-
جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۱۴ ق.ظ
-
۳۵۰
ساواک نام آشنایی برای مردم ایران است. سرویس اطلاعاتی مخفوف رژیم ستم شاهی که عامل دستگیری بسیاری از انقلابیون و شکنجه و آزار آنها بود. نامی که باعث شده بود در دوران سیاه دیکتاتوری طاغوت ضرب المثل «دیوار موش داره، موش هم گوش داره» با ایجاد رعب و وحشت برای بسیاری از مردم معنای ظاهری بیابد.
سازمانی که بسیاری از کارشناسان رد پای موساد، سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به خوبی در آن رصد کردهاند و در واقع میتوان گفت با جدی شدن ماجرای انقلاب ایران و با توجه به نیاز شدید ساواک به آموزش ٬ تجهیزات و متخصصان موساد و تقویت ساختار آن ٬ موقعیت و زمینه مناسبی برای حضور و فعالیتهای مختلف موساد به وجود آمد تا ساواک به عنوان سازمان اطلاعاتی ایران رسما به موساد سرویس دهی کند.
هر چند عمر ساواک با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به پایان رسید اما در هر حال نام ساواک در کنار سیا (سازمان اطلاعاتی آمریکا)، موساد (سازمان اطلاعاتی اسرائیل)،ام آی ۶ (سازمان اطلاعاتی انگلیس) و کا. گ. ب (سازمان اطلاعاتی روسیه)، به عنوان یکی از سازمانهای مخفوف اطلاعاتی و جاسوسی دنیا ثبت شد.
در هر حال نکته اینجاست که تاریخ نشان داده، شناخت سازمانهای جاسوسی و مطالعه در تاریخچه، اهداف و عمللکرد آنها و همچنین آشنایی با اسرار، شگردها و روشهای جاسوسی آنها برای هر کشور و نظام سیاسی اهمیت ویژهای دارد، زیرا اصولاً استقلال و ثبات سیاسی هر کشور به مقیاس وسیعی به میزان و کمیت فعالیت این سازمانها بستگی دارد. سازمانهایی که به صورت دولتهای نامرئی در تمام تحولات و حوادث و آشوبهای سیاسی بزرگ و کوچک جهان دخالت دارند و در واقع دولتهای نامحسوسی هستند که به رصد امور و به نوعی اداره امور کشورها مشغولند و در آشفتگیهای جهان امروز تاثیر گذارند.
اسرائیل و سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی
شاید بتوان رژیم صهیونیستی را اولین دولتی دانست که قبل از تشکیل، سازمان اطلاعاتی و جاسوسی خود را طرح ریزی کرده است. در واقع دولت نامشروع اسرائیل نشان داده، تاریخ خود را در کنار کار جاسوسی بنا و تأسیس کرده است.
موساد یا سازمان زیرزمینی یهود، نام اختصاری یک عبارت ۵ کلمهای عبری است و نماد سازمان اطلاعاتی اسرائیل است. موساد در حقیقت شکل تکامل یافته پلیس مخفی اسرائیل و نتیجه ادغام و ترکیب سازمانهای مخفی و پراکندهای است که از دهها سال پیش و اوائل جنگ جهانی دوم به نفع یهودیان و برعلیه مخالفان ایننژاد فعالیت میکردهاند.
بهوسیله هاگانا یک سازمان سریِ ویژه تشکیل شد که دفتر اطلاعات موسوم به «شی» نام گرفت. در سال ۱۹۳۷ نیز هاگانا سازمان «موساد لیالیفی بیت» به معنی «دفتر مهاجرت» را تشکیل داد. این نخستین اسم این سازمان بود.
سازمان اطلاعات اسرائیل در سال ۱۹۵۱ وقتی که برای اولین بار به صورت رسمی اعلام موجودیت کرد، این اسم را به یدک کشید و شبکههای جاسوسی آن نیز از آن زمان موساد نامیده میشوند.
