-
پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۲ ق.ظ
-
۸۹
رقیب روحانی در انتخابات بود و بر خلاف دیگر منتقدان این روزهای دولت،خرج روحانی از وزرای کابینه را جدا میکند. روحانی را رئیس جمهوری معتدل در تمامی حوزهها از جمله درآمد و هزینه میداند و وزرای کابینه را دست و دل باز پر هزینه. به باور وی روحانی مسیر هاشمی و خاتمی را ادامه میدهد و انتهای این مسیر جز موفقیت دولت نخواهد بود. سیدمحمد غرضی عملکرد اقتصادی دولت را با اما و اگر همراه میکند و بر این باور است که شعارها و وعده های دولت روحانی موجب شده است تا هزینه های اداره کشور بالا برود و دولت با قرض سرپا بماند.
از نظر شما شرایط اقتصادی و سیاسی دولت یازدهم چه تفاوتی با دولت های گذشته کرده است؟
دولت های نهم و دهم خیلی ثروتمند بودند،ولی روش دولتمردان کمکی به سفره مردم نکرد و اقتصاد خانوادهها دچار بحران شد.روش دولت آقای روحانی مانند دولت های نهم و دهم نیست، بلکه دنباله رو دولت های آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی است،که آن دولتها هم مشکلات خاص خودشان را داشتند و من امیدوارم دولت یازدهم روش های خود را تصحیح کند. در درون دولت هم تفاوتی بین خود آقای روحانی و کابینه دولت ایشان قائل هستم، زیرا توجه آقای روحانی به تعادل بین میزان درآمد و هزینه بسیار زیاد است، اما کابینه دولت ایشان هزینه های زیادی صرف میکنند به طوری که اگر درآمدهای ارزی دولت افزایش پیدا کند، نمی توان پیش بینی کرد که چه امری اتفاق خواهد افتاد،به همین دلیل توجه آقای روحانی باید به هزینه های دولت بیشتر باشد تا اگر درآمدهای ارزی کشور افزایش پیدا کرد، این میزان درآمد به جیب مردم سرازیر شود نه فقط به جیب دولت و نهادهای شبه دولتی. دولت باید بتواند هزینه های خود را کنترل کند تا این ارزی که وارد کشور میشود از طریق سرمایه گذاری و ایجاد ارزش افزوده به جیب مردم سرایز شود و اگر این امر محقق نشود،بی شک دولت پرهزینه خیلی اعتبار سیاسی و اجتماعی نخواهد داشت.
اما توافق هسته ای و رفع تحریمها میتواند معادلات را عوض کند.
به طورحتم توافق هسته ای و رفع تحریمها به دولت کمک مضاعفی خواهد کرد،به طوری که با توافق هسته ای و رفع تحریمها شاهد فعالیت دولت با بانک های خارجی، تسهیل در روند صادرات و واردات، کاهش دریافت های زیرمیزی،کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از جولان دلالان در بازار، توسعه تجارت و صنعت و کاهش چند برابری هزینه های دولت خواهیم بود. اما این نکته حائز اهمیت است که آیا مابه التفاوت کاهش هزینه های دولت به جیب فقرا سرازیر میشود یا خیر؟
دولت از عملکرد خود رضایت دارد و پاسه این سوال را غیر مستقیم میدهد؟
بی شک تمام شاخص های اقتصادی باید مطابق با یک نرخ کارشناسی مثبت پیش رود، اما دراین یک سال و نیم اخیر نرخ نقدینگی از 470 هزارمیلیارد تومان به 680 هزارمیلیاردتومان رسیده است، به عبارتی بیش از 25 درصد نرخ نقدینگی رشد داشته،به طوری که به اندازه یا بیشتر ازکاهش نرخ تورم،نرخ نقدینگی درکشور افزایش پیدا کرده است. متاسفانه کاهش نرخ تورم درجامعه به هیچ عنوان احساس نمی شود،به طوری که دولت هرازچندگاهی از روند نزولی کاهش نرخ تورم درکشورخبرمی دهد،اما قیمت اقلام اساسی روزانه درحال افزایش است به طوری که نرخ هزینهها متناسب با میزان درآمدخانوارها نیست. کاهش نرخ تورم ازسوی سیستم های آماری درست محاسبه میشود،اما کاهش نرخ تورم درسیستم اجتماعی غلط از آب درمی آید که مثال بارز آن قیمت کنونی نان در بازار است که با این روندصعودی افزایش قیمت نان، بی شک تا چند وقت دیگر خوردن نان برای برخی اقشار ضعیف جامعه تبدیل به یک آرزو خواهدشد. نرخ تورم درجامعه کاهش پیدا نکرده،بلکه رشد تورم کاهش پیدا کرده است به طوری که تورم از40 درصد به 20 درصد رسیده است، که این میزان کاهش رشد تورم درهزینه های جاری خانوارها مشخص نیست به گونه ای که درحال حاضر خانوارها بیش از 20 درصد برای تامین مایحتاج خود تحت فشار هستند.
