-
پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۳۲ ب.ظ
-
۹۷
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران و جان کِری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، عصرگاه چهارشنبه، 24 دی ماه 1393 و در حاشیه مذاکرات میان دو کشور، پس از یک نشست مذاکره یِ طولانی (حدوداً پنج ساعته)، باهم پیاده روی کردند.
این پدیده، همان قدر که در دنیای سیاست و دیپلماسی می تواند متعارف باشد، با در نظرگرفتن و توجه به جزئیاتی، می تواند دربردارنده یِ پیام های متعدد و مهمی نیز باشد:
1. این برنامه یِ پیاده روی و گپ زدن، از پیش اعلام نشده بود و این گونه که مطرح شده، حتی نیروهای امنیتیِ سوئیس در همان زمان مطلع شده بودند و اداره حمل و نقل عمومی نیز برای تنظیم رفت و آمد وسایل نقلیه عمومی، در پرترافیک ترین ساعات روز و در یکی از مناطق شلوغ و پرتردد مرکزی شهر (Belair)، آمادگی لازم را نداشت. همین امر موجب شده بود تا صفی طولانی از اتوبوس ها پشت سر هم قرار بگیرند و از طریق بلندگوهای داخل اتوبوس و مترو، عدم امکان رسیدن به موقع و منظم در ایستگاه ها (که در ژنو بسیار اهمیت دارد) به اطلاع مسافران برسد. این پدیده، و حضور چشمگیر نیروهای امنیتی موجب اظهار شگفتی و جلب توجه عمومی مردم و طبعاً گفت و گوی عمومیِ هر چند مختصر، شده بود. چرا که در شهر نسبتاً آرام و منظمی همچون ژنو که به حضور سران کشورها چنان عادت دارد که حتی به مناسبت آن محدودیت رفت و آمد یا راه بندانی ایجاد نمی شود، متعارف نیست که حضور مسئولان عالی رتبه سایر کشورها، موجب اختلال در حرکت وسایل نقلیه عمومی شود که اغلب مردم از آن ها برای رفت و آمد، استفاده می کنند.
2. با مقدمه نسبتاً مفصل بالا، روشن می شود که مسأله از یک قدم زدن معمولیِ دیپلماتیک فراتر است. در فرصت کوتاهی که برای هم فکری با بعضی دوستان خبره و باتجربه در حوزه سیاست و دیپلماسی رُخ داد، تحلیلی که از سویِ یکی از شخصیت هایِ بسیار باتجربه سیاسی ارائه شد، حاکی از این بود که این واقعه، نشانه ای است از این که مذاکرات به جایی رسیده است که برخی مسائل مهم، تنها باید میان دو کشور حل و فصل شود و به جز بالاترین مقام های دیپلماتیک دو کشور، احدی دیگر از مضمون آن ها باخبر نشود.
به تعبیر دیگر، این پیاده رویِ غیر مترقبه، ابتکاری است برایِ گریزِ از امکان شُنودهای بین المللی.
تلاش بعضی کشورها برای کارشکنی در روند مذاکرات که به هر دلیل منافع شان را با توفیق مذاکرات و نزدیکی بیشتر ایران و امریکا، نمی بینند و نیز تمایل جدی بعضی کشورهای عضو 5+1 که خواستار اشراف بر جزئیات توافق های سری میان دو کشور برای در نظر گرفتن منافع و امتیازات مد نظر خود در حین مذاکرات نهایی هستند، می توانند علت مهمی برای این این اقدام باشد. بر طبق این فرضیه، وزیران خارجه ایران و امریکا در این شرایط حساس، لازم دیده اند که امکان شنود مکالمات خود از طرف سرویس های امنیتی دیگر را به حداقل برسانند و در اقدامی از پیش اعلام نشده، فرصتی را برای بحث کردن بر سر مهم ترین نکات و ارائه نکات تأثیرگذار بر نهایی کردن توافقات رسمی خود انتخاب کنند. اقداماتی از این قبیل در گذشته، نیز مؤید این فرض است.
3. با وجودِ قوت و رواییِ ایده یِ فوق، به نظر می رسد پیام این قدم زدن عصرگاهی، از یافتن مجالی برای مذاکرات کاملاً مخفیانه و به دور از امکان شُنود فراتر باشد، گرچه نافی آن نیز نیست. چرا که در این صورت، در شهر ژنو با امکانات فوق العاده مناسب از نظر تسهیل قدم زدن و گپ و گفت، این امکان به راحتی وجود داشت که در مکان هایی مناسب تر، آرام تر و خوش منظره تر این امر صورت پذیرد. در حالی که محدوده یِ این پیاده روی، همچنان که پیش تر اشاره شد، در یکی از نقاط مرکزی شهر و در محدوده یِ نسبتاً قدیمی و کم مساحت شهر که از قضا از پرترددترین مناطق برای وسائل نقلیه عمومی و نیز عابران پیاده است انجام شده است. فضایی که به طور معمول نیز دو نفر بخواهند گپی بزنند نیاز دارند تا صدای خود را از صدای متعارف صحبت کردن بالاتر ببرند تا بهتر شنیده شوند. و دغدغه یِ تأمین کامل امنیت در چنین جای شلوغی، نیاز به تعدد نیروهای امنیتی (برخلاف روند متعارف در ژنو) را ایجاد کرده است. از این رو، شاید صرفاً برای تحقق منظور فوق، این پیاده رویِ پر سر و صدا صورت نگرفته است.