با توجه به تعدد سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، رهبری این رژیم تصمیم گرفت که سازمان ویژهای برای هماهنگی میان فعالیتهای این سازمانها تأسیس کند. این سازمان «دژ مستحکم برای خدمت به اسرائیل» نام گرفت و مسئولیت تأسیس آن به روفین شیلواح واگذار شد. او کسی بود که پس از تشکیل موساد، رسماً ریاست آن را عهده دار شد.
مقر موساد در تل آوبو از نمای دور
با توجه به گزارشی که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، شمار کارکنان موساد به ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر از جمله ۵۰۰ افسر میرسید و هرکدام از آنها در سن ۵۲ سالگی بازنشسته میشدند. موساد شبکه گستردهای از مزدوران در سراسر دنیا در اختیار دارد و هم اکنون بیش از ۳۵ هزار عضو (۲۰ هزار کارمند و بقیه موقتی) دارد.
البته موساد تنها سازمان جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل نیست اما از همه شناخته شدهتر و مخوفتر است. در کنار موساد اما نامهایی چون، شین بت (شاباک) که خلاصه کلمه «خدمت به امنیت» است و یک نهاد نظامی است، یگان عرب نماها که به وسیله اولین عرب نمای عضو ارتش صهیونیستی «یسرائیل عبدو بن یهودا» تاسیس شد و در جنگ ۱۹۴۸ شروع به کار کرد، امان که یکی از نهادهای سازمان اطلاعات اسرائیل است و از لحاظ اداری وابسته به فرماندهی ستاد مشترک ارتش صهیونیستی و تحت نظارت فرمانده این ستاد است، سازمان کِلمن که به جمع آوری اطلاعات فنی و علمی میپردازد و گردان لافیه که از خطرناکترین و وحشیترین سازمانهای جاسوسی و تروریستی اسرائیل است که به عملیات تصفیه و ترور و بازداشت فلسطینیان دست میزند، مشغول به فعالیت هستند اما موساد از همه مشهورتر و معتبرتر است.
آمریکا و سازمانی به نام سیا
در این میان امریکا نیز از کشورهایی است که دارای یک سازمان اطلاعاتی و جاسوسی مشهور است. سازمانی با نام سیا (CIA) که سازمان اصلی اطلاعاتی، ضد اطلاعاتی، جاسوسی، ضد جاسوسی، امنیتی وغیر نظامی آمریکاست و به نوعی جانشین سرویس استراتژیک OSS در جنگ جهانی دوم است که به عنوان شاخهای از نیروهای نظامی آمریکا فعالیت میکرد.
این سازمان از بدو تشکیل خود در ۲۶ جولای ۱۹۴۷ فقط به شخص رییس جمهور و همچنین سنا پاسخگو بوده است و تقریبا فعالیتهای اصلی آن هیچگاه منتشر نشده و در خفایی همیشگی صورت میپذیرند.
بودجه و تعداد کارمندی سری دارد و تخمینها حاکی از بود جه سالانه ۱۰ میلیارد دلاریو حدود ۲۰ هزار کارمند رسمی غیر از آدم فروشان و عوامل نفوذی حکایت دارد.
نیروهای غیررسمی و مزدور ان نیز تا ۲۵۰ هزار نفر برآورد میشود. که باید هروز صبح گزارش کلی روزانهاش روی میز کار رییس جمهور آمریکا باشد.
پس از حوادث تاریخی و بیسابقه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و ضعف شدیدسازمان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا که قادر به جلوگیری از این حادثه که خود بن لادن نیز چند هفته قبل از وقوعش در پیامی تلویزیونی به آن اشاره کرده بود نبودند بازنگری وسیعی در این سازمانها که بالغ بر ۳۶ ارگان موازی و مجزا اعم از سیا، اف بیآی، پلیس مخفی، پلیس فدرال، گارد امنیت ملی، گارد ملی، اطلاعات ارتش و چندین ارگان دیگر صورت گرفت و وزارت امنیت داخلی آمریکا به وزارت مایکل چرتاف در دوره اول ریاست جمهوری بوش تشکیل شد وبرای رهبری همه سازمانهای اطلاعاتی و هماهنگی آنها نیز سازمان اطلاعات ملیNational Intelligence دایر گردید.
