-
دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۷ ب.ظ
-
۱۲۱
انتشار تصاویری از پوست یک پلنگ در ایران که توسط یک شکارچی اسپانیایی منتشر شده بود، این پرسش را پیش آورد که آیا خط قرمز حفاظت از محیط زیست با پرداخت ارقام نجومی قابل جابجایی است و هر گونه در معرض انقراضی را میتوان با پرداخت قابل توجهی، شکار کرد و نگران حذف این گونهها از محیط زیست ایران نبود؟!
پارک ملی بمو از پارکهای ملی ایران در ۱۰ کیلومتری شیراز (استان فارس) است که نامش را از کوه بمو در شمال شهر شیراز گرفته. این پارک حدود ۴۰ سال حفاظت شده و در بخش زرقان ـ مسیر تخت جمشید ـ است. پارک ملی بمو ۴۸ هزار هکتار وسعت دارد و یکی از مناطق چهارگانه طبیعی در استان فارس است.
محدوده فعلی پارک ملی بمو در سال ۱۳۴۱ با نام منطقه شکار ممنوع با وسعتی حدود ۱۰۰۰۰۰ هکتار توسط کانون شکار ایجاد شد و در سال ۱۳۴۶ پس از تشکیل سازمان شکاربانی و نظارت بر صید منطقه شکار ممنوع به منطقه حفاظت شده و سپس به پارک وحش بمو تغییر نام داد و سرانجام در سال ۱۳۵۴ با ایجاد سازمان حفاظت محیط زیست، این منطقه که وسعت آن معادل ۴۸۶۷۸ هکتار بود، به نام پارک ملی بمو تغییر نام داد.
پارک ملی بمو از لحاظ شمار حیوانات و تنوع حیاتوحش، بعد از پارکهای ملی گلستان و ارومیه در مقام سوم اهمیت است؛ هرچند چندان شناخته نیست. در زیستگاه طبیعی بمو، علاوه بر پلنگ، پستاندارانی از جمله آهو، قوچ و میش، بز و پازن و پرندگانی همچون عقاب طلایی زندگی میکنند و کفتار، گربه جنگلی، گربه وحشی و جغد کوچک و شاه بوف از دیگر حیوانات این منطقه هستند. همچنین در آذر ۹۲ تعداد پلنگهای موجود در منطقه حفاظت شده بمو، به شش قلاده رسیده است.
به دلیل همین مختصات ویژه پاراک ملی بمو، حفاظت ویژهای از این محدود میشود و طبیعتاً شکار از این مجموعه، چندان ساده نیست؛ اما با همه این ملاحظات، به تازگی یک شکارچی اسپانیایی با پرداخت ۵۰۰ میلیون تومان به راحتی به منطقه حفاظت شده «بمو» آمده و پلنگ در معرض انقراض ایران را شکار کرده و عکس خود و لاشه پلنگ را روی سایتهای اینترنتی منتشر نموده تا در نهایت وجود چنین تجارتی بیش از پیش عیان شود و واکنش مسئولان سازمان محیط زیست را در پی داشته باشد.
«سید احمد نبوی» مدیر کل بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست، آژیر قرمز را به صدا درآورد و از مرگ حیات وحشی سخن به میان آورد که به اعتقاد او، آخرین نفسهای خود را میکشد، ولی به جای آنکه اعلام کند چه نهادی به این مجموعههای فراهم کننده زمینه شکار، مجوز فعالیت داده تا گونههای در حال انقراض را در مناطق شکارممنوع بدون هیچ دردسری شکار کند، در مقام مدعی ظاهر شد!
او بحث شکار بیرویه «هوبره» توسط «شیوخ عرب» را نیز به دامنه این فعالیتهای جالب افزود و گفت: «با چه مجوزی وارد میشوند که میتوانند گرانترین و نادرترین پرندگان کشور را شکار کنند؟» شیوخی که به تازگی چهار نفر از آنها در کرمان به دست محیطبانان دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شدهاند؛ اما آن طور که او خبر میدهد، آزاد شدهاند!
هوبره پرندهای در حال انقراض است و علاقه شیوخ عرب به این زیبای کویری ایران، قصه تازهای نیست. تلاشها برای پایان دادن به آن هم هرگز نتیجه بخش نبوده است. سماجت شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس و باز بودن مسیر برای ورود آنها به ایران در حدی بود که دولت قبل بخشی از منطقه حفاظت شده «بهرام گور» را در اختیار یک سرمایهگذار عرب برای پرورش این گونه نادر قرار داد که با سیلی از اعتراضها رو به رو شد؛ اما واگذاری مناطق حفاظت شده هم مسأله را حل نکرد.
آن طور که «نبوی» خبر میدهد، به تازگی و تنها در یک عملیات، مأموران محیط زیست موفق به کشف یک محموله با ۱۴۰شاهین و ۲۴۰ هوبره در چابهار شدند که قاچاقچیان قصد داشتند آنها را از پاکستان به کشورهای عربی صادر کنند! همین مسأله هم به گفته او باعث شده سازمان حفاظت محیط زیست با ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز وارد گفتوگو شده تا راهکاری برای جلوگیری از صدور این پرنده نادر به کشورهای عربی اندیشیده شود!
او زنگ خطر انقراض حیات وحش کشور را هم به صدا درمیآورد و اعلام میکند، حیات وحش ایران، آخرین نفسهای خود را میکشد. او بنا به پروندههایی که در دست دارد، میگوید: «فقط در یک مورد فردی در اسپانیا به یک شرکت داخلی در ایران ۵۰۰ میلیون تومان پول میدهد، نوع اسلحهای را که میخواهد با آن شکار کند مشخص میکند، لباس استتار را خودش مشخص میکند و براحتی وارد مناطق حفاظت شده میشود. بعد وقتی از ایران خارج میشود، با درج یک عکس در سایتها اعلام میکند که یک «پلنگ» را در منطقه حفاظت شده «بمو» شکار کرده است»!
او با اعتراض به آزادی چهار شکارچی عرب که به تازگی در کرمان دستگیر شدهاند هم میگوید: «چه کسی شرایط حضور آنها را در استان مهیا میکند؟ آیا شرکت خاصی وجود دارد یا مسئولان استانی مجوزها را صادر میکنند؟»
او بر افزایش جرایم شکار حیات وحش هم تأکید میکند و میگوید: «پرندهای که در ایران چند میلیون تومان قیمت گذاری میشود، درخارج از ایران، به قیمت بالا فروخته میشود؛ بنابراین جریمه دومیلیون تومانی نمیتواند شکارچی داخلی را از شکار آن منصرف کند».
نبوی اعتقاد دارد باید میزان جرایم به اندازه قیمت واقعی یک پرنده در بازار خرید و فروش باشد که بازدارندگی آن حفظ شود!
هرچند قدری دور از باور است که گروهی بارها و بارها و علنی، اقدام به شکار گونههای نادر، تاکسیدرمی اینها و ارسالشان به خارج کنند و مجوز نداشته باشند و آزادسازی دستگیرشدگان در یک مورد نیز بدون برخورداری از مجوز منجر به آزادسازی شده باشد، تصور میشود، این شکارها نیاز به شفافسازی بیشتری داشته باشند.
بدون تردید شکار خرس و پلنگ، موضوعی نیست که مسئولان استانی ـ به استثنای مدیرکل محیط زیست استان ـ بتوانند مجوزش را صادر نمایند؛ بنابراین، انتظار میرود حداقل سازمان محیط زیست با شفافیت سخن بگوید و پرسشها و ابهامات درباره آنچه رخ داده را با طرح یک سلسله پرسشهای دیگر پاسخ ندهد.