-
سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ
-
۷۱
پاریس روزهای گذشته را با ناآرامی و کابوس سپری کرد. شریف و سعید کواشی حمله کنندگان به دفتر نشریه فکاهی شارلی ابدو در یک چاپخانه در منطقه صنعتی روستای دمارتن آن گوئل پناه گرفتند.
نیروهای امنیتی فرانسه به این چاپخانه حمله کردند و تیراندازی میان دو فراری و نیروهای امنیتی مدتی ادامه داشت. هر دو برادر کشته شدند. در حادثه ای جداگانه، آمدی کولیبالی در فروشگاهی در شرق پاریس اقدام به گروگانگیری و تهدید کرد در صورت مداخله پلیس، گروگان ها را خواهد کشت. نیروهای امنیتی فرانسه مداخله کردند و کولیبالی را کشتند. چهار تن از گروگان ها نیز در روند درگیری کشته و پنج تن دیگر زخمی شدند.
به دنبال حمله روز چهارشنبه به دفتر نشریه فکاهی شارلی ابدو به این مساله اشاره شد که کشتار کاریکاتوریست های شارلی ابدو بیشتر عملیاتی ایذایی بوده است تا تروریسم.
پلیس فرانسه از چندین سال پیش در مورد سابقه فعالیت های برادران کواشی و کولیبالی اطلاعات داشت و همه این افراد تحت نظر سرویس های اطلاعاتی فرانسه بودند. به گفته فرانسوا مولین دادستان پاریس، برادران کواشی بیش از 500 مرتبه با کولیبالی و حیات بومدین دوست وی، تلفنی صحبت کرده بودند. پلیس فرانسه پنج نفر از جمله همسر یکی از برادران کواشی را بازداشت کرده است.
به گزارش رویترز، یکی از برادران کواشی از روی کارت شناسایی که در خودرویی در نزدیکی محل حمله جا گذاشته بود، شناسایی شد. مسئله این است که هیچ جنایتکاری که با برنامه قبلی دست به حمله ای می زند، اسناد و مدارک دال بر دخالت خود در حمله را به صحنه جرم نمی برد.
روزنامه گاردین چاپ لندن در گزارش خود از گروگانگیری در شرق پاریس نوشت: «پلیس فرانسه دی ان ای کولیبالی را از روی لباسی که در نزدیکی صحنه تیراندازی به یک پلیس زن در مونتروژ جا گذاشته بود، شناسایی کرد.»
نکته اینجاست که تحلیل و آزمایش دی ان ای دست کم دو روز زمان می برد و شناسایی فردی از روی دی ان ای در دو ساعت غیر ممکن است. پلیس فرانسه در این مورد دروغ گفته است!
شبکه تلویزیونی بی اف ام فرانسه پس از پایان بحران گروگانگیری گفتگویی را پخش و ادعا کرد کولیبالی با این شبکه تلویزیونی تماس و اعلام کرده است: «وی و برادران کواشی عملیات خود را هماهنگ کرده بودند.» این گفتگوی تلفنی را می توان نسخه دیگری از اظهارات شریف در مورد اینکه این عملیات توسط القاعده در یمن صورت گرفته است، دانست.
شریف ظاهرا در این گفتگوی تلفنی اذعان داشته قرار نیست حمله دیگری در پاریس صورت بگیرد و افزوده: «ما از پیامبر اسلام دفاع می کنیم. ما زنان را نمی کشیم. ما همانند شما نیستیم. ما شرف و غیرت داریم.»
