-
پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۲۷ ب.ظ
-
۱۵۱
"در آینده می خواهی چه کاره شوی؟ این سوالی است که از بچه گی از ما می پرسیدند. از وقتی که پای مان را در مدرسه گذاشتیم از ما در مورد هدف مان سوال می کردند. حتی برخی مواقع سوژه انشای مان همین موضوع بود که چه شغلی را در آینده انتخاب می کنید؟ هر کسی هدفی داشت، یک نفر می خواست خلبان شود، نفر دیگر آرزو داشت دکتر شود و به بیماران خدمت کند، دیگری آرزوی معلمی را در سرش داشت و هزاران شغل دیگر که آرزوی هر کدام از دانش آموزان بود.
شغل هایی که از علایق هر کدام از ما نشات می گرفت و برای رسیدن به آن لحظه شماری می کردیم. اما زمان گذشت و الان من و خیلی از هم دوره ای هایم فهمیدیم رسیدن به شغل مورد علاقه مان هیچ سودی نداشت. دانشگاه برایمان فقط یک مدرک شد که قاب شود و روی دیوار خودنمایی کند. خیلی از هم دوره ای هایم با مدرک دانشگاهی شان نتوانستند حتی شغلی پیدا کنند و خیلی ها مثل خود من وارد مشاغلی شدند که اصلا ارتباطی با رشته دانشگاهی شان نداشت. خلاصه این داستان این است که درس خواندن ما را به هیچ جایی نرساند!
در اکثر دانشگاه ها که نگاه می کنی، باید در طی ترم مطالب توی کتاب و چندین فرمول را حفظ کنی و همان هایی که نمی دانی چه چیزی هستند را فقط روی برگه های امتحان پیاده کنی! نگاه که می کنی تمام درس های دانشگاه تئوری شده اند. جملاتی که باید فقط حفظ شود و مدت زیادی نمی گذرد که از ذهنت پاک می شود! به جرات می توانم اعتراف کنم من در دانشگاهی که تحصیل می کردم، هیچ چیزی یاد نگرفتم و فقط با حفظ کتاب های دانشگاهیم مدرکم را تحویل گرفتم. مدرکی که هیچ به دردم نمی خورد.
واقعا چه قدر تحصیلات در دانشگاه در شغل آینده ما موثر است؟ چند نفر را می شناسید که فارغ التحصیل شدند و در زمینه تحصیلات خودشان وارد بازار کار شدند؟
فارغ التحصیلانی که بیکار ماندند!
جالب است که بدانید تحصیلکردگان با مشکلات بیشتری برای پیدا کردن شغل روبهرو هستند! نرخ بیکاری تحصیلکرده ها در تیرماه امسال از سوی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی ٤٠ درصد اعلام شده است درحالیکه نرخ بیکاری جوانان ٢٦درصد است. وزیر کار همچنین در اینباره در چهاردهمین دوره مسابقات ملی مهارت گفته است تنها ٥٠ درصد متقاضیان کار دارای مهارت هستند و مابقی این مهارت را ندارند درحالیکه صنایع و بنگاه های ما به نیروی مهارتی نیاز دارند.
آمار بیکاران تحصیلکرده در سال ٩١، ٤٣ درصد کل بیکاران یعنی یک میلیون و ٣٠٠ هزار نفر اعلام شده است. همچنین طبق گزارشی که سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی در رسانهها منتشر کرده، تعداد کل دانشآموختگان بیکار در اینسال حدود ٧٦٨هزار نفر بوده که ٦٦درصد این افراد بیکاران مقطع کارشناسی هستند و ٢٧درصد آنها هم تا مقطع کاردانی تحصیلکرده اند. طبق نتایج آمار سرشماری سال ٩٠ که منتشر شده است، نرخ بیکاری کل جامعه ٥/١٠درصد بوده اما افراد دارای تحصیلات دانشگاهی با ٥ درصد افزایش، ٦/١٥درصد دچار بیکاری بوده اند.
