-
چهارشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۳۶ ب.ظ
-
۱۲۶
تا پایان ریاست جمهوری باراک اوباما کمتر از دو سال مانده و وی برای داشتن کارنامهای موفق در سیاست خارجی چند پرونده مهم در دست اقدام دارد؛ صرفنظر از اینکه رئیسجمهور بعدی آمریکا چه کسی باشد، تا حد زیادی میتوان بر این ادعا پافشاری کرد که با رفتن اوباما، سیاست خارجی آمریکا تغییراتی جدی را شاهد خواهد بود.
در شرایطی که باراک اوباما در سخنرانی سالانه خود ـ که شامگاه سهشنبه در کنگره انجام شد ـ در تهدید به استفاده از وتو در مقابل تصمیمات کنگره رکوردشکنی کرد، آینده سیاست خارجی آمریکا در دو سال آینده و پس از پایان دوره اوباما مورد توجه واشنگتنپست قرار گرفته است. نکته مهم در این تحلیل که در ادامه میخوانید، این است که سیاست خارجی آمریکا در نگاه نامزدهای اصلی انتخابات ۲۰۱۶ متفاوت از سیاست خارجی باراک اوباما خواهد بود.
باراک اوباما رئیسجمهور ایالات متحده در ماههای اخیر از این احساس که وی به دلیل نزدیک شدن به دوره پایانی کار خود در موضع ضعیفتری قرار گرفته، ناراضی بوده و همین نارضایتی، یکی از دلایل رفتار تهاجمی وی در برابر روزهای پیش از سخنرانی سالانه وی تلقی میشود. دستیاران اوباما اصرار دارند که وی همه تلاش خود را به کار خواهد بست تا با ایجاد گشایش در روابط با ایران و بسته شدن زندان گوانتانامو در دو سال باقی مانده از ریاست جمهوری خود، نشان دهد کارنامهای موفقی در سیاست خارجی داشته است.
اوباما سیاست خارجی ایالات متحده را برای دو سال دیگر در اختیار خواهد داشت و خاورمیانه که در همه سخنرانیهای سالانه مورد اشاره وی قرار گرفته، هم فرصت دیپلماسی راهگشا و هم احتمال مناقشات فاجعهبار را در برابر وی قرار داده است. نحوه مواجهه با پرونده هستهای ایران، به طور ویژه تأثیر قابل توجهی بر کارنامه کاری وی خواهد داشت.
ولی اکنون تمرکز نگاهها در فضای سیاسی در حال جابجایی به سوی سه سیاستمداری است که به احتمال زیاد برای رسیدن به ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ مبارزه خواهند کرد؛ میت رامنی و جب بوش جمهوریخواه و هیلاری کلینتون از حزب دموکرات.
نظرسنجی هفته اخیر سیبیاس نشان داد، ۵۹ درصد جمهورخواهان موافق نامزدی رامنی و ۵۰ درصد آنها موافق نامزدی جب بوش برای ریاست جمهوری هستند. در میان دموکراتها هم اکثریت خیرهکننده ۸۵ درصدی خواهان نامزدی کلینتون هستند.
نکته جالب درباره نامزدهای جمهوریخواه و دموکرات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ این است که همه آنها حامی سیاست خارجی متناقضی با سیاست خارجی اوباما هستند. بخشی از این مسأله ناشی از این است که قرار است، یک رئیسجمهور پس از هشت سال کنار برود و نامزدها نمیخواهند وعدههایی مشابه وی بدهند، ولی مسأله فراتر از این است. اوباما منتقدان سرسختی دارد که در دو سال آینده نیز بر کار وی سایه خواهند افکند.
بهترین استدلال مورد استفاده رامنی این خواهد بود که نظر وی درباره ظهور مجدد القاعده و دیگر گروههای بنیادگرای مسلمان درست بوده است. در مناظره انتخاباتی در ۲۲ اکتیر ۲۰۱۲، اوباما ادعا کرد که دولت وی در از بین بردن مرکزیت سازمان القاعده موفق بوده است، ولی رامنی اظهار نظری کرد که اکنون درست به نظر میرسد. وی گفته که القاعده در حال فرار و متلاشی شدن نیست، این گروه اکنون در ده یا کشور درگیر است و تهدید عظیم برای دوستان ما، جهان و در بلندمدت برای خود ماست و ما باید برای مقابله با چنین تهدیدی استراتژی جامعی داشته باشیم.
وضعیت فعلی خاورمیانه به نفع اویاما نیست. او با وجود افتخار به دستاوردش در خارج کردن نیروهای آمریکایی از منطقه مجبور شده بار دیگر هزاران سرباز به عراق بفرستد. مخالفان وی میتوانند مدعی باشند که میشد با سیاستی خردمندانهتر از وقایع امروز منطقه پیشگیری کرد.
هرچند سخنان رامنی درباره القاعده درست بود، کارنامه اوباما درباره ایران قابل پذیرشتر است. رامنی استراتژی اوباما برای تعامل با ایران را رد میکرد و بر این باور بود که رئیسجمهور آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران به مجوز کنگره نیاز ندارد. رامنی درباره خطر یک ایران هستهای هشدار میداد و معتقد بود «ما فرصت زیادی برای تلف کردن نداریم و قطعا نمیتوانیم چهار سال یا بیشتر منتظر نتیجه استراتژی اوباما باقی بمانیم. تا آن زمان بسیار دیر خواهد بود». رویکرد رامنی در قبال ایران بسیار نظامیگرایانه بود. در مناظره آخر، رامنی لحن خود را نرمتر کرده بود، ولی روشن بود که وی سرنخ سیاست خارجی خود را در دست نتانیاهو قرار داده است.
کلینتون نیز تمایل خود را برای تغییر مسیر در سیاست خارجی اوباما نشان داده است. مرور کتاب خاطرات کلینتون مجموعهای از مسائل را نشان میدهد که نظر کلینتون در آنها با اوباما متفاوت است و وی میتواند مدعی داشتن نظرات بهتری باشد. کلینتون توجه به مسائل آسیا را زودتر از اوباما در دستور کار قرار داد، با سیاست اوباما در مقابل حسنی مبارک موافق نبود، طرفدار دادن تسلیحات به مخالفان سوری بود و در ابتدای سال ۲۰۱۳ از خراب شدن روابط با روسیه خبر داد.
در نهایت، مشکل خاص جب بوش وجود دارد. اگر او نامزد جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری باشد، مجبور است همزمان با سیاست خارجی اوباما و برادرش جورج بوش مخالفت کند. اکنون در افکار عمومی، حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ یک اشتباه تلقی میشود و یکی از اولویتهای جب بوش این خواهد بود که به مردم آمریکا تضمین دهد که در سیاست خارچی به اندازه برادرش بیپروا نخواهد بود.
اوباما شامگاه سهشنبه نظراتش را به صراحت بیان کرد، ولی به شکلی فزاینده این پرسش مطرح خواهد شد که بعد از این چه خواهد شد؟