4. به نظر می رسد آن چه در سطحِ کلان، قصد و تعمد طرفین مذاکرات، در این مقطع زمانی و در این نقطه از دنیا بوده، ارائه پیام مهم رسانه ای به دنیا راجع به چگونگیِ روند مذاکرات، توفیق نسبیِ آن برخلاف موانع متعدد در به نتیجه رسانیدن آن و نمایشِ دوستانه بودن فضای طرفینی، است. طُرفه آن که با وجودی که پیش از این پیاده روی جلسه یِ مذاکره طولانی مدت برقرار بوده، اما ظاهراً پس از این برنامه، بار دیگر وزیران خارجه برای ادامه گفت و گو، به هتلِ محل مذاکرات بازگشتند و این از دید خبرنگاران نیز پنهان نبوده است.
عصرگاه چهارشنبه، ژنو، شهر بین المللی، در قلب اروپا، نه فقط در لایه هایِ دیپلماتیک خود، بلکه در حوزه عمومی نیز شاهد نمایشی از هماهنگی و موفقیت در تعامل، میان عالی ترین مقام های دیپلمات دو کشور مهم مذاکره کننده بود. چنین می نمایاند که در زمانی که فضای رسانه ای مشهود در ژنو، همچون سایر کشورها در هفته یِ اخیر مالامال از پوشش دادنِ حادثه های تروریستی پاریس و عواقب آن هاست، تیترهایِ دیگری و با رویکردی متفاوت، به منظور پوشش دادن خبر این تصمیمِ به ظاهر، صرفاً دوستانه یِ دوجانبه مسئولان سیاست خارجی دو کشور و گمانه زنی و تحلیل، به دنیای ارتباطات و رسانه های دنیا وارد شده و می شود. رویکرد و نمایشی با این مضمون که "توفیق مذاکراتِ هسته ای ایران و آمریکا و هم گرایی بیشتر این دو کشور، تضمینی برای مقابله با موجِ خشونت گرایی و خشونت طلبی در دنیا، خواهد بود."! و این همانی ست که دنیای امروز به شدت بدان نیاز دارد.
"نیت ها و اهداف"، هر چه بوده و هر چه باشد، امید است که "نتیجه" ها در نهایت، بردارنده یِ حقوق و کرامتِ نوعِ بشر، آبادیِ سرزمین ها و استقرارِ صلح در دنیایِ خشونت زده یِ امروزمان باشد!
چنین بادا!
1. این برنامه یِ پیاده روی و گپ زدن، از پیش اعلام نشده بود و این گونه که مطرح شده، حتی نیروهای امنیتیِ سوئیس در همان زمان مطلع شده بودند و اداره حمل و نقل عمومی نیز برای تنظیم رفت و آمد وسایل نقلیه عمومی، در پرترافیک ترین ساعات روز و در یکی از مناطق شلوغ و پرتردد مرکزی شهر (Belair)، آمادگی لازم را نداشت. همین امر موجب شده بود تا صفی طولانی از اتوبوس ها پشت سر هم قرار بگیرند و از طریق بلندگوهای داخل اتوبوس و مترو، عدم امکان رسیدن به موقع و منظم در ایستگاه ها (که در ژنو بسیار اهمیت دارد) به اطلاع مسافران برسد. این پدیده، و حضور چشمگیر نیروهای امنیتی موجب اظهار شگفتی و جلب توجه عمومی مردم و طبعاً گفت و گوی عمومیِ هر چند مختصر، شده بود. چرا که در شهر نسبتاً آرام و منظمی همچون ژنو که به حضور سران کشورها چنان عادت دارد که حتی به مناسبت آن محدودیت رفت و آمد یا راه بندانی ایجاد نمی شود، متعارف نیست که حضور مسئولان عالی رتبه سایر کشورها، موجب اختلال در حرکت وسایل نقلیه عمومی شود که اغلب مردم از آن ها برای رفت و آمد، استفاده می کنند.
2. با مقدمه نسبتاً مفصل بالا، روشن می شود که مسأله از یک قدم زدن معمولیِ دیپلماتیک فراتر است. در فرصت کوتاهی که برای هم فکری با بعضی دوستان خبره و باتجربه در حوزه سیاست و دیپلماسی رُخ داد، تحلیلی که از سویِ یکی از شخصیت هایِ بسیار باتجربه سیاسی ارائه شد، حاکی از این بود که این واقعه، نشانه ای است از این که مذاکرات به جایی رسیده است که برخی مسائل مهم، تنها باید میان دو کشور حل و فصل شود و به جز بالاترین مقام های دیپلماتیک دو کشور، احدی دیگر از مضمون آن ها باخبر نشود.
