قیاس عجیب پیام‌های هاشمی رفسنجانی و خاتمی به همایش اصلاح‌طلبان

  • ۱۶۰

در حالی که برگزاری همایش اصلاح‌طلبان پس از شش سال، به موضوع اصلی صفحات سیاسی روزنامه‌ها تبدیل شده است، روزنامه جوان جهت حرکت خاتمی و هاشمی رفسنجانی را در مقابل هم دیده است. سرنوشت مذاکرات هسته‌ای بعد از مذاکرات فشرده روزهای اخیر و پیش‌بینی‌هایی از آینده تحولات بازار نفت، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های اول هفته است.

نگرانی اصولگرایان از محتوای پیام هاشمی رفسنجانی به همایش اصلاحات

اعتماد در ستون تحلیل روز خود با تیتر «اصلاحات نمرد، زنده باد اصلاحات» در‌باره برگزاری همایش اصلاح‌طلبان نوشته: در این میان اما بازخوانی چند نکته خالی از لطف نیست: اول: شرایط امروز اصلاحات، شرایط قبل از فتح و پیروزی است. اصلاح‌طلبانی که با وجود هزیمت در همه شرایط همچنان اصلاح‌طلب مانده‌اند حرف‌های زیادی برای گفتن دارند، حرف‌هایی که بخش‌هایی از آن را روز پنجشنبه محمدرضا عارف، موسوی لاری، هادی خامنه‌ای وفاطمه راکعی زدند و نشان داد که اصلاح‌طلبان، نقش‌‌هایشان و مأموریت‌‌هایشان را برای تحقق مطالبات اصلاحات می‌شناسند. همین است که شور و مشورت، خمیرمایه پیکره نیمه جان تشکیلاتی و سازمانی اصلاح‌طلبان است. 

حالا اصلاح‌طلبان با داشتن هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی در راس، بهره گیری از چهره‌هایی همچون محمدرضا عارف در وسط میدان و تقویت همنشینی‌های شورای مشورتی و شورای همکاری اصلاحات می‌توانند اصول اصلاح‌طلبی و اضلاع هویت اصلاحات را تدوین کنند و «همه اصلاح‌طلبان» بر اساس مانیفست، نقش‌‌هایشان را بازی کنند که نوای نتی ناهماهنگ و ناکوک در این ساحات و ساعات می‌تواند فرصتی برای رقیب پرغضب همیشه اصلاحات و اصلاح‌طلبان باشد. 

دوم: «متن و حاشیه» همایش روز پنجشنبه اصلاحات نشان داد که اصلاح‌طلبان می‌دانند که نه دری را باید به زور شکست و نه پشت هر دری که باز بود، باغی خوش و خرم است. اصلاح‌طلبان فارغ از کمرنگ شدن نسبی انسداد سیاسی و محدودیت‌ها در عصر دولت اعتدال همزمان که در اندیشه برداشتن گامی به جلو هستند اما باید همچنان نگاهی به گذشته خود داشته باشند و ببینند که فضای اصلاحات چگونه تولید شد و چگونه رو به خاموشی گرایید. اگر چنین باشد آن‌ها می‌توانند دوباره انشایی بنویسند و حرکت تاریخی خود را ساماندهی کنند که رقبای اصلاحات تنها مجبور به خواندن این انشا و ناظر این حرکت تاریخی خواهند بود. 

سوم: جنبش اصلاح‌طلبی اساسا جنبش «مطالبه» هاست و تا مطالبه وجود دارد، جنبش اصلاح‌طلبی حیات و جوشش دارد. اصلاح‌طلبان با آگاهی از این مسأله، نمی‌خواهند با انفعال و خمودگی اجازه دهند تاریخ سیاسی ایران بی‌حضور آنان ورق بخورد. اما همزمان دیوار‌ها و موانع بلند و پابرجای پیش روی خود را نیز می‌بیینند و چنین است که برای تحقق اصلاحات جامعه محور، نیاز به سازمان‌ها و گروه‌های سیاسی‌ که نقش رابط و ناقل میان آنان و حامیانشان باشد را حس کرده‌اند. اصلاح‌طلبان با آزمودن فصل سرد ناسپاسی‌ها و سختی‌ها به بلوغ خرد جمعی رسیده‌اند: اینکه دیگر نباید سرنوشت یک جنبش پرهوادار و مطالبات تاریخی یک ملت را به سرنوشت خود گره بزنند. همین است که با سر خط «همه باهم» برای اصلاحات و برای ایران، نامهربانی‌ها را به جان خریده‌اند و پا پس نکشیده‌اند.

امروز اصلاح‌طلبان حواس شش‌گانه خود را محصور و محدود به قدرت سیاسی نکرده و رایحه، طعم و صورت و صدای خوش قدرت اجتماعی و فرهنگی را نیز احساس و درک کرده‌اند و برای تسخیر این قدرت برنامه و استراتژی دارند. بالمآل، اگر روزی و روزگاری اصلاح‌طلبان دچار برخی اشتباهات راهبردی و تاکتیکی شده بودند امروز همسو و هماهنگ با هم نه تنها غم نداشتن سازمان‌های سیاسی از دست رفته را نمی‌خورند که پا به پای هم برای بر تن کردن قبای سیادت بر پیکر اصلاحات، قدم بر می‌دارند. با این نگاه شاید گفته‌های برخی اصلاح‌طلبان در اردوگاه اصلاح‌طلب ستیزان به اختلافات درون اصلاح‌طلبان تفسیر و تعبیر شود اما این‌ها چیزی نیست جز ایفای نقش‌ها از سوی کنشگران این گفتمان. 

چهارم: مطالبات اصلاحات‌‌ همان مطالبات سابق است. تنها تفاوت، تغییر دوران است و بدبینی‌هایی که نسبت به برخی کنشگران و بازیگران نامدار اصلاحات وجود دارد و تا حدودی ادراک بهتر اصلاح‌طلبان از روابط پیچیده قدرت. همین است که اصلاح‌طلبان می‌دانند باید «آهسته و پیوسته» و «با هم» گام بردارند که دست انداز‌ها زیاد و غاضبان بر اصلاحات برای ذبح اصلاحات، در کمین. با این نگاه دیگر فرقی ندارد در همایشی چه کسانی آمدند و چه کسانی نیامدند، مهم اصلاح‌طلبانه اندیشیدن در قامت یک عقل جمعی و اصلاح‌طلبانه سخن گفتن است. همایش روز پنجشنبه نشان داد اصلاح‌طلبان بر خلاف رقبای سیاسی خود یک ید واحدند و برای بازگشت مطالبات توده‌های اجتماعی خود، طرح و برنامه دارند و امید. آری اصلاحات نمرد، پس زنده باد اصلاحات. 

ابتکار نیز در خلاصه‌ای از محتوای این همایش با تیتر «از جنجال نطق مطهری تا نظارت استصوابی» نوشته: در همایش اصلاح‌طلبان برخی دیگر از چهره‌های این جریان نیز به سخنرانی پرداختند. نظارت استصوابی در انتخابات، واکنش به ماجرای نطق علی مطهری در مجلس شورای اسلامی، تاکید بر تحزب در کنار استمرار همگرائی جبهه اصلاح‌طلبان، استقبال از انتخابات دو قطبی در برابر اصولگرایان با تکیه بر قواعد و اخلاق سیاسی و تکیه بر رای مردم و تاکید بر حضور موثر در انتخابات مجلس شورای اسلامی از محورهای مورد اشاره سخنرانان این همایش بود. همایش سراسری اصلاح‌طلبان با انتشار بیانیه‌ای در ۱۰ بند پایان یافت که در آن ضمن اعلام اینکه «اصلی‌ترین پشتوانه امنیت ملی خود را اتحاد و انسجام و اعتماد عمومی می‌دانیم و بر اساس فتوای مقام معظم رهبری تولید و توسل به سلاح اتمی را حرام می‌دانیم و پرچمدار و مدافع گفتگوی تمدن‌ها و حامی ایده جهان عاری از خشونت هستیم»، نسبت به برخی رویدادهای روز ایران و جهان اعلام موضع کرده و بر لزوم حفظ وحدت و همگرایی و حضور موثر در انتخابات آتی مجلس تاکید کردند. 

این در حالی است که روزنامه جوان در یادداشتی با تیتر «تأملی در ۲ پیام به یک همایش» نوشته: در همایش پنجشنبه اصلاح‌طلبان که با محوریت انتخابات ۱۳۹۴ مجلس شورای اسلامی برگزار شد، دو پیام از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی قرائت شد. البته پیام خاتمی را یکی از مدیران کل وزارت کشور خواند که می‌تواند تهدیدی برای انتخابات آینده باشد. اما تحلیل محتوا و خصوصاً توجه به کلیدواژه‌های اصلی این دو پیام نکات جالبی را به مخاطب ارائه می‌کند. همگان می‌دانند که علت حملات بی‌وقفه و تخریب آیت‌الله هاشمی توسط تجدیدنظرطلبان در سال‌های ۷۶ تا ۷۹ به این دلیل بود که وی را ضددموکراسی و اقتدارطلب می‌دانستند که به کسی پاسخگو نیست و مردمسالاری را به عنوان زینت قدرت می‌خواهد اما امروز‌‌ همان افراد به خاطر اشتباهات راهبردی ۱۷ ساله زانوی تعظیم در مقابل هاشمی زدند و با افتخار از وی پیام خواستند و سراپا به آن گوش دادند و در راستای حفظ شأن وی ترجیح دادند پیام ایشان قبل از پیام خاتمی قرائت شود. این نشان می‌دهد که «دموکرات‌های رادیکال» امروز پدرسالاری هاشمی را با جان و دل پذیرفته‌اند. البته به محتوای پیام که مراجعه می‌کنیم یقین خواهیم نمود که هاشمی همانی است که آنان می‌خواستند، یعنی مفت و مجانی تریبون به وی نداده‌اند بلکه پیام او خیلی خیلی اصلاح‌طلبانه‌تر از پیام خاتمی است. گویی هاشمی به عقد اصلاح‌طلبان درآمده است. 

در یک پارادوکس عجیب، پیام خاتمی بوی انقلاب و ارزش‌ها و دشمن‌شناسی می‌دهد اما گویی به برکت رد صلاحیت هاشمی در انتخابات ۱۳۹۲ وی آنقدر دموکرات شده است که خدایی ناکرده از آن طرف پشت‌بام بیفتد. برای تقریب به ذهن و کوتاه کردن مطلب گویی پیام هاشمی را ابراهیم یزدی تهیه کرده است (اگرچه در عمل این گونه نیست) و پیام خاتمی را به جای خانیکی، تاج‌زاده و میردادمادی، آقای عارف نوشته است. 

یکی از کلیدواژه‌های پیام هاشمی عبارت است از: واژه «اصلاح و اعتدال» این واژه را در سه قسمت پیام به صورت توأمان و کنار هم به کار می‌برد تا اعتدال را نه در نزدیک اصولگرایان یا حدوسط که در اردوگاه اصلاح‌طلبان تعریف و در عین حال چ‌تر خود را نیز گسترش دهد. دیگر کلیدواژه‌های استفاده شده در پیام هاشمی عبارتند از «احزاب» در چند نوبت، «نهادهای مدنی»، «التزام به جمهوریت نظام»، «حق انتخاب آزاد» و... اما آنچه جای آن خالی است و زیبنده چنین همایشی نیز هست اینکه: هاشمی قبلاً در پیام‌های اینگونه، یادی از امام، شهدا و ایثارگران می‌کرد. واژه «انقلاب اسلامی»، «اسلام»، «دشمنان» و... به کار می‌برد اما گویی ردصلاحیت وی تحول بنیادین را در وی به وجود آورده است. اما پیام خاتمی به هر دلیل مصلحت‌اندیشانه، متأثر از شرایط زمان و گویی پیامی به نظام جمهوری اسلامی است تا همایش اصلاح‌طلبان. خاتمی برخلاف هاشمی سه بار از واژه «انقلاب اسلامی»، سه بار از واژه «تقویت جمهوری اسلامی»، «ادای دین به انقلاب و مردم» و «حفظ هوشیاری در مقابل توطئه‌ها» استفاده می‌کند. گویی خاتمی سوار بر قایق به سمت درون نظام پارو می‌زند و هاشمی به سمت آبشار درون رودخانه قایق‌سواری می‌کند و چون در شیب آبشار حرکت می‌کند، نیاز به پارو زدن هم ندارد. 

سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در مطلبی با تیتر «همایش اصلاحات برای انتخابات نبود» برای روزنامه قانون نوشته: همایش اخیر اصلاح‌طلبان در سالن همایش توحید تهران، بیش از آنکه برای اتحاد بین این جریان باشد، همایش فتنه‌گران بود. تنها موضوعی که در همایش اخیر این جریان سیاسی مطرح نشد، مسئله نحوه حضور آن‌ها در انتخابات آینده مجلس بود. آن‌ها حتی در همایششان درباره پایبندی به نظام جمهوری اسلامی سخنی به میان نیاوردند. این همایش تنها برگزار شده بود تا اینکه از سران فتنه دفاع کنند. 

بنابراین نمی‌توان گفت،‌ همایش سراسری اصلاح‌طلبان برای برنامه‌ریزی انتخابات مجلس دهم برگزار شده بود، تا نسبت به برنامه‌ریزی آن‌ها، جریان‌های سیاسی دیگر از جمله اصولگرایان اهداف و برنامه‌های خود را تدوین کنند. بلکه آن‌ها گردهم جمع شده بودند تا حمایت مجدد خود از فتنه سال ۸۸ را اعلام کنند. با این حال اگر تصور کنیم این همایش با هدف انتخابات مجلس برگزار شده و قصد کسب تمام کرسی‌های مجلس دهم را دارند باید به این جریان سیاسی گوشزد کرد که نباید فراموش کنند، این مردم ایران هستند که با رأیشان تعیین می‌کنند، چه کسانی از چه جناح و جریانی بر کرسی‌های مجلس بنشینند اگر اصلاح‌طلبان می‌خواهند مجدد، پیشگویی کنند که چه اتفاقی در انتخابات می‌افتد تا فردا دبه در بیاورند و مجدد صحبت از تقلب کنند، این نوع اظهار‌نظر‌ها و برگزاری همایش‌های سراسری، خوب است و اهرمی خواهد بود تا به اهدافشان دست پیدا کنند. اینکه مطرح می‌کنند اصلاح‌طلبان می‌توانند ۲۹۰ کرسی مجلس دهم را از آن خود کنند، یادآور‌‌‌ همان حرف‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ است. این جریان سیاسی در انتخابات سال ۸۸، چنین ادعاهایی داشت، اما بعد از مشاهده نتیجه انتخابات، که باب می‌لشان نبود، فتنه‌ را به مردم ایران تحمیل کردند. 

سال ٩۴، پایان حضور دولت در عرصه توسعه


روزنامه شرق در شروع گفت‌و‌گویی با یک اقتصاددان با تیتر «رنانی در تحلیل آینده بازار، خداحافظی با نفت را محتمل خواند» نوشته: «۴۵هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢۵هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمد‌ها نشان می‌دهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها می‌تواند دستمزد‌ها و یارانه‌ها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩۴ تبدیل می‌شود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان ساده‌تر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد‌».

تحلیل محسن رنانی، کار‌شناس اقتصادی از آینده بازار نفت چند سال پیش یعنی دقیقا سال٨٧ در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به نگارش درآمده بود. در سال‌هایی که افزایش قیمت نفت، طلایی‌ترین دوران درآمدی کشور را رقم می‌زد، رنانی در کتابش که پنج نسخه از آن را به مسوولان وقت داده بود، هشدار می‌داد که این خوشحالی چندان پایدار نیست و پس از یک‌دوره افزایش قیمت نفت به بالای صددلار، افت قیمت شروع خواهد شد. امروز هم او پیش‌بینی می‌کند احتمال افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و اگر بنابر ‌وقوع شرایطی خاص مانند ایجاد ناامنی در عربستان یا اتفاقاتی از این دست هم قیمت اندکی بالا رود، این افزایش باثبات نخواهد بود. 

این تحلیلگر اقتصادی معتقد است قیمت‌ها به ‌تدریج تا سطح بالا‌ترین هزینه تمام‌شده تولید نفت در دنیا یعنی حدود ٣۵دلار افت خواهد داشت. استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان از سال١٣٩١ با هیچ رسانه‌ای مصاحبه نکرده است. هرچه از او در این سال‌ها می‌خوانیم، سخنرانی‌ها یا مقالات اوست. در این سال‌ها او جز درباره کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» مصاحبه نکرده است و اکنون نیز موافقت می‌کند که به بهانه انتشار «نسخه کامل» همین کتاب، درباره آینده نفت و پیامدهای آن برای توسعه ایران با «شرق» به گفت‌وگو بنشیند. رنانی در ابتدا احتمال توطئه سیاسی‌بودن کاهش قیمت نفت را رد می‌کند. او معتقد است عدم کاهش تولید نفت عربستان یک سیاست بلندمدت و یک اشتباه محاسباتی کوتاه‌مدت از سوی این کشور است و در ادامه هشدار می‌دهد که شکست دولت روحانی در ساماندهی اقتصاد کشور می‌تواند به شکست در حوزه‌های دیگر نیز بینجامد و اکنون زمان برای آزمون و خطا برای کل نظام تدبیر به پایان رسیده است. در این گفت‌وگو تحلیل‌های تکان‌دهنده‌ای از او درباره اقتصاد ایران می‌شنویم که برای جلوگیری از وقوع آن تمام قوای کشور باید به‌پا خیزند و دولت را یاری کنند. محسن رنانی همچنین نابودی داعش را هدف غرب نمی‌داند و در تحلیلش به چرایی نیاز غرب به داعش اشاره می‌کند. 

غنی‌سازی با هر درجه‌ای در صورت تصویب تحریم جدید


خراسان اظهارات رئیس مجلس در مشهد را با تیتر «غنی‌سازی با هردرجه‌ای در صورت تصویب تحریم جدید» مورد توجه قرار داده و نوشته: رئیس مجلس با بیان اینکه متاسفانه رفتار غرب در جریان مذاکرات اخیر تاسف بار بود، گفت: رفتار آن‌ها نشان داد که غرب به سرکردگی آمریکا قابلیت حل این موضوعات را ندارد، البته این رفتار‌ها و اقدامات در جمهوری اسلامی با هوشیاری رصد می‌شود و حتی اخیراً برخی نمایندگان طرحی را دنبال می‌کنند که براساس آن اگر غرب اقدام به تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی کند، ایران در بحث فناوری هسته‌ای هر درجه‌ای از غنی سازی را که بخواهد، دنبال می‌کند. بنابراین کشورهای غربی باید آگاه باشند که از فرصت پیش آمده استفاده لازم را ببرند و قطعاً با چانه زنی نمی‌توانند در مذاکرات هسته‌ای کلاهبرداری سیاسی کنند. 

