-
دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ب.ظ
-
۱۱۵
روزنامه اعتماد نوشت: علی جنتی به استقبالمان میآید، سیاستمدار ٦٥ سالهیی که به هیچ عنوان شبیه ٦٥ سالهها نیست؛ کت و شلواری شیک و اتوکشیده، کفشهایی براق، پیراهنی یقه دیپلمات و لبخندی بر لب. همین که تعارفمان میکند روی مبل بنشینیم،
دفتر کار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را نگاهی میکنم؛ اتاقی بزرگ با دو دست مبلمان. یک دست که سمت چپ میز کار علی جنتی قرار گرفته و دیگری دقیقا روبهروی میز کار وزیر و البته با کمی فاصله. ضلع غربی اتاق، تلویزیونی ٨٤ اینچ و با فاصلهیی نسبتا زیاد از میز کار آقای وزیر قرار گرفته.
قرارمان با علی جنتی سخن گفتن درباره پیچیدگیهای حوزه فرهنگ در ایران بود. همین بود که او برای سخن گفتن درباره کارکردها و دلنگرانیهایش ترجیح داده بود تا همزمان با دو رسانه با دو مشی متفاوت گفتوگو کند؛ روزنامه اعتماد و ماهنامه ٤٢ وابسته به حزب موتلفه. با سردبیر مجله ٤٢ قرار گذاشته بودم که هر کسی سوالات خودش را بپرسد و پس از آن هر کسی پرسشهای خود را در رسانهاش منتشر کند.
اما از همان آغاز گفتوگو فهمیدم که سردبیر ماهنامه وابسته به حزب موتلفه همان دغدغههایی را دارد که ما داریم. گویی نسل جدید این حزب متفاوتتر از بزرگان موتلفه به مسائل نگاه میکنند؛ مسالهیی که در پایان گفتوگو باعث شد تا علی جنتی بگوید: «جالب بود که دو مصاحبهکننده از دو رسانه با دو رویکرد سیاسی، تکمیلکننده پرسشهای هم بودید.» در این مصاحبه از علی جنتی درباره پیچیدگیهای مقوله فرهنگ، کاستیهای فقهی درباره فرهنگ، مشکلات و عملکرد وزارت ارشاد، ماجرای ممنوعالقلمها، ممیزی کتابها، ماهواره دیدن مردم و نگاه وزارت ارشاد به بازگشت شجریان طرح پرسش کردم و در کنار آن درباره رابطه او با آیتالله جنتی، حضور در جلسات ماهانه تحصیلکردگان مدرسه حقانی و علل تشدید فشارهای سیاسی به وزارت ارشاد و شخص وزیر هم پرسیدم.
علی جنتی درباره لطیفههایی که درباره پدرش تولید شده با ناراحتی گفت: برای خود من هم پیامکهایی میآید و هر بار که اینها را میخوانم دلگیر میشوم و با خودم میگویم به کجا میرویم. درباره تقرب فکری و سیاسیاش که میپرسم به چه کسی نزدیکترید، آیتالله هاشمی یا پدرتان، بدون مکث و با جدیت میگوید: «جناب آقای هاشمی.»