کاهش درآمدهای دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر درآمدهای ارزی با میزان هزینه های دولت هم سو نباشد و به دلیل داشتن بدهی،دولت باید از مردم قرض کند، یعنی به عبارتی اسکناس جدید بدون پشتوانه درکشور چاپ شود که با افزایش نرخ نقدینگی دولت از نظر سیاسی بسیار بی اعتبار میشود. آقای احمدی نژاد سکان دولت نهم را با نرخ نقدینگی 68 هزارمیلیارد تومان در دست گرفت، اما در پایان کار دولت دهم نرخ رشد نقدینگی 470 هزارمیلیارد تومان شد، به طوری که نرخ ارز هم از هزار تومان به 3هزار تومان رسید. با توجه به اینکه دولت نهم و دهم درآمدهای ارزی بسیار زیادی داشت، اما درآن زمان قیمت اجناس در بازار گران تر و زندگی برای فقرا سخت تر و برای اغنیا سهل تر شد.من امیدوارم درآمدهای ارزی کشور بر اساس خواسته و پیش بینی دولت باشد تا مشکلی در این زمینه ایجاد نشود. شما توجه داشته باشید معمولا در دولت هایی که نرخ نقدینگی افزایش پیدا کرده و به دنبال آن اسکناس جدید و بدون پشتوانه چاپ شده و باعث سخت شدن معیشت مردم شده اند، اعتبار سیاسی ، اجتماعی دولت زیر سوال رفته است. بارها درمناظره های کاندیداتوری ریاست جمهوری متذکر شدم که هر دولتی که از مشروطه تا به الان سکان دار قوه مجریه بوده،تورم نقدینگی داشته و از جیب فقرا استفاده کرده است، به همین دلیل دولتها باید متعهدانه به منظور افزایش استقلال پول ملی،کمتر از درآمدخود هزینه کنند و مردم هم در زمان انتخابات ریاست جمهوری باید از دولت بخواهند که هزینه های خود را کاهش دهد.
اما بالاخره دولت هم بر اساس نیازها و مبتنی بر درآمد هزینه میکند؟
اینگونه نیست. هزینه های دولت به دوصورت جاری و عمرانی است. بار هزینه جاری دولت بسیار سنگین تر از هزینه های عمرانی است و در طول زمان های مختلف تصدی گری و استخدام نیروی انسانی زیادتر شده است به عنوان مثال چندی پیش وزیر صنعت،معدن و تجارت با اخذ مجوز از مجلس 3 هزار نفر نیروی انسانی را برای کنترل قیمتها در بازار استخدام کرده که به علت ناکافی بودن درآمد دولت هنوزحقوق این افراد پرداخت نشده است به همین دلیل سیاست اینکه از طریق اشخاص،اشخاص دیگر راکنترل کنیم،بسیار سیاست غلطی است زیرا افراد نمی توانند همدیگر را کنترل کنند و پس از مدت زمانی شبیه یکدیگر میشوند. همچنین درخصوص هزینه های عمرانی هنوز برخی طرح های نیمه کاره عمرانی در شهرستانها پس از گذشت 20 سال تکمیل نشده اند.