علی لاریجانی که در نهمین اجلاسیه سراسری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم سخن می‌گفت، مذاکرات فعلی ایران و ۱+ ۵، را مهم‌ترین مذاکرات در طول تاریخ پس از انقلاب نامید و افزود: در این رابطه باید برخی اشکالات را رفع و با عقلانیت و دقت موضوعات را دنبال کرد تا دستاورد‌ها حفظ شده و برخی مشکلات کنونی کشور حل شود و این مستلزم همدلی داخلی در کشور است. البته در این حوزه نباید اطلاعات غلط ارائه شود که در این رابطه گاهی اوقات حدسیات و برخی سوءظن‌ها مطرح می‌شود که این موضوع نگرانی‌هایی را در کشور ایجاد می‌کند، از این رو به هر میزانی که همبستگی در داخل کشور قوی‌تر باشد، کشورهای غربی متوجه می‌شوند که ملت و مسئولان ایران در جهت حفظ ارزش‌های نظام ایستاده‌اند. 

لاریجانی افزود: البته در این حوزه برخی شیطنت‌ها در داخل کشور آمریکا رخ می‌دهد، زیرا در این کشور هم رقابت‌هایی وجود دارد و افرادی به دنبال برهم زدن مذاکرات بوده و گاهی هم مقامات غربی درصدد گرانفروشی در جریان مذاکرات هسته‌ای هستند. در این می‌ان، به گزارش خراسان، سردار اسماعیل قاآنی، جانشین فرمانده قدس سپاه پاسداران با تأکید بر اینکه مماشات با دشمنان امروزی در ذات جمهوری اسلامی ایران نیست، افزود: ما با مذاکره مشکلی نداریم، اما اینکه از دشمن توقعی داشته باشیم خوش خیالی است. اگر قرار است توافقی هم حاصل شود با اقتدار می‌پذیریم و باید همانند آرمان‌های شهدا با صلابت باشد. این جوری نیست که دشمن خیال کند با فشار و تحریم بخواهد کاری کند. مماشات با دشمن اصلا در ذات نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و اگر کسی چنین فکری می‌کند سخت در اشتباه است. 

حنیف غفاری نیز در سرمقاله رسالت با تیتر «بازی سینوسی آمریکا در مذاکرات هسته‌ای»نوشته: بازی سینوسی آمریکا و دیگر اعضای ۱+۵ در سلسله مذاکرات هسته‌ای، مقوله‌ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. در رصد هوشمندانه مذاکرات هسته‌ای به کرات با این بازی پارادوکسیکال و سینوسی مواجه هستیم. این فراز و نشیب رفتاری غرب (که مسلما تصادفی نیست!) چگونه قابل تحلیل و ارزیابی است؟ چرا آمریکا حداقل تا کنون قدرت اتخاذ تصمیمی تعیین کننده، ‌شفاف و واقعی را در مذاکرات هسته‌ای نداشته است؟ دلیل تغییر رفتار آمریکا در مذاکرات هسته‌ای تعیین کننده وین، مذاکرات مسقط و... چه بوده است؟ 

ساده سازی صورت مذاکرات هسته‌ای، هیچ‌گاه مترادف با ساده بودن مذاکرات نیست. همسان سازی این دو مقوله در ضمیر ناخودآگاه ما سبب می‌شود که هیچ‌گاه درک صحیح و جامعی نسبت به آنچه پای میز مذاکرات می‌گذرد پیدا نکنیم. چینش متغیرهای ثابت و مستقل در کنار یکدیگر و ارتباط دومینو واری که میان مقولات اختلافی (چه از جنس حقوقی و فنی و چه از جنس سیاسی) برقرار است موجد پازل هزار تکه‌ای است که چینش نادرست یا عدم چینش یک قطعه از آن می‌تواند کل تصویر نهایی را مخدوش جلوه دهد. آقای سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در اظهارات اخیر خود در ژنو، مذاکرات هسته‌ای را به حل مکعب روبیک تشبیه کرده است. در مکعب روبیک وقتی مهره‌ای در کنار مهره‌ای دیگر قرار می‌گیرد، دیگر مهره‌ها هم تکان می‌خورند و باید این مهره‌ها آنقدر بچرخند که در کنار یکدیگر مرتب شوند. 