نمای بیرونی مرکز فرماندهی سیا
پیش از این بنا به اعتراف خود سران اطلاعاتی آمریکا همکاری و هماهنگی چندانی بین این سازمانها وجود نداشت و بعد از آن سیا بسیاری از مامورین اف بیآی را تحت آموزشهای ویژه قرار داد تا در برابر حوادث جدید آمادهتر شوند.
ساختمان مرکزی سیا در چند مایلی واشنگتن در ویرجینیا و در امتداد رودخانه پوتوماک قرار دارد. این ساختمان ۱۲۵ هزار مترمربعی به وسیله صدها دوربین و تلویزیون در ۱۵ کیلومتری واشنگتن با هزینه ۴۶ میلیون دلار و از مصالح مقاوم در برابر انفجار در سال ۱۹۶۶ ساخته شد. ریاست آن تا انتهای دوره بوش یعنی ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ بر عهده ارتشبد خلبان مایکل هایدن بود اما این ریاست توسط اوباما به جان برنان که به مدت۲۵ سال در سازمان سیا آمریکا خدمت کرده بود سپرده شد.
در هر حال مشهوریت سیا به این دلیل است که در چندین اقدام خبرساز جهان نیز دست داشته است که عبارتند از تونل مخفی آمریکا شوروی در بحبوحه جنگ سرد، کودتای ۲۸ مرداد، خلیج خوکها در کوبا، نقش فعال در سرنگونی رژیمهای آمریکای لاتین و آفریقایی، پروازهای مخفی در اروپا، دادن موشکهای استینگ و ادوات جنگی به مجاهدین افغان و تربیت نامحسوس بن لادنیسم و...
انگلیس و اینتلیجنس سرویس
از میان کشورهای اروپایی اما انگلستان نیز به داشتن سازمان اطلاعاتی قوی مشهور است. سرویس اطلاعات محرمانه انگلیس در ایران بانامهای «اینتلیجنس سرویس وام آی ۶» شناخته میشود.
در واقع، سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس موسوم به MI۵ و MI۶ هستند که اولی فعالیت داخلی و ملی و دومی فعالیت برون مرزی را بر عهده دارد، طراح، مبتکر، هماهنگکننده، پشتیبان، و اجرا کننده بسیاری از عملیاتهای بمبگذاری، ترور، خرابکاری، و جاسوسی تاریخ معاصر بودهاند.
در هر حال هر چند MI۵ یا همان سرویس اطلاعاتی داخلی همچون MI۶ زیر نظر کمیته مشترک اطلاعات و امنیت انگلیس (Joint Intelligence Committee) فعالیت دارد وطبق قانون سرویسهای امنیتی مصوبه ۱۹۸۹ و قانون سرویسهای اطلاعاتی مصوبه ۱۹۹۴، وظیفه حفظ دموکراسی در انگلیس، حفظ اهداف اقتصادی، مبارزه با تروریسم و جاسوسی را بر عهده دارد اما اگر چه این سازمان بسیار با بحث امنیت داخلی در ارتباط است، اما وجهه خارجی آن را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
گزارشها حاکی از آن است که MI۵در همکاری با ارتش آزادیبخش ایرلند و به نام مبارزه با تروریسم، سلاح و مواد منفجره در اختیار این سازمان قرار می دهد. گزارشهای منتشر شده در جراید انگلیسی توسط «کوین فالتون» - جاسوس دو جانبه سرویس اطلاعاتی انگلیس در ارتش آزادیبخش - و «دیوید روپرت» – جاسوس دو جانبه آمریکایی - که هم برای FBI و هم برای MI۵ فعالیت میکرد - حاکی از آن است که MI۵ نقش اصلی را در برنامهریزی برای بمبگذاری شهر «اوماگ» در شمال ایرلند داشته است. این فقط یک نمونه از صدها و یا هزاران ماموریت خرابکارانه این سازمان امنیتی است.