کوین برت تولیدکننده برنامه رادیویی «دروغ ممنوع» به نقل از آلن ریز تصریح کرد: «برادران کواشی از پیش در محل حمله دوربینی کار گذاشته بودند تا از صحنه حمله به خوبی فیلمبرداری شود. آنها زبان فرانسه را به خوبی صحبت می کردند. با دقت یک نظامی هدف گرفتند و به سبک نظامی ها لباس پوشیده بودند. آنها از روی یک فهرست دست به کشتار زدند و بدون خونریزی و آشوب بیشتر صحنه را ترک کردند. رئیس جمهور فرانسه اندکی بعد درخواست جلسه ای فوری کرد. چندین تیرانداز. آیا این مسئله می تواند عملیات ایذایی آژانس اطلاعاتی فرانسه بوده باشد؟»
در مقاله پیشین در این باره «کشتار در پاریس: تروریسم یا عملیات ایذایی» به این نکته اشاره شد که حقیقت وقایع معمولا با ظاهر آنها متفاوت است. کوین برت حق دارد که می گوید اتفاقات در پاریس عملیات ایذایی دولت فرانسه بوده است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
برادران کواشی به خوبی از همه شرایط آگاه بودند و از جلسه روز چهارشنبه در نشریه شارلی ابدو اطلاع داشتند. اما چه کسی به آنها اطلاع داده بود؟ پیش از حمله روز چهارشنبه نیروهای پلیس در دفتر نشریه شارلی ابدو مستقر و دو افسر پلیس مسئول محافظت از استفان شاربونیه شده بودند. اما چرا این نیروهای پلیس به وظیفه خود عمل نکردند؟
یکی از خبرنگاران نشریه شارلی ابدو اجازه داد برادران کواشی وارد دفاتری شوند که تحت محافظت بودند. هیچ نیروی پلیسی در خارج از دفتر دیده نمی شد. بعد از حمله به شارلی ابدو نیروهای امنیتی کاملا مسلح در مرکز پاریس مستقر شدند. گزارش های متفاوتی در مورد آنچه پس از کشتار در شارلی ابدو روی داد، منتشر شده است. طبق برخی گزارش ها، به سر یکی از نیروهای پلیس شلیک شد؛ اما هیچ خونی در بیرون دفتر دیده نمی شد! در گزارشی دیگر اعلام شد افسر از خودروی پلیس بیرون افتاده است. در گزارشی دیگر وی از پاسگاه پلیس خارج شده و در گزارشی دیگر، این افسر پلیس با دوچرخه به محل حادثه رسیده بود. در یکی از گزارش ها اعلام شد دو برادر در حال خروج از ساختمان فریاد زدند: «ما انتقام بی حرمتی به حضرت محمد را گرفتیم.»
سوال این است که آیا نیرهای امنیتی فرانسه از پیش از برنامه حمله به شارلی ابدو اطلاع داشتند؟! گزارش های منتشر شده در رسانه ها اطلاع قبلی نیروهای امنیتی را از حمله تایید می کند. آیا آنها نیز در این حمله دست داشتند؟ آیا نیروهای امنیتی می خواستند چنین حمله ای در پاریس روی دهد؟
آیا پوسترهای حمایت از شارلی ابدو از پیش آماده شده بود؟ بلافاصله پس از حمله روز چهارشنبه پوسترهای «من چارلی هستم» بلافاصله پخش و تصاویر در مقیاس جهانی مخابره شدند. آیا دستان واشنگتن نیز در این حمله آلوده بود؟ دستان اسرائیل چطور؟ آماچی استین معاون سردبیر شبکه رادیویی آی بی ای اسرائیل در زمان حمله در صحنه حضور داشت و عکس هایی از تیراندازی را مخابره کرد. نتانیاهو اعلام کرد گروهی از نیروهای ویژه اسرائیل را که در عملیات محاصره تخصص دارند برای کمک به نیروهای امنیتی فرانسه اعزام خواهد کرد. نیروهای عملیاتی موساد و سیا چطور؟ آیا آنها هم در این حمله در روند برنامه ریزی و اجرا، دست داشتند؟ آیا برادران کواشی و کولیبالی قربانیان مناسبی برای این عملیات بودند؟ حمید مراد مظنون سوم در حمله به شارلی ابدو چطور؟
دوستان حمید مراد در پایگاه اینترنتی توییتر نوشتند در زمان حمله به شارلی ابدو وی در کلاس همراه آنها بوده است. وی پس از مشاهده اخبار و شنیدن نامش در رسانه ها، خود را به پاسگاه پلیس منطقه ای واقع در حدود 250 کیلومتری شمال شرق پاریس معرفی می کند. این پاسگاه از دفتر نشریه شارلی ابدو بسیار دور است. شواهد موجود حاکی از این هستند که نیروهای امنیتی فرانسه برادران کواشی و کولیبالی را تحت نظر داشتند.
