-
شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۵۳ ب.ظ
-
۹۶
با انتشار دوباره خبرهایی درباره وضعیت وخیم ملک عبدالله و پیش از اعلام رسمی خبر مرگ پادشاه عربستان، برخی با ادبیاتی زننده و توهینآمیز به استقبال مرگ پادشاه عربستان رفتهاند و حتی از برگزاری جشن به مناسبت مرگش سخن به میان آوردهاند؛ اما آیا چنین رفتارهایی اخلاقی و همسو با مصالح ملی است؟ آیا باید با این رفتار همراهی کرد یا در قبالش سکوت کرد؟
در سه دهه اخیر، روابط ایران و عربستان، فرازونشیبهای متعددی را پشت سر گذاشته، ولی در یک دهه اخیر، این ارتباط مثبت قلمداد نمیشد و برخی در کشور نیز به تیره شدن این روابط دامن میزدند؛ اما به هر حال حسن همجواری جزو سیاستهای معمول ایران در تمامی ادوار تاریخی بوده و حتی اگر یک همسایه با ایران رفتار دوستانهای نداشته، کشورمان تا آنجا که ممکن بوده و منافی با شأن کشورمان نبوده، رفتار متقابلی در پیش نگرفته است.
در این میان اما اتفاقاتی رخ داده که سوای تبعات سیاسیاش، به لحاظ اخلاقی نیز قابل پذیرش نیست و بیشباهت پیشنهاد تغییر نام خیابانهای اطراف سفارتخانه کشورهای عربی به خلیج فارس نیست؛ رویکردی که طبیعتاً با واکنش متقابل کشورهای عربی مواجه میشد و تنها بر اختلافات و تنشها در این باره افزوده میشد، ولی آنچه درباره واکنش همراه با شادی نسبت به مرگ یک مقام ارشد کشوری در اطراف ایران رخ داده، به مراتب از این امر نیز خطرناکتر است و سوای امکان ایجاد و افزایش تنشها، حتی در ساحت اخلاق نیز پذیرفته نیست.
حال با انتشار دوباره اخباری درباره مرگ پادشاه عربستان و پیش از تأیید رسمی مرگ ملک عبدالله، برخی با طراحی اعلامیههایی به شادی پرداختهاند و برخی نیز تیتر روزنامههایشان را به گونهای انتخاب کردهاند که حکم توهین به پادشاه عربستان را داشت؛ امری که شاید به زعم بسیاری بد نباشد، مشروط بر اینکه پذیرفته باشیم شاید این توهینها به مقامات کشورهای مختلف با توهین به مسئولان کشورمان پاسخ داده شود!
در واقع تنها در صورتی توهین به حاکمان دیگر کشورها قابل پذیرش است که توهین به مقامات کشورمان برای ما اهمیت نداشته باشد، زیرا در گیتی، همواره گروهها و رسانههایی هستند که در پاسخ به توهین، توهین نمایند؛ بنابراین، اگر مسیر توهین به مقامات دیگر کشورها ـ ولو آنهایی که باعث و بانی برخی مسائل تلقیشان میکنیم ـ در پیش گرفته شود، مسیر معکوس نیز شکل میگیرد و در عمل با آغاز این توهینها پذیرفتهایم که توهینها به مقامات ما آغاز شود.
البته نمیتوان از تبعات سیاسی چنین اعمالی نیز غافل شد، زیرا گاهی تیتر یک روزنامه منجر به هزینههای سیاسی شده و این تصور پیش آمده که موضع مطرح در یک روزنامه با چراغ سبز همراه بوده و تأیید شد، حال آنکه چنین رویکردی وجود ندارد و متأسفانه برخی رسانهها، منافع و مصالحی ملی را در نظر نمیگیرند و هزینههای مشخصی را ایجاد میکنند که چالشی برای سکانداران سیاست خارجی کشور میشود.
بنابراین اگر سیاست عدم تنشزایی با کشورهای همسایه برای برخی گروهها و رسانههای وابسته به آنها اهمیت ندارد، به احترام مسئولان کشورمان، با ادبیات و رفتاری سنجیده درباره مسئولان دیگر کشورها بنویسند، تا مسئولان ارشد کشورمان به واسطه بیتدبیری این گروهها در توهین به مسئولان دیگر کشورها با توهین متقابل مواجه نشده و حرمتشان در رسانههای بینالمللی شکسته نشود.