آمارهایی از تحصیلکردگان بیکار در هر ١٠سال سرشماری های عمومی نفوس و مسکن نشان از افزایش آنها دارد. طبقه آماری که در گزیده های آماری مرکز آمار و اطلاعات راهبردی از سوی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی منتشر شده است، در سال ١٣٧٥ آمار تحصیلکردگان بیکار به ٥٨هزار و ١٤٥ نفر از ٢میلیون و ٤٦٧هزار و ٧٧٧ نفر تحصیلکرده میرسد که البته یکمیلیون و ٧هزار و ٥٠٠ نفـر از این تحصیلکردگان غیرفعال هستند. سال ١٣٨٥، از ٦میلیون و ٨٨٦هزار و ١٣٣ نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی ٣میلیون و ٣١٥هزار و ٩٩٢ نفر شاغل، ٣٧٣هزار و ٥١٣ نفر یعنی ١/١٠درصد بیکار و ٣میلیون و ١٩٦هزار و ٦٢٨ نفـر آنها غیرفعال از لحاظ اقتصادی نامیده شدهاند و در سال ٩٠، از ١٠میلیون و ٥٠٠هزار و ٢٧٤ نفر جمعیت دارای تحصیلات عالی ٤میلیون و ٢٦٨هزار و ٢٨٧ نفر شاغل، ٧٦٨هزار و ٥١ نفر یعنی ٣/١٥درصد بیکار و ٥میلیون و ٤٦٣هزار و ٩٠٩ نفـر آنها غیرفعال از لحاظ اقتصادی بودهاند.
دانشگاه راهی برای فرار است
می توانیم این جمله را به کار ببریم که دانشگاه راهی برای فرار است. فرار از بیکاری، فرار از سربازی و فرار از همه توقعاتی که از جوانان در جامعه می رود و آنها به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور پاسخی برای این توقعات ندارند.
امروزه بیشتر ما تحصیلات در دانشگاه را صرفا برای اینکه مدرک گرفته باشیم، انتخاب می کنیم. همه ما مدرک گرا شده ایم. مدرک هایی که فقط با یک مهر تایید می کند که ما دکتر و مهندس شده ایم اما در عمل وقتی وارد بازار کار شویم هیچ نمی دانیم. چون فقط جزوه و کتاب هایمان را حفظ کردیم و زمان کار که برسد جمله های حفظ شده هیچ کمکمان نمی کند.
واقعا چه اتفاقی دارد می افتد؟ مشکل از کجاست؟ دانشگاه و دانشجویانش؟ یا بازار کار و شاغلانش؟
دانشگاه ها گامی برای رفع بیکاری برنداشتند
آبان ماه امسال ابوالقاسم خسروی سهلآبادی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با انتقاد از موازی کاری و همچنین افت مباحث کیفی در دانشگاههای فنی و حرفهای و علمی کاربردی کشور گفت: متاسفانه دبیرستان و دانشگاه های فنی گام مثبتی در جهت رفع بیکاری با مهارتآموزش به افراد برنداشتند.
ابوالقاسم خسروی سهلآبادی افزود: با توجه به اینکه دانشگاههای علمی کاربردی، فنی حرفهای و کارودانش در صورت توجه از سوی مسئولان می توانند مشکلات اشتغال را رفع کرده و تراکم فارغالتحصیلان دانشگاهی را از بین ببرند از این رو باید بیش از پیش محل توجه باشند.
وی با تاکید بر اینکه بیشترین میزان بیکاری در بین افراد تحصیلکرده به ویژه با مدارک تحصیلی لیسانس است٬ گفت: در صورتی که دانشگاههای علمی کاربردی و فنی و حرفهای در راستای آموزش مهارت به افراد موفق عمل کنند بی شک علاوه بر رفع مشکل اشتغال افراد به رشد صنعت کشور نیز کمک شایانی خواهد شد.
وی با بیان اینکه باید آموزشهای فنی و حرفه ای و یادگیری حرفه و شغل از دبیرستان و دانشگاه آغاز شود، تصریح کرد: متاسفانه دبیرستانهای کارودانش و همچنین دانشگاه های علمی وکاربردی و فنی و حرفهای در نتیجه مشکلاتی که با آنها درگیرند هنوز نتوانستند گام مثبتی در راستای رفع بیکاری کشور بردارند.
کاش از همان ابتدا که وارد مدرسه شدیم و دلمان می خواست به شغل مورد علاقه مان برسیم، استعدادمان را جدی می گرفتند و ما را برای رسیدن به هدف مان یاری می دادند. البته هنوز هم دیر نیست، این سوژه همچنان در مدارس موضوع انشا دانش آموزان است، پس از همین الان هدف ها و استعدادهای دانش آموزان را جدی بگیرید و با در اختیار گذاشتن هر آنچه که آنها را برای رسیدن به اهداف شان یاری شان می دهد، بستر شکوفایی استعدادهایشان را فراهم کنید تا شاید علاوه بر کم شدن آمار بیکاری، کشورمان بیش از پیش پیشرفت کند.