به تعبیر دیگر، این پیاده رویِ غیر مترقبه، ابتکاری است برایِ گریزِ از امکان شُنودهای بین المللی.
تلاش بعضی کشورها برای کارشکنی در روند مذاکرات که به هر دلیل منافع شان را با توفیق مذاکرات و نزدیکی بیشتر ایران و امریکا، نمی بینند و نیز تمایل جدی بعضی کشورهای عضو 5+1 که خواستار اشراف بر جزئیات توافق های سری میان دو کشور برای در نظر گرفتن منافع و امتیازات مد نظر خود در حین مذاکرات نهایی هستند، می توانند علت مهمی برای این این اقدام باشد. بر طبق این فرضیه، وزیران خارجه ایران و امریکا در این شرایط حساس، لازم دیده اند که امکان شنود مکالمات خود از طرف سرویس های امنیتی دیگر را به حداقل برسانند و در اقدامی از پیش اعلام نشده، فرصتی را برای بحث کردن بر سر مهم ترین نکات و ارائه نکات تأثیرگذار بر نهایی کردن توافقات رسمی خود انتخاب کنند. اقداماتی از این قبیل در گذشته، نیز مؤید این فرض است.
3. با وجودِ قوت و رواییِ ایده یِ فوق، به نظر می رسد پیام این قدم زدن عصرگاهی، از یافتن مجالی برای مذاکرات کاملاً مخفیانه و به دور از امکان شُنود فراتر باشد، گرچه نافی آن نیز نیست. چرا که در این صورت، در شهر ژنو با امکانات فوق العاده مناسب از نظر تسهیل قدم زدن و گپ و گفت، این امکان به راحتی وجود داشت که در مکان هایی مناسب تر، آرام تر و خوش منظره تر این امر صورت پذیرد. در حالی که محدوده یِ این پیاده روی، همچنان که پیش تر اشاره شد، در یکی از نقاط مرکزی شهر و در محدوده یِ نسبتاً قدیمی و کم مساحت شهر که از قضا از پرترددترین مناطق برای وسائل نقلیه عمومی و نیز عابران پیاده است انجام شده است. فضایی که به طور معمول نیز دو نفر بخواهند گپی بزنند نیاز دارند تا صدای خود را از صدای متعارف صحبت کردن بالاتر ببرند تا بهتر شنیده شوند. و دغدغه یِ تأمین کامل امنیت در چنین جای شلوغی، نیاز به تعدد نیروهای امنیتی (برخلاف روند متعارف در ژنو) را ایجاد کرده است. از این رو، شاید صرفاً برای تحقق منظور فوق، این پیاده رویِ پر سر و صدا صورت نگرفته است.
4. به نظر می رسد آن چه در سطحِ کلان، قصد و تعمد طرفین مذاکرات، در این مقطع زمانی و در این نقطه از دنیا بوده، ارائه پیام مهم رسانه ای به دنیا راجع به چگونگیِ روند مذاکرات، توفیق نسبیِ آن برخلاف موانع متعدد در به نتیجه رسانیدن آن و نمایشِ دوستانه بودن فضای طرفینی، است. طُرفه آن که با وجودی که پیش از این پیاده روی جلسه یِ مذاکره طولانی مدت برقرار بوده، اما ظاهراً پس از این برنامه، بار دیگر وزیران خارجه برای ادامه گفت و گو، به هتلِ محل مذاکرات بازگشتند و این از دید خبرنگاران نیز پنهان نبوده است.
عصرگاه چهارشنبه، ژنو، شهر بین المللی، در قلب اروپا، نه فقط در لایه هایِ دیپلماتیک خود، بلکه در حوزه عمومی نیز شاهد نمایشی از هماهنگی و موفقیت در تعامل، میان عالی ترین مقام های دیپلمات دو کشور مهم مذاکره کننده بود. چنین می نمایاند که در زمانی که فضای رسانه ای مشهود در ژنو، همچون سایر کشورها در هفته یِ اخیر مالامال از پوشش دادنِ حادثه های تروریستی پاریس و عواقب آن هاست، تیترهایِ دیگری و با رویکردی متفاوت، به منظور پوشش دادن خبر این تصمیمِ به ظاهر، صرفاً دوستانه یِ دوجانبه مسئولان سیاست خارجی دو کشور و گمانه زنی و تحلیل، به دنیای ارتباطات و رسانه های دنیا وارد شده و می شود. رویکرد و نمایشی با این مضمون که "توفیق مذاکراتِ هسته ای ایران و آمریکا و هم گرایی بیشتر این دو کشور، تضمینی برای مقابله با موجِ خشونت گرایی و خشونت طلبی در دنیا، خواهد بود."! و این همانی ست که دنیای امروز به شدت بدان نیاز دارد.
"نیت ها و اهداف"، هر چه بوده و هر چه باشد، امید است که "نتیجه" ها در نهایت، بردارنده یِ حقوق و کرامتِ نوعِ بشر، آبادیِ سرزمین ها و استقرارِ صلح در دنیایِ خشونت زده یِ امروزمان باشد!
چنین بادا!