-
سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۰۴ ب.ظ
-
۷۶
مایکل روبین، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و پژوهشگر مؤسسه «امریکن اینترپرایز» در مطلبی که در پایگاه اینترنتی «کامنتری مگزین» منتشر کرده، به موضوع پیوند موجود میان تروریستهای تکفیری داعش و عناصر سابق بعثی در عراق پرداخته و چنین استدلال کرده که نگرانیهای کنونی دولت عراق در این زمینه، به هیچ وجه بیپایه نیست.
روبین اشاره میکند در ماههای اخیر و از زمان روی کار آمدن حیدر العبادی به عنوان نخست وزیر عراق، محافل غربی انتقادات متعددی علیه وی مطرح و چنین بیان کردهاند که وی تمایلی برای وارد شدن به روند آشتی با گروههای سنی این کشور و همکاری با آنها ندارد؛ به عبارت دیگر، ادعای مطرح این است که گروههای سیاسی سنی در عراق، همگی خواستار مصالحه با دولت هستند و این دولت است که با نشان دادن عدم تمایل، جلوی تحقق این امر را گرفته است.
اما نکتهای که این تحلیلگر به آن اشاره میکند، این است که از یک سو شیعیان اکثریت جمعیت عراق را تشکیل میدهند و از سوی دیگر، بسیاری از گروههای سیاسی سنی، هیچ گاه نظر خوبی نسبت به همکاری با دولت بغداد نداشتهاند. این بدبینی میان اعراب شیعه و سنی در عراق تا آنجا پیش رفته که در حال حاضر، حتی نگهبانان پارلمان عراق در بغداد از میان پیشمرگههای کرد انتخاب میشوند، زیرا حتی رویکرد کردها در این زمینه، بازتر از دیگران بوده است.
اما در این میان، آنچه به عقیده روبین، ریشه اصلی مسائل کنونی را در موضوع مذکور فراهم کرده، نوع سیاستهایی است که آمریکا در دوران اشغال عراق در این کشور به کار گرفت. نماینده این سیاست به طور خاص، ژنرال دیوید پترائوس بود که فرماندهی نیروهای آمریکایی در عراق را بر عهده داشت. پترائوس به جای مقابله با آن دسته از گروههای سیاسی سنی که تمایل به توسل به خشونت داشتند، به آنها امتیاز داده و به قدرتمندتر شدن آنها کمک کرد.
هرچند این امر میتوانست در کوتاه مدت سبب آرام شدن این گروهها شده و از نظر نظامی، یک استراتژی صحیح به شمار برود، یک اثر منفی بسیار مهم داشت؛ این امر سبب شد، بسیاری از رهبران این گروهها به این نتیجه برسند که میتوانند با توسل به خشونت به چیزی دست پیدا کنند که از طریق صندوقهای رأی قادر به دستیابی به آن نیستند.
در همین راستا، پترائوس به جای مقابله با عناصر سابق بعثی و همچنین گروههای افراط گرا، درصدد جلب نظر و جذب آنها به سوی خود برآمد. در سال ۲۰۰۴، وی این موضوع را به صراحت در جریان یک سخنرانی بیان کرد و همین بحث به محور استراتژی وی در عراق تبدیل شد: «ائتلاف باید با شماری از هزاران مقام سابق بعثی وارد مصالحه شده و به آنها سهمی آشکار از موفقیت در عراق جدید بدهد».
وی این نظریه را در عمل به کار بست و محمود محمد المارس، ژنرال سابق بعثی را به فرماندهی نیروهای مرزبانی عراق در مرز این کشور با سوریه منصوب کرد. با انتصاب این فرد، روند قاچاق و همچنین رفت و آمد افراط گرایان به عراق تسهیل شد. در سال ۲۰۰۷، اطلاعات به دست آمده، مربوط به عناصر مسلح خارجی در عراق، نشان داد که بیشتر این افراد از مرز سوریه به عراق وارد شدهاند.
اقدام دیگر پترائوس، انتصاب محمد خیری، یکی دیگر از ژنرالهای بعثی به سمت ریاست پلیس موصل بود. زمانی که پترائوس از عراق رفت، خیزی در عمل کلید موصل را به افراط گرایان تقدیم کرد.
نکته مهم در این میان آنکه همین عناصر سابق بعثی، امروز در صفوف گروههای افراط گرای تکفیری قرار دارند. از مدتها پیش از سقوط صدام، رویکرد بعثی از حالت یک ایدئولوژی خارج و به ابزاری برای قدرت تبدیل شد؛ بنابراین، چندان عجیب نیست که عناصر سابق بعثی، به تکفیریهای امروز تبدیل شده باشند. طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور سابق عراق ـ که خود به انجام جرایم زیادی متهم است ـ مدتی پیش اظهار داشت خود ابوبکر البغدادی، خلیفه خودخوانده داعش نیز زمانی بعثی بوده است.
به این ترتیب، مشخص میشود که در حقیقت، این نیروهای آمریکایی حاضر در عراق بودهاند که از مدتها پیش، زمینه حضور و فعالیت عناصر سابق بعثی و همچنین افراط گرایان را در عرصه سیاسی عراق فراهم کردند که امروز علاوه بر تحت تأثیر قرار دادن اوضاع امنیتی این کشور، زمینه تشدید بدبینی میان گروههای شیعه و سنی را نیز فراهم کرده است.