ایران در پی معامله با امریکا

  • ۱۳۰

 بعضی سیاست هایی که از سوی برخی کشورهای مهم شاهدیم نه تنها شوکه می کنند، بلکه جتی احیانا نهادهای اطلاعاتی و ناظران را هم نگران می کنند. دو نمونه از این نوع سیاست ها در منطقه و جهان را اخیرا دیده ایم، یکی از آنها که در ماه های اخیر اتفاق افتاده بسیار فضاحت بار است و دومی نیز فعلا در مقابل آن سکوت اختیار شده است.

اولی مربوط به حمایت حکومت ترکیه از شبکه بنیادگرای "داعش" است. دومی هم مربوط به دعوت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و دیگر مسئولان این رژیم از یهودی های فرانسوی برای هجرت به سرزمین های اشغالی تا اطلاع ثانوی است با این ادعا که این سرزمین تنها سرزمین امن برای یهودیان است.

به رغم همه آن چه درباره روابط رئیس جمهور رجب طیب اردوغان و حزبش، حزب عدالت و توسعه، با داعش نوشته شده، که البته این نویسنده این سطور نیز خود بارها به آن پرداخته و این ارتباطات را نقد کرده است، این موضوع همچنان موضوع مبهمی برای رسانه ها است. همچنان بسیاری با شوک این سوال را می پرسند که مقصود دولت ترکیه از این رفتارها چیست؟ با وجود این همه شوک اما همچنان هیچ پاسخی برای این سوال نیست.

به همین ترتیب درباره دعوت مسئولان اسرائیلی از یهودیان فرانسه برای مهاجرت به سرزمین های اشغالی، آیا فرانسه این موضوع را توهینی به خود، دولت و جامعه فرانسه، قلمداد نمی کند؟

آیا این دو "نمونه" یکی از نتایج صعود تندروها در دنیا نیست که متعاقبا محاسبات و احساسات جدایی طلبان و طرفداران درگیری را به دنبال می آورد؟ آن چه میان نتانیاهو و رجب طیب اردوغان مشترک است، در حالی که این دو در حال حاضر با هم در درگیری سیاسی به سر می برند، این است که هر دوی آنها خود را رهبر دینی یا وابسته به جریانی می دانند که آن را وابسته به جبهه علوم سیاسی "ملی گرایی دینی" می نامند. اردوغان نسخه دیگری از راست محافظه کار جمهوریخواه در امریکا، جورج دبلیو بوش است همان طور که نتانیاهو برآمده از خواستگاه مناخیم بگین، نخست وزیر اسبق اسرائیل است. می توان گفت که همه آنها در یک مکتب دینی سیاسی پرورش یافته اند. حتی از این فراتر می توان گفت که نتانیاهو برآمده از افراطی ترین نگاه بنیادگرایی سیاسی در اسرائیل، حزب لیکود است.

حال چنین فردی با چنین دیدگاهی از فرانسوی ها و اروپایی ها دعوت می کند که به اسرائیل مهاجرت کنند، دعوتی که می تواند منجر به یک خلاء بزرگ در روابط فرانسوی – اروپایی شود. بی شک اتحادیه اروپا و در راس آنها کشور بزرگی مثل فرانسه دست بسته نمی نشینند بلکه در عالی ترین سطح فرهنگی و سیاسی و امنیتی علیه این دعوت اسرائیل واکنش نشان می دهند.

البته این بازی ای است که اسرائیل با منطق "دولت سازی" نزدیک به دویست سال است که با اروپا دنبال می کند. در این جا بد نیست که به تحلیلگر سیاسی مجله "ذی جویش ژورنال"، شموویل روزنر نیز اشاره کنیم که در مقاله ای درباره جنایت فرانسه نوشت: "شمار یهودیان فرانسوی ای که در سال گذشته خاک فرانسه را به مقصد اسرائیل ترک کردند به بیش از شش هزار نفر رسید."

برای ما در این منطقه، به ویژه در جهان عرب، این بازی کثیف از این بابت مفید است که در می یابیم در نظام زندگی اروپایی ها و چه می گذرد و اروپا و غرب چه بازی کثیفی را آغاز کرده اند، آنها از جریان های بنیادگرایی افراطی حمایت کردند تا به منافع اقتصادی و جئوسیاسی خود برسند.

آن چه شوک آور بود اظهارات فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه بعد از فجایع "شارلی ایبدو" و رستوران یهودیان در فرانسه بود که همچنان بر اظهاراتش در بحران سوریه پایبند بود بدون این که مشاهده شود از سیاست های سابق خود در قبال تحولات سوریه عقب نشینی کرده باشد. دقیقا بر خلاف باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا که بعد از این که داعش بر بخشی از خاک عراق مسلط شد، اعتراف کرد که امریکا در سیاست خود در برابر جریان های بنیادگرای افراطی مرتکب اشتباهاتی شده است.

در این میان می توان گفت تنها این ایران اسلامی است که توانسته از حکومت دینی خود به خوبی محافظت کند و هم زمان به خواسته های خود برسد و با وجود سختی های بسیار دستاوردهای بزرگی را برای خود رقم بزند. بنابر این در سایه تحولات منطقه و اتفاقاتی که در سطح جهان افتاده است می توان نتیجه گیری کرد:

  • ایران سیاست تسویه حساب با غرب و اسراتژی معامله با امریکا را در پیش گرفته تا به برخی از دستاوردهای اساسی منطقه ای اش برسد.
  • راست افراطی در اسرائیل تحت فشار شدید حقیقی از سوی اتحادیه اروپا و ایالات متحده است تا سیاست های بسته خود را بشکند و حداقل فرصتی برای ایجاد کشور مستقل فلسطینی فراهم آورد. تا کنون طرح فلسطین برای استقلال و آزاد شدن از شر اشغالگران راه به جایی نبرده است. که البته در این میان اندیشه بنیادگرایان عربی برچسب دار نیز بسیار تاثیرگذار است و در این رابطه نقشی موثر داشته اند.
  • راست گرای افراطی ترک با وجود این که اکنون در راس قدرت است اما از داخل با سکولارهای سنی و علوی های ترکیه و کردها مواجه است کما این که از طرف خارجی نیز به شدت تحت فشار است تا پا را فراتر از حدود خود نگذارد که اگر بخواهد چنین کاری کند امنیت خود و کشور ترکیه را به خطر انداخته است.

آیا انتخابات مجلس اسرائیل که به زودی برگزار می شود، می تواند معادلات را تغییر دهد و عرصه داخلی اسرائیل را دگرگون کند؟ آیا مذاکرات ایران و امریکا می تواند مبانی استراتژی فعلی موجود را تغییر دهد؟ آیا اردوغان با ادامه سیاست های فعلی اش به دشمنی برای خود تبدیل خواهد شد؟

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code