-
سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ
-
۱۲۲
اصول گرایان این روزها سخت به دنبال پیدا کردن آرایش مناسبی برای کارزار انتخابات مجلس دهم هستند. آنها میخواهند شکست سنگین خود را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را در انتخابات مجلس دهم جبران کنند. اصول گرایان، میدانند که مجلس دهم، آخرین سنگر و خط مقدم آنان در رقابت با اصلاح طلبان است و اگر آن را از دست بدهند رسما دو قوه مجریه و مقننه را تقدیم به رقیب دیرین خود کردند.
آنها که تصور میکردند کاخ ریاست جمهوری بدون هیچ دردسری به یک اصول گرا میرسد حال به دنبال این هستند که آخرین اردوگاه خود در صحنه سیاسی را از دست ندهند. راست گرایان سخت به دنبال جلوگیری از شکل گیری مجلسی مانند مجلس ششم در سال 94 هستند.
تکرار نشدن مجلس ششم، برای اصول گرایان بعنی اینکه این جریان سیاسی سخت به دنبال پیدا کردن مسیری برای رسیدن به هدف بزرگ خود است. میدان داران جریان راست ایران، تئوری وحدت برای جلوگیری از تکرار مجلس ششم را در دستور کار خود قرار دادهاند. این تئوری از منظر این اصول گرایان یعنی وحدت با تمام گروهها حتی جریانهایی که سالهای بر طبل افتراق کوبیدند. نمونه بارز این رفتار سیاسی را میتوان در دعوت سید رضا تقوی از آیتالله مصباح یزدی برای سخنرانی در همایش اصول گرایان و پذیرش رهبری جریان راست ایران مشاهده کرد. یا نمونه دیگر این معنا را میتوان در دیدارهای اعضای حزب موتلفه اسلامی با اعضای جبهه پایداری جستجو کرد.
تشکیل مجلس تماما اصولگرا، رسیدن به این هدف را به هر وسیلهای توجبه میکند. جریان معتدل اصول گرایان که در سالهای گذشته به ویژه در روزهایی که رقابت سیاسی در ایران تنها میان جریانهای اصول گرایی برقرار بود، ضربات سنگینی از جریان تندرو ایران دریافت کرد. نمونه بارز این رفتار جدا شدن ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از جریان اصول گرایی است. بسیاری از تندرویهای جریان تندرو اصول گرایی باعث شد بخش اعظمی از زعمای قوم از اصول گرایان دست بشویند و گوشه نشینی را تجربه کنند.
حاشیه نشینی و دلخوری های آیتالله مهدوی کنی و حملات به مرحوم عسگراولادی به خاطر نظراتش در مورد میرحسین موسوی و مهدی کروبی نمونه بارز همین رفتارهاست. جریان تندرو اصول گرایی برخلاف اسلاف خود، اعتقادی به نظر ریش سفیدان نداشتند و میگفتند هر آنچه ما فکر میکنیم درست را انجام میدهیم. بعد از گذشت این سختیها و هنجار شکنیها حالا اصول گرایان تصمیم گرفتهاند دست بیعت خود را به سمت تندروهای جریان دراز کنند.
پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، تاثیر مستقیمی بر این تصمیم اصول گرایان داشت. اصول گرایان این روزها فکر میکنند مصباح یزدی و اعضای جبهه پایداری برای ما بسیار بهتر از اصلاح طلبان و طرفداران دولت هستند، به خاطر همین باید تلاش کنیم، برای به قدرت نرسیدن دشمن، دست دوستی به سمت کسانی دراز کنیم که خطر کمتری برای ما دارند.
به زبان ساده تر میتوان گفت، پیروزی روحانی تغییر گستردهای در زمین بازی اصول گرایان ایجاد کرد و آنها را مجبور کرد دعواهای درون جناحی خود را به بعد از انتخابات مجلس دهم موکول کنند. دعواهایی که میتواند در صورت پیروزی مشکلات فراوانی را برای جریان راست ایران به وجود بیاورد.
نمونه دیگر این رفتار اصول گرایان را میتوان در انتخابات مجلس هفتم مشاهده کرد. در روزهایی که اصول گرایان رقابت در قوه مجریه و مقننه به اصلاح طلبان واگذار کرده بودند و میخواستند اقلیتی قدرتمند را وارد مجلس هفتم کنند. این جریان سیاسی برای تکرار نشدن حوادث انتخابات ریاست جمهوری 76 و مجلس ششم، تصمیم گرفتند بسیاری از نیروهای برجسته خود را وارد انتخابات نکنند. بسیاری از چهرههای شناخته شده این جریان نیروهایی مانند حسن روحانی، آیتالله موحدی کرمانی، محسن رضایی و... که در انتخابات مجلس ششم حضور داشتند و نتوانستند نظر مثبت مردم را به خود جلب کنند، در مجلس هفتم استفاده نکرد و سعی کرد نیروهای کمتر شناخته شده خود را وارد این کارزار کند.
استراتژی اصول گرایان در مجلس هفتم کسب اقلیت قدرتمند با نیروهای کمتر شناخته شده بود. آنها تصور میکردند که میتوانند اقلیتی را در مجلس تشکیل دهند اما دوست نداشتند این اقلیت را ژنرالهای اصول گرایی تشکیل دهند. اصول گرایان میترسیدند که اصلاح طلبان رفتار خوبی با این چهره های شناخته شده نداشته باشند. به خاطر همین معنا چهرههای شناخته نشده خود را راهی انتخابات مجلس به ویژه شهر تهران کردند. اصول گرایان در کنار این کار نیروهای شناخته شده تر خود مانند محمد رضا باهنر را راهی شهرهای کوچکتر مانند کرمان کردند تا از این طریق بتوانند کرسیهای بیشتری را در اختیار بگیرند.
حوادث انتخابات مجلس ششم باعث شد تا اصول گرایانی که به دنبال تشکیل اقلیتی قدرتمند بودند اکثریت مجلس را تشکیل بدهند. مجلسی که از نیروهای درجه دو اصول گرایی شکل گرفته بود و زمینه ساز بروز گفتمان جدید اصول گرایی در صحنه سیاست ایران شدند.
همانطور که مشاهده میکنید پیروزی سید محمد خاتمی و حسن روحانی تاثیر مستقیمی بر ساختار جریان اصول گرایی گذاشته و زمینه ساز شکل گیری گفتمانهای جدید در این جریان شده است. ظهور اصول گرایان درجه دو و رهبری تندروها حاصل پیروزی این دو رئیس جمهور در خرداد 76 و 92 بوده است.