ادعای رسانه ها در مورد اینکه حمله به شارلی ابدو حمله به آزادی بیان بود، بی معنی است. در بسیاری از موارد گزارش های رسانه های عمومی بسیاری از افراد را ناخشنود می کند، اما در هیچ یک از این موارد سردبیر این رسانه ها کشته نمی شود.
عملیات ایذایی سنت آمریکاست. دیگر کشورها نیز اکنون به استفاده از چنین عملیاتی روی آورده اند. عملیاتی که با هدف فریب دادن اذعان عمومی صورت می گیرد. فریب های بزرگ، تحریف اتفاقات، برنامه ریزی، تقصیر را به گردن دیگری انداختن و ساختن افسانه هایی مغایر با واقعیت همه پیش زمینه ای برای نظامی گرایی، آغاز جنگ ها، به مستعمره گرفتن دیگر کشورها برای کسب منفعت، خنجری هستند که در قلب جوامع آزاد فرو می رود.
اما در مواجهه با چنین اتفاقاتی، سوالات مهم هیچگاه پرسیده نمی شوند. چرا در حمله به دفتر نشریه شارلی ابدو و گروگانگیری در فروشگاه، برادران کواشی و کولیبالی، خبرنگاران، پرسنل فروشگاه و مردم عادی را هدف قرار دادند؟ هدف آنها چه بود و امیدوار بودند این حملات چه دستاوردی داشته باشد؟ شهادت معمولا در مقابله با اهدافی حائز اهمیت در نظر گرفته می شود، نه کسانی که هیچ نقشی در سیاستگذاری های دولت ندارند...
پول کرگ روبرتز بر این باور است که آمریکا بیش از هر کشور دیگری از حملات در پاریس سود می برد. مسئله سلطه و برتری در جهان است. واقعیت به شیوه ای نظام مند دفن و دروغ های بی اساس جایگزین آن می شود. ترس و وحشت سبب می شود مردم با آنچه به ضرر آنهاست کنار بیایند. نیاز به اعتقاد عمومی به جنگ با تروریسم، واقعیت ماجراست؛ نیاز به پذیرش اظهارات بی اساس مقامات و نادیده گرفته شدن حقیقت حمایت غرب به رهبری آمریکا از اسلام گرایان افراطی!
توجه عموم نباید به این مسئله معطوف شود که غرب، گروه های افراطی را تشکیل داده، آنها را مسلح و تجهیز مالی می کند، آموزش می دهد و فرماندهی آنها بر عهده دارد و از این گروه های افراطی به عنوان سربازان نیابتی خود در جنگ با دشمنان آمریکا استفاده می کند.
جوامع به اصطلاح دموکراتیک به طور فزاینده نقش پلیس کشورها را ایفا می کنند. اداره دولت بر مبنای قانون اساسی به مرور زمان به مفهومی دور و محو خواهد شد. آزادی های اساسی در زندگی واقعی از بین خواهند رفت چرا که ملت ها از ترس و وحشت با نظارت های بیشتر موافقت می کنند، چرا که حوادثی همچون ناآرامی های سه روزه در پاریس برای همه وحشت آور هستند.
گروه های افراطی دیگر در دوردست ها عملیات انجام نمی دهند. آنها وارد جوامع غربی شده اند، همان جوامع و کشورهایی که بیش از همه و به طور پنهانی از تروریسم حمایت کرده اند.