-
جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۱۹ ب.ظ
-
۱۱۲
بعد از شهادت شهید مهدی نوروزی امروز سایت آلمانی الگمانیه به نقل از تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام در خبری دروغ اعلام کرد که حاج قاسم سلیمانی در یک عملیات انتحاری در عراق به شدت زخمی شده است.
اما بلافاصله بعد از انتشار این خبر امیرعبداللهیان شایعه مجروحیت سردار قاسم سلیمانی را قویا تکذیب کرد و گفت: «شایعه زخمی شدن سردار سلیمانی صحت ندارد و وی در سلامت کامل در ایران حضور دارد.»
امیرعبداللهیان تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران با قدرت به مبارزه با تروریسم و کمک به کشورهای در معرض تهدید تروریسم ادامه می دهد.
این اولین بار نیست که رژیم صهیونیستی آرزوهای خودشان درباره حاج قاسم سلیمانی را تبدیل به خبر میکنند. چند سال پیش و در جریان حمله تروریستهایی که اتفاقا توسط رژیم صهیونیستی و دولت عربستان حمایت می شدند به سوریه نیز این شایعه منتشر شده بود. یک انفجار بزرگ در دمشق باعث کشته شدن برخی از مقامات ارتش این کشور و مسئولان سوری شده بود. همان زمان شایع شد که حاج قاسم سلیمانی نیز در میان کشته شدگان وجود دارد. اما چند روز بعد او در حالی که آرام و متین، در گوشه حسینیه امام خمینی بیت رهبری تسبیحش را به گردش در میآورد، نشسته بود و به سخنان رهبر انقلاب گوش میداد.
توجه به این نکته نیز عمق تزویر و دورویی را در مقامات رژیم صهیونیستی نشان میدهد. از یک سو نتانیاهو نخست وزیر این رژیم با شتاب فراوان و در حالی که فرانسه از وی خواسته بود به خاطر حساسیت بر سر جنایت این رژیم در سوریه برای روز راهپیمایی به این کشور سفر نکند، این هشدار را نادیده گرفت. او خود را به پاریس رساند تا درصف اول راهپیمایی مبارزه با تروریست بایستد. اما درعین حال هر روز منتشر خبر شهادت سردار سلیمانی و یا یکی از فرماندهان ایرانی است که نه در پاریس، بلکه در سامرا و در میدان مقابل داعش ایستادند.
قاسم سلیمانی کیست؟
«مردی که احساس میشود اما دیده نمی شود». این توصیفی است که رسانههای فرامنطقهای و به خصوص انگلیسی و آمریکایی از سردار قاسم سلیمانی ارائه میکنند. مرد جنگ و جهاد، جبهه و مبارزه. مجاهدی که از ایران تا لبنان، از عراق تا افغانستان احساس میشود، اما دیده نمی شود.
با این همه اما سردار این روزها بیشتر از گذشته در معرض دید قرار دارد. اگر پیشتر جنگ و گریز او با ژنرالهای آمریکایی و صهیونیستی در منطقه در لایههای مخفی امنیتی صورت میگرفت، حالا او بیشتر دیده می شود و به واسطه همین دیده شدن در میان ملتهایی که اتفاقا این روزهای مورد ظلم واقع شدهاند، بدل به ناجی شده است.
همه اتفاقات منطقه به او ختم می شود. کسی که از رسانهها گریزان است اما حجم وسیعی از اخبار این روزها درباره او منتشر می شود. «ژنرال اسرار آمیز»، «نخبه ایرانی»، «ناجی بغداد» و «قدرتمندترین فرد عراق» لقبهایی است که رسانههای خارجی این روزها به او میدهند.
هر چقدر هم او در داخل آرام و بیسر و صدا میرود و میآید و کارهایش را انجام میدهد، بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی در مورد او، خیلی خبرها منتشر میشود.
تا دیروز از او میترسیدند. بارها و بارها او و سازمان تحت امرش، سپاه قدس را تحریم میکردند اما امروز شرایط برایشان فرق کرده است. اگر تا دیروز تنها نامی از قاسم سلیمانی دیده می شد، حالا عکسهای او منتشر می شود. درحالی که مستقیم به دوربین نگاه میکند، لبخند میزند و در کنار کسانی که در عراق مشغول مبارزه با داعش هستند عکس یادگاری میگیرد. هادی العامری رئیس سازمان بدر عراق، حجتالاسلام والمسلمین سید محمد طباطبائی جانشین دبیرکل گروه عصائب اهل الحق و شیخ عدنان الشحمانی فرمانده کتائب تیار الرسالی، منتشر میشود. العبادی که به تهران آمد، در تهران فورا در تهران دیده شد، وقتی که رفت، تصاویریش از بینالحرمین مخابره شد. تاجایی که جهان به این فکر افتاد که «پیام انتشار این تصاویر چیست؟» و خیلی زود به پاسخش رسید. زمانی که جلوی پیشروی داعش در عراق گرفته شد. زمانی که موصل آزاد شد و در روزهایی که آمرلی از محاصره طولانی مدت تروریستهای داعشی بیرون آمد. آنها پیام این تصاویر را اینگونه ترجمه کردند: مردی که در صحنه نبرد حاضر است و از بیان آن هیچ واهمهای ندارد.
روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی سالها پیش نوشته بود: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش میدانند. بسیاری از مقامات امریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شدهاند».
شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش امریکا عاجزانه میگوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟»
در گزارش گاردین آمده بود: «یکی از نمایندگان مجلس عراق که از دستیاران ارشد نوری المالکی است، درباره سلیمانی می گوید: «او فقط یکبار در این هشت ساله به عراق آمده است، او فردی است که آرام سخن می گوید و منطقی و بسیار مودب است، وقتی با او حرف می زنید، بسیار ساده برخورد می کند. تا زمانی که پشتوانه او را نشناسید، نمی دانید چه قدرتی دارد، هیچ کسی نمی تواند با او بجنگد.»
این روزنامه انگلیسی در ادامه با استناد به همین سخنان سردار سلیمانی را «اصلا یک مرد جنگی» ندانسته و درمورد او اینگونه به داوری نشسته بود: «سلیمانی اصلا یک مرد جنگی به نظر نمی رسد، با موهای جوگندمی، لاغر و با لبخندی ملیح! کسانی که او را در سال 2006 (1385) و هنگام مسافرتش به بغداد به صورت مخفیانه دیده اند، می گویند او بدون هیچ محافظی تنها به همراه دو نفری که او را دعوت کرده بودند، به همه جا می رفته است. آمریکایی ها تا زمانی که او به ایران بازمی گردد، از حضور او در عراق خبردار نمی شوند. یکی از مقامات بلندپایه رسمی آمریکا می گوید: «او مانند قیصر سوزو هراس انگیز است، او همه جا هست و هیچ جا نیست.»