مقر ام آی 6
از سوی دیگر، MI۶ (Military Intelligence، Section ۶) یا همان سرویس اطلاعات مخفی موسوم به SIS (Secret Intelligence Service) است که در سال ۱۹۰۹ با اجاره دفتر کوچکی در لندن آغاز به کار کرد.
البته در واقع اولین مامور اطلاعاتی انگلیس سر «فرانسیس والسینگهام» در دوره الیزابت بود که با شنود و کشف طرحهای وی، علیه ملکه دسیسه و فتنه میکرد. با اینکه این سازمان شباهت زیادی به همتای آمریکایی خود دارد، اما بسیار محرمانهتر از آن عمل میکند.
MI۶ معاونت خارجه سازمان مرکزی اطلاعات و امنیت انگلیس به شمار میرود. وظیفه این نهاد، جمعآوری، تحلیل، و انتشار اطلاعات برون مرزی است. حیطه قدرت این نهاد مانند همتای آمریکایی خود مشخص نیست. مثلا مسئولیت ضد اطلاعات MI۵ با MI۶ است. عملیاتهای جاسوسی بسیاری تابحال از این سازمان صورت گرفته است.
این سرویس امنیتی، با ورود آمریکا به عرصه جنگ جهانی دوم، نیروهای اطلاعاتی این کشور را تحت آموزش قرار داد. با ظهور هیتلر و به قدرت رسیدن وی، MI۶ تمرکز خود را بر اروپا، آمریکای لاتین و بیشتر بخشهای آسیا قرار داد. تا دهه ۱۹۹۰ نام رییس سازمان و جزییات عملیاتی آن به هیچ وجه در رسانهها شنیده و دیده نمی شد.
اولین رییس MI۶ که «منسفیلد کامینگ» نام داشت، بنای قدرت اولیه این سازمان را گذاشت. او یک جاسوس فوق حرفهای بود که علاقه بسیاری به ترساندن نیروهای تحت امرش داشت.
با ظهور «مارگارت تاچر» بر مسند قدرت انگلیس، سیاستهای باز بر این سازمان حاکم شد. MI۶ ضمن حفظ استقلال خود، فقط به کابینه دولت پاسخگو بود. از طرفی تحت فشارهای تاچر، رویکرد بازتری نسبت به استخدام نیروهای جوان اتخاذ کرد. در نتیجه نوابغ جوان از بهترین دانشگاههای کشور که برخی از آنها به چند زبان زنده مسلط بودند، به عضویت این سازمان درآمدند.
در حال حاضر هم وزارت خارجه انگلیس، «الکس یانگر» را به عنوان رئیس جدید سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (آم آی۶) معرفی کرده است.
وی که از سال ۱۹۹۱ به عنوان افسر بخش محرمانه سرویس اطلاعاتی مشغول به کار بوده، در دو سال گذشته بر عملیات این سرویس در سطح جهانی نظارت داشته است و افسر ارشد SIS در افغانستان هم بوده است.
کا. گ. ب در روسیه چه میکند؟
سرویس اطلاعاتی اسرارآمیز روسیه موسوم به «کا. گ. ب» نیز یکی از سرویسهای اطلاعاتی قوی اروپا است. KGB مخفف عبارت Komitet Gosudarstvennoy Bezopasnosti به معنای کمیته امنیتی کشور است.
ریشه اولیه این سازمان با نام «اوخرانا» (Okhrana) به ۱۸۸۰ هنگامی که تزار روسیه – الکساندر دوم- آن را با هدف نفوذ در میان احزاب مخالف حکومت ایجاد کرد، باز میگردد. همین نفوذ باعث شد که هر گونه اقدامی از سوی این گروهها براحتی سرکوب و کنترل شود.
در سال ۱۹۱۶ وقتی مقامات دولتی روسیه خبر از وقوع یک انقلاب به نیکلاس دوم دادند، او به دلیل اعتماد بسیار زیادش به قدرت و نفوذ اوخرانا، این موضوع را جدی نگرفت.
سازمانی با هدف مشابه، بعد از انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، با عنوان Cheka با هدف تحکیم حکومت لنین ایجاد شد. «چکا» در سال ۱۹۱۸ در طی جنگهای داخلی روسیه موقتا تعطیل شد و بار دیگر در سال ۱۹۲۲ تحت عنوان «دفتر مدیریت سیاسی کشور» (GPU) جهت سرکوب مخالفین استالین تاسیس شد.
استالین در سال ۱۹۳۴ نام آن را به «کمیساریای خلق برای امور داخلی» (GUGB) تغییر داده و به آن قدرت بیمثالی بخشید چرا که اعتقاد داشت نباید زیر نظر حزب فعالیت کند. او از این سازمان بعنوان اهرم قدرتمند سرکوب مخالفانش طی ۳۰ سال حکومت خود استفاده کرد. پلیس مخفی وحشتناکترین نامی بود که مردم روسیه در طی دوران حکومت استالین به گوششان خورد.
طی دورههای مختلف تا قبل از مرگ استالین، این سازمان نامهای مختلفی به خود گرفت: GUGB در سال ۱۹۴۱، NKGB در سال ۱۹۴۳، MGB در سال ۱۹۴۶، و MVD در سال ۱۹۵۳. پس از مرگ استالین، در سال ۱۹۵۳ MVD تصمیم گرفت که رویکرد خشن خود را کنار بگذارد و با رویکردی جدید در مارس ۱۹۵۴ به KGB تغییر نام داد.
تا قبل از تبدیل شدن به KGB، این سازمان با استفاده از ایجاد وحشت در جامعه و به رهبری از ایده آلیسم برای جذب جاسوس در خارج از کشور، اداره میشد.
کا.گ.ب و جاسوسانش
اعمال مدرنیزه و اصلاحات در KGB در زمان ریاست «یوری آندروپوف» طی سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۲ صورت گرفت. او بعدها به ریاست حزب کمونیسم رسید.
در آگوست ۱۹۹۱، «ولادیمیر کریوچکوف» –رییس وقت سازمان- طرح یک کودتای نافرجام علیه دولت «گورباچف» را به دست گرفت. این میتوانست شروع یک پایان برای KGB باشد. این عمل و دیگر فعالیتها نظیر نفوذ در کلیسای ارتدوکس با اعتراض عمومی مبنی بر اعمال اصلاحات در KGB روبرو شد.
با ظهور «بوریس یلتسین» بر مسند قدرت، وی این سازمان را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به ۵ آژانس تحت نظر دو بخش تقسیم کرد که هر کدام وظایف محوله خود را انجام میدادند. در نتیجه در ۶ نوامبر ۱۹۹۱، KGB رسما بعنوان یک سازمان واحد از دایره وجود خارج شد.
بدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، KGB در ظاهر جای خود را به FSB (سرویس ضد جاسوسی روسیه) داد، به و به دو بخش تقسیم شد: سرویس امنیتی فدرال و سرویس اطلاعات برون مرزی دولت روسیه. منتقدان عقیده دارند که این تغییر تنها در نام این سرویس است و این سازمان همچنان به فعالیتهای پشت پرده خود ادامه میدهد. در حال حاضر سرویس اطلاعات داخل روسیه به اختصار FSB و سرویس خارجی آن SVR نامیده میشود.