دوران اصلاحات و سازندگی این انتظار را از روحانی داشت که تغییرات گسترده را از همان روزهای اول آغاز کند اما «شیخ دیپلمات» استراتژی برخلاف نظر عبدالله نوری را در دستور کار خود قرار داده است و همین باعث شده است تا عبد الله نوری شرایط دولت روحانی را نپذیرد و سکوت خود را نشانه انتقادش از روحانی قرار دهد.
امروز تنها کسانی که در مراسمهای خانه او شرکت میکنند میدانند که این روزهای عبدالله نوری چگونه سپری میشود. روزهایی که به نظر میرسد عبدالله نوری به دلیل شرایط سخت دولت روحانی ترجیح داده است لب به انتقاد نگشاید و ناظر مسائل سیاسی باشد. اما باید بدانیم که بالاخره روزی شیخ عبدالله نوری سکوت خود را خواهد شکست و قطعا انتقاد از روحانی بخشی از این شکستن سکوت خواهد بود.