فارغ از آنچه از سوی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان مورد تأکید قرار گرفته است، لازم است به نکاتی در خصوص مذاکرات ژنو و به طور کلی مذاکرات حساس فعلی و پیش رو (مخصوصا مذاکرات بهمن ماه و اسفندماه) اشاره کنیم: 

۱ـ پیچیدگی مذاکرات هسته‌ای، در دو بعد «پیچیدگی ذاتی» و «پیچیدگی اکتسابی» مذاکرات قابل بررسی است. اعضای ۱+۵ علاقه وافری نسبت به تاکید و تقویت جنبه ذاتی پیچیده بودن مذاکرات دارند! این در حالی است که درصد عظیمی از پیچیدگی مذاکرات از نوع اکتسابی و معلول زیاده خواهی و ادعاهای دروغین اعضای ۱+۵ بوده است. در جریان مذاکرات مسقط، طرف آمریکایی «مکعب روبیک» مذاکرات هسته‌ای را که در حال چینش و تکمیل نهایی بود را یک تنه بر هم زد و دیگر اعضای ۱+۵ نیز رفتاری عملی در راستای مواجهه با این اقدام وقیحانه طرف آمریکایی صورت ندادند. 

با این حال در جریان مذاکرات وین (مذاکراتی که به تمدید دوباره توافقنامه ژنو منجر شد)، بار دیگر این مکعب تا آستانه چینش دوباره پیش رفت اما تلفیق سه مولفه «زیاده خواهی»، «واگرایی» و «انفعال» در میان اعضای ۱+۵ سبب شد تا معادله بار دیگر به نقطه صفر باز گردد. از این رو طرف آمریکایی و دیگر اعضای ۱+۵، قربانی پیچیدگی مذاکرات هسته‌ای نیستند، بلکه تشدید کننده آن محسوب می‌شوند. در چنین وضعیتی ژست مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه «ما سخت برای رسیدن به نتیجه کار می‌کنیم»، چیزی جز یک شانتاژ سیاسی و تبلیغاتی محسوب نمی‌شود. چینش مکعب روبیک هسته‌ای، متغیری وابسته به رویکرد غرب پای میز مذاکره است. رویکردی که تا کنون نه تنها مطلوب نبوده است، بلکه نشانه‌ای دال بر عهد شکنی واشنگتن و متحدان آن بوده است. 

۲ـ هم اکنون در آستانه مذاکرات هسته‌ای حساسی که طی دو ماه آتی (تا اسفند ماه سال جاری) صورت خواهد گرفت، تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان به صورتی مصمم و جدی در صدد «بازچینی میز مذاکرات هسته‌ای» بر آمده است. چنانچه منابع رسمی گزارش داده‌اند، مذاکرات هشت ساعته وزرای خارجه ایران و آمریکا که در چند نوبت صورت گرفت، بسیار فشرده، صریح و جدی بود به گونه‌ای که همه موضوعات بار دیگر مرور و آخرین مواضع ردوبدل شده است. «بازچینی میز مذاکرات» هرگز به معنای «بازتعریف مذاکرات هسته‌ای» نیست. بازچینی میز مذاکرات هسته‌ای در ذیل تاکتیک «ساده سازی صورت مذاکرات» جهت تسلط بر میز مذاکره تعریف می‌شود. 

اساسا بازتعریف مذاکرات هسته‌ای و تغییر خطوط قرمز و یا گنجاندن مفاد خارج از حوزه هسته‌ای در دل مذاکرات امکانپذیر نخواهد بود. در یک کلام می‌توان عنوان کرد که غرب به دنبال «بازتعریف مذاکرات هسته‌ای» از طریق تغییر خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران است. خواسته‌ای که در جریان مذاکرات حساس و سرنوشت ساز وین ۶ و وین ۸ (دو مذاکره‌ای که منجر به تمدید یکباره و دوباره توافقنامه موقت شد) مانع از امضای توافق نهایی شد. 

در بازچینی مذاکرات هسته‌ای، نه امکان تغییر خطوط قرمز وجود دارد و نه امکان بازی با ثوابت و اولویت‌ها. آنچه در بازچینی میز مذاکرات اصالت و موضوعیت دارد، بازی هوشمندانه در‌‌ همان قالب و چارچوب ثابت و تعیین شده است. در اینجا «شیوه بازی» تغییر می‌کند نه «قواعد بازی». 

۳ـ مقامات آمریکایی از طریق رسانه‌های خود بازی پیچیده و وسیعی را با هدف اقناع افکار عمومی در خصوص رفتار سینوسی و زیگزاگی خود پای میز مذاکرات صورت داده‌اند. این در حالی‌است که کاخ سفید از طریق اصرار و پافشاری بر ادعاهای دروغین و انحرافی در حوزه فناوری هسته‌ای صلح آمیز کشورمان و طرح خواسته‌های نامعقول و خارج از محدوده مذاکرات و از آن مهم‌تر، بی‌تعهدی نسبت به توافقات شفاهی و اولیه صورت گرفته و تغییر مواضع ناگهانی اصلیترین نقش را در ایجاد وضعیت فعلی داشته است. کارشکنی‌های آمریکا و فرانسه (دیگر عضو زیاده خواه ۱+ ۵) درست زمانی تشدید می‌شود که مقوله «رفع همه تحریم‌ها» از سوی جمهوری اسلامی ایران روی میز مذاکرات قرار می‌گیرد. موضوعی که گویا واشنگتن و دیگر اعضای ۱+ ۵ علاقه‌ای نسبت به بحث در مورد آن ندارند! 

ایالات متحده آمریکا و فرانسه هر دو تخصص ویژه‌ای در عدم تبدیل شدن «تفاهم اولیه» به «توافق نهایی» دارند! سوابق کاخ الیزه در مذاکراتی که به امضای توافق موقت ختم شد و همچنین رویکرد مستمر آمریکا در بر هم زدن میز مذاکرات و ممانعت از مکتوب شدن توافقات شفاهی و اولیه صورت گرفته خود بیانگر این حقیقت است. در اینجا، تنها و تنها یک «تصمیم واقعی» می‌تواند مذاکرات را از روند فعلی خارج کند، تصمیمی که تنها باید از سوی اعضای ۱+۵ و در رأس آن‌ها آمریکا صورت گیرد. این تصمیم واقعی، «به رسمیت شناختن حقوق حقه هسته‌ای ایران» و «داشتن اراده سیاسی لازم برای امضای توافق نهایی» می‌باشد. در مذاکرات اخیر وین، اعضای ۱+ ۵ اراده لازم را برای امضای توافقنامه نهایی نداشتند. هر اندازه زمان می‌گذرد، پروسه مذاکرات طولانی‌تر و بر ضریب فرسایشی آن افزوده می‌شود. بنابراین چینش نهایی مکعب روبیک هسته‌ای، مرهون و معلول اراده واقعی غرب و اتخاذ تصمیم واقع بینانه از سوی آمریکا و متحداتش است. تا زمانی که این تصمیم اتخاذ نشود، پیچیده سازی عامدانه مذاکرات هسته‌ای به تنها تاکتیک واشنگتن و هم پیمانانش در قبال ایران تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی غرب باید این نکته را درک کند که مذاکره جمهوری اسلامی ایران با آن‌ها بر سر بحران ساختگی و تصنعی مربوط به پرونده هسته‌ای کشورمان سقف زمانی محدودی خواهد داشت.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code