-
سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۱۷ ب.ظ
-
۱۱۴
تنها یک احمق می تواند پیش بینی های طولانی مدت درباره خاورمیانه انجام دهد. من می خواهم درباره اوضاع خاورمیانه در سال 2015 یک پیش بینی بلندمدت انجام دهم.
1- قدرت و نفوذ داعش کاهش خواهد یافت. من پیش از این هم گفته بودم که داعش توانایی ادامه حیات به عنوان یک دولت را ندارد. آنها فاقد هرگونه ایدئولوژی منسجم و کاربردی، فاقد هرگونه نهاد سیاسی و اجتماعی جدی، فاقد هرگونه فرآیند رهبری جدی، فاقد هرگونه توانایی برای رسیدگی به اقدامات پیچیده حکومتی و عدم داشتن فرصتی برای داشتن روابط دو جانبه با کشورهای منطقه هستند. علاوه بر این صرف نظر از نارضایتی های عمیق سنی ها در عراق و سوریه، آنها با اکثریت مسلمانان سنی مذهب جهان بیگانه هستند. در حالت ایده آل، داعش شکست می خورد و موجبات سقوط خود را فراهم می کند.
2- نقش ایران به عنوان یک بازیگر منطقه ای در حال افزایش است. با وجود تمام موانع، من درباره مذاکرات ایالات متحده و ایران خوشبین هستم. هر دو طرف نیاز به موفقیت در این رابطه دارند. عادی سازی روابط تاثیر مهمی بر نظم منطقه ای خواهد داشت. علاوه بر این ایران و ترکیه تنها دولت های واقعی منطقه هستند که دارای مشروعیت عمومی هستند. این دو کشور به بسیاری از آرمان های مردم منطقه که رهبران عرب به آنها اهمیتی نمی دهند، عمل می کنند. کشورهای عرب خلیج فارس مجبورند تا خودشان را با واقعیت عادی سازی روابط با ایران وفق دهند. با وجود شعارهای جنگ طلبانه بسیاری که هر از چندگاهی بلند می شود، دو طرف تمایلی به جنگ ندارند.
3- رئیس جمهور اردوغان در ترکیه در سال 2015 مشاهده خواهد کرد که نفوذش در حال فروپاشی است. پس از دوره نخست وزیری موفقش در دهه گذشته، وی هم اکنون متهم به فساد و برخورد جنون آمیز با هرگونه انتقاد و مخالفت است. او وارد فرآیندی شده است که به نهادهای کشور آسیب وارد می شود و دستاوردهای حزبش نابود می شود. من همچنان معتقدم که اردوغان باعث ضعیف تر شدن نهادهای بیشتری در ترکیه خواهد شد.
4- روسیه نقشی مهم در مناسبات دیپلماتیک خاورمیانه و به عنوان عاملی مثبت ایفا خواهد نمود. توانایی روسیه برای ایفای نقشی کلیدی و دیپلماتیک ( و فنی) در حل مسئله هسته ای ایران و نقشی مهم در درگیری های سوریه دارد. این دو مسئله اولویت های مهم و خطرناکی هستند که کل منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد. ضروری است که نقش روسیه به صورت یکپارچه پذیرفته شود، نه این که به عنوان قسمتی از یک طرح جنگ سرد جدید به آن نگریسته شود. غرب اصرار به تحریک روسیه در زمینه عضویت اوکراین در ناتو داشت. آیا شما می توانید واکنش ایالات متحده به معاهده امنیتی میان مکزیک و چین که شامل استقرار تسلیحات و نیروی چینی در خاک مکزیک شود را تصور کنید؟
5- طالبان پیشرفت هایی در زمینه رسیدن به قدرت خواهد داشت. پس از 13 سال جنگ در افغانستان، ایالات متحده نتوانسته ثبات را به این کشور برگرداند و طالبان را به عنوان عامل مهم در ساختار قدرت این کشور حذف کند. طالبان بسیار بیشتر از یک جنبش اسلامی است. آن ها در بسیاری از زمینه ها یک جانشین برای پشتون های ناسیونالیست در افغانستان هستند. (اگرچه توسط تمام پشتون ها مورد حمایت قرار نمی گیرند) پشتون ها زمانی که دولت طالبان توسط ایالات متحده در سال 2001 سرنگون شد، منافع زیادی را از دست دادند. به همین دلیل گنجاندن جریان اصلی طالبان در دولت جدید به منظور ثبات آینده افغانستان ضروری است. طالبان امسال به دنبال تