-
شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ق.ظ
-
۱۱۵
در همایش اصول گرایان که روز پنجشنبه در تهران برگزار شد، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی یعنی حداد عادل به نکتهای اشاره کرد که میتواند مسیر اصول گرایان در انتخابات مجلس دهم باشد. حداد در این نشست گفت:« بنای کار ما در انتخابات مجلس آینده باید پیروزی اصولگرایی باشد و نه پیروزی تشکلی که بنده یا فلانکس عضو آن است.» او پیش از این نیز در همایش دیگر به این نکته اشاره کرده و گفته بود:« مهم این این است که مجلس آینده اصولگرا باشد و در مسیر رهبری و امام حرکت کند.»
این جملات در تحلیل رفتار اصول گرایان در انتخابات مجلس دهم بسیار مهم و کلیدی است. حداد عادل از یک استراتژی بزرگ سخن میگوید، استراتژی که میتواند تغییرات گستردهای در فضای سیاسی کشور ایجاد کند. توجه کنید حداد میگوید که باید مجلس آینده اصول گرا باشد و این یعنی اینکه اصول گرایان برای رسیدن به هدف خود حاضرند از هر وسیلهای استفاده کنند.
پیش از خرداد 92 در ادبیات سیاسی ایران اصول گرایان به دو دسته عمده یعنی اصول گرایان معتدل « جامعه روحانیت، جبهه پیروان و ...» و اصول گرایان تندرو« جبهه پایداری، طرفداران احمدی نژاد» تعریف میشد. اما تغییر در قوه مجریه و احتمال تغییر در قوه مقننه باعث شد تا این تعریف دچار دگرگونی شود و « نئو اصول گرایی» در این گفتمان شکل بگیرد.
سه اتفاق مهم سیاسی در کشور زمینه را برای ظهور « نئو اصول گرایی فراهم کرد. اولین آن همانگونه که گفته شد، انتخابات ریاست جمهوری 92 بود. پیروزی حسن روحانی در جمع نامزدهای متعدد اصول گرایی شوک بزرگی به جریان راست ایران بود. بخشی از اصول گرایان بعد از این شکست تصمیم گرفتند به هر شکل ممکن این شکست را در انتخابات مجلس دهم جبران کنند.
درگذشت دو زعیم جریان راست ایران یعنی آیتالله مهدوی کنی و حبیب الله عسگراولادی، حادثه مهم بعدی بود که زمینه ساز بروز این تفکر سیاسی در کشور را ایجاد کرد. مهدوی کنی و حبیب الله عسگر اولادی در عمر سیاسی خود همیشه سعی میکردند جریان راست ایران را از تندروی برحذر دارند. این ویژگی به ویژه در اواخر عمر این دو زعیم بزرگ جریان راست ایران قابل مشاهده بود.
ظهور مجدد اصلاح طلبان بعد از حاشیه نشینی هشت ساله، سومین دلیلی است که باعث شده است اصول گرایان به فکر تجدید نظر در گفتمان سیاسی خود شدند. اصول گرایان در مجلسهای هفتم، هشتم و نهم عمدتا به رقابت درون گروهی پرداختند. تمام رقبای انتخاباتی در این سه مجلس زیر یک بیرق سینه میزدند و آنهم اصول گرایی بود اما در مجلس دهم آنها قطعا رقیب قدرتمندی به نام اعتدالیون و اصلاح طلبان روبرو خواهند بود. به خاطر همین معنا مجبور به فرستادن تیمی قدرتمند برای رقابت به این جریانها هستند.
در تفکر « نئو اصول گرایی» دیگر جایی برای گفتمان های اعتدالی وجود ندارد بلکه تمام اینها در تئوری« رسیدن به مجلس دهم» حل میشوند. در این گفتمان تازه سربرآورده در جریان راست ایران یک اصل مهم وجود دارد و آنهم « اصل فراموشی» است. اصول گرایان که تا دیروز یک دیگر را متهم به خروج از گفتمان اصول گرایی میکردند امروز کنار یکدیگر مینشینند تا نگذارند مجلس همچون دولت به دست رقیب بیفتد.
برای « نئو اصول گرایان» فردای پیروزی در مجلس دهم اولویت اصلی نیست بلکه درآمدن نام اصول گرایان از صندوقهای رای تابلو این جریان است. آنها اعتقاد دارند که اول به مقصد برسیم بعد سر کرایه دعوا کنیم!
در این میان خود به خود اصول گرایان معتدلی همچون علی لاریجانی و بسیاری از چهرههای شناخته شده جامعه روحاینت مبارز به وسیله « نئو اصول گرایان » از این جریان حذف میشوند. علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس بر این باور است که نباید به دولت روحانی به عنوان یک رقیب نگاه کرد بلکه باید او را همچون گذشته در قالب اصول گرایی تعریف کنیم. اصول گرایانی از جنس لاریجانی بر این باورند که پشت کردن ما به روحانی منجر به افتادن رئیس جمهور در آغوش اصلاح طلبان خواهد شد. اما نئو اصول گرایان بر این باور نیستند و اعتقاد دارند که روحانی از دایره اصول گرایی خارج شده است. این جریان سیاسی معتقد است نه روحانی بلکه هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری نیز دیگر این جریان نمیگنجند.
همین کنار رفتن تدریجی گفتمان اعتدال اصول گرایی باعث میشود که جریان تندرو، رهبری نئو اصول گرایان را به عهده بگیرند. نمونه بارز آن بحث وحدت حول محور آیتالله مصباح یزدی است. آیتالله مصباح یزدی در سالهای پیش « سد محکم» وحدت در جریان اصول گرایی بود و جریان سیاسی منتسب به او یعنی جبهه پایداری همیشه نقش پسر بد جریان اصول گرایی را بازی میکردند. اما امروز به دلیل ترس از یک شکست دیگر باعث شده است تا اصول گرایان به سراغ او برودند و در غیاب مهدوی کنی از او بخواهند که نقش رهبری معنوی اصول گرایان را بازی کند.
مصباح یزدی امروز پرچم دار مخالفت با دولت روحانی است. به نظر این آیتالله، روحانی یک رئیس جمهور غرب زده است که نمیتواند انقلاب را در مسیر خود نگه دارد و همین تفکر خود به خود زمینه ساز شکل گرفتن یک دو قطبی بزرگ در انتخابات مجلس خواهد شد. قطعا با این شیوه یک سوی طرفداران دولت اعم از اصلاح طلب و اصول گرایان خارج از نئو اصول گرایی قرار خواهند گرفت و دگر سو مخالفان دولت!
شاید بتوان گفت بعد از مجلسهای سوم و ششم که فضای انتخابات قوه مقننه رقابتی به دو قطبی بود میتوان شاهد این معنا بود که انتخابات مجلس دهم به رقابتی ترین انتخابات اداوار مجلس در ایران شود.
آنچه مشخص است « نئو اصول گرایی» در حال رقم زدن گفتمان تازه در جریان راست ایران است. گفتمانی که میتواند تندروی در این جریان سیاسی نهادینه کند. باید دید که اصول گرایانی که هنوز وارد این جریان نشدند و در مقابل آن مقاومت میکنند چگونه با این پدیده سیاسی برخورد خواهند کرد. قطعا بهار 94 دوارن تازهای برای جریان راست ایران است. دورانی که شاید میتواند دوباره زمینه ساز جدایی چهرههایی از جریان اصول گرایی شود تا انشقاقی دیگر در این جریان شکل بگیرد.