بر اساس تحلیل شما این حجم طرح های نیمه کاره یعنی اینکه دولتها بیشتر شعارزده بوده اند؟
دولتها درگذشته بیش از درآمدهزینه کرده اند. در حال حاظر هم به دلیل اینکه تعهد و شعار دولت بسیار بالا رفته که حتی اگر درآمدهای آینده را هم هزینه کند، بازهم پاسخوی تعهدات و شعارها نیست. دولتها دائم در مقابل تعهدات خود و تعهدات دولت های گذشته با کسری درآمد و مشکلات ناشی از آن مواجه میشوند. به عنوان مثال چندی پیش مجلس تصویب کرد که دولت ظرف 3 سال آینده باید بدهی تمام پیمانکارها را پرداخت کند اما مگر دولت درآمدی دارد که بخواهد این میزان پول را پرداخت کند؟ به همین دلیل دولت باید برای پرداخت بدهی خود به چاپ اسکناس جدید و بودن پشتوانه اقدام کند که این امر باعث افزایش نقدینگی درکشور خواهد شد. همچنین دولت در راستای طرح سلامت 8 میلیون نفر را تحت پوشش تامین اجتماعی قرار داده،سوال اینجاست که دولت هزینه این عملکرد را از کجا تامین میکند؟ یا دولت خواهان افزایش کیفیت است به طور حتم این اقدام هم نیازمند به هزینه هنگفتی است . اما نکته اصلی این است که دولت تا به امروز فقط با قرض،هزینه کرده و سرپا مانده است.
اما اقدامات دولت های گذشته هیچ تاثیری در تحقق شعارهای ابتدای انقلاب نداشت و شاهد افزایش فقر در کشور هستیم؟
توجه داشته باشید دولتها در زمان انتخابات برای اخذ رای از مردم و حکومت داری به شعارهای دلخوش کننده در راستای نابودی فقر درجامعه و اجرای پروژه های عمرانی به منظور ایجاد اشتغال درشهرستان های محروم میپردازند،که متاسفانه به دلیل عدم عمل به آن شعارها پس ازگذشت مدت زمانی نزد ملت بی اعتبار میشوند،که بعضا برخی دولتها هم به منظور اجرای آن شعارها دست در جیب ملت میبرند، به طوری که دولتهای اقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد هم با این مشکل مواجه شدند و با شعارهای زینت شده پا به عرصه ریاست جمهوری گذاشته و در نهایت با بی اعتباری صحنه ریاست را ترک کردند.
شما با این حرف کل اعتبار و عملکرد دولتها را زیر سوال میبرید
خواهان نقض دولتها نیستم اما تا به امروز سیاست و شعارهای دولتها با عملکرد آنها بسیار متفاوت بوده است به همین دلیل دولتها اعتبار اجتماعی پیدا نکردند، متاسفانه تا به امروز دولت معتبری روی کار نیامده که پس از پایان ریاست برای یک عمر به عملکردهای متعهدانه آن دولت افتخار کنیم. ملت ایران باید در دنیا سرافراز باشد و اگر انتقادی میکنم ناشی از سوء نیت نیست،بلکه ناشی از سوز دل است،به همین دلیل باید سیاست و شعارهای دولتها مطابق با عملکرد آنها باشد.
پس با این تفاسیر شما هم اگر رئیس دولت میشدید راهی به جز شانه خالی کردن از زیر وعدهها نداشتید؟
شعار من در انتخابات ریاست جمهوری، دولت بدون تورم بود و اگر ملت به شعار من رای میدادند به طورحتم برای مردم،مجلس و مسئولان توضیح میدادم که درصورتی دولت بدون تورم ایجاد میشود که بیش از درآمد،هزینه نشود. دولتها در زمان انتخابات با ارائه شعارهایی تعهد کردند که پرداخت هایی داشته باشند، اما درصورتی این پرداختها انجام میشود که دولت از درآمد اضافه پرداخت کند نه از جیب مردم. اگر مردم رای به چنین دولتی دهند که به اندازه درآمد،هزینه میکند،آن دولت پشتوانه اجتماعی پیدا خواهدکرد و با همراهی ملت سیاست دولت با عملکرد آن مساوی میشود.