-
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ق.ظ
-
۱۷۷
پس از پایان بازی تیمهای فوتبال ایران و عراق و حذف ملی پوشان ایران از جام ملتهای آسیا، قابل پیشبینی بود که موج رفتارهای غیراخلاقی به عنوان واکنشی مسبوق به سابقه درباره داور این مسابقه شکل بگیرد و بینتیجه بودن همه تلاشهای رسانهای برای توقف چنین رفتارهایی نمودار شود؛ اما هیچکس تصور نمیکرد حتی اشخاص همنام داور آخرین بازی ایران در جامملتها نیز از این حملات در امان نمانند!
وقتی بنجامین ویلیامز، دومین کارت زرد را به مهرداد پولادی نشان داد و ایران را از همان دقایق نخست نیمه اول دیدار ایران و عراق ده نفره کرد، تنها برد تیم ملی فوتبال کشورمان میتوانست او را از مهلکهای نجات دهد که در فضای آنلاین انتظارش را میکشید؛ اما تیم ده نفره ایران پس از پذیرش سه گل و به ثمر رساندن سه گل، نتوانست در ضربات پنالتی موفق باشد و برنده از مستطیل سبز خارج نشد و اتفاقاً کارلوس کیروش نیز به درستی او را نقد کرد.
همه چیز آماده بود که داور بازی ایران و عراق مورد لطف قرار گیرد و بنا به تجربههای پیشین، این بار نیز حملاتی به سرعت آغاز شد و این داور در شبکههای اجتماعی با توهینهای رکیک و تصویرسازیهای رکیکتر، پاسخ اشتباهش را به سبک معمول دریافت کرد و این پاسخ طبق معمول به اندازه کافی وسیع و تکاندهنده بود که سایر داوران نیز حسابِ کار دستشان بیاید و دیگر شاهد چنین ناداوریهایی در قبال تیم ملی فوتبال ایران نباشیم.
با این حال، تنها بنجامین ویلیامزِ داور نبود که مورد حمله قرار گرفت، بلکه هر بنجامین ویلیامزی که در شبکههای اجتماعی به ویژه در فیسبوک حضور داشت، حمله گسترده کاربران ایرانی را تجربه کرد و در این میان، گزینهای که ظاهراً شبیهترین مورد به داور بازی بود، با بیشتری حملات مواجه شد؛ مردی همنامِ داور بازی ایران و عراق که ساکن و اهل آمریکا بود که توسط گروهی از هموطنان اشتباه گرفته شد و به شدت مورد عنایت قرار گرفت.
بنجامین ویلیامزِ آمریکایی پس از اتفاقات رخ داده برای او، در پستی در صفحهاش در فیسبوک از اینکه در چند ساعت ۹۹۲ نفر از ایران ـ که رو به افزایش است ـ برایش درخواست دوستی فرستادهاند، ابراز تعجب کرد و گفته است: «نمیدانم مشکلی بوجود آمده یا اینکه محبوبیت من در ایران در حال افزایش است!» و سپس در کامنتها اشاره کرده که بیش از ده بار تلاش برای هک حساب کاربریاش صورت پذیرفته و فیس بوک در واکنش به این تلاشها، رمز عبور جدیدش را به تلفن همراهش فرستاده است!
دقایقی بعد توسط برخی دوستانش در کامنتهای همین پست، متوجه ماجرا و علت این حجم درخواست دوستی میشود و خبر انگلیسی بازی ایران و عراق و نام داور بازی به او اطلاع داده میشود و اشتباه رخ داده با ویلیامز آمریکایی در میان گذاشته میشود، تا او در واکنش با زبانی طنز بگوید: «خب، گمان میکنم، تنها گزینهای که دارم، تغییر نامم باشد».
او همچنین پرینت اسکرینی از پیامهای آمده برای حساب کاربریاش در فیس بوک گذاشته و گفته که هزاران نفر او را آدم سفیه و... خواندهاند و البته در میان پیامها نیز تعداد قابل توجهی به زبان انگلیسی به این آمریکایی ـ البته به اشتباه ـ توهین کردهاند تا او بر خلاف پیامهای ایرانی، نیازی به تجربه این پیامها نداشته باشد!
اگر موج واکنشهای توهین آمیز نسبت به اتفاقات مختلف در فضاهای گوناگون و به ویژه فضاهایی نظیر فیس بوک قابل توقف نباشد و فقر فرهنگی عدهای بدین سادگی قابل رفع نباشد، میتوان حداقل به این گروه توصیه کرد، توهینهایشان را روی یک شخص متمرکز کنند و حداقل از حملات کور به اشخاص همنام بپرهیزند.
این یک حقیقت تلخ است که چندین برابر گروهی که در ورزشگاه آزادی با هم یک توهین را تکرار میکنند، در فضاهای مجازی فعالند و شاید تنها زمان و تغییر نسلها بتواند وضعیت را تغییر کند، زیرا اگر قرار بود نقدهای رسانهای و گفتارها و نوشتارها تأثیری داشته باشد، قطار توهین ـ که هر چند مدت یک بار با یک اتفاق پیش میآید ـ در ایستگاهی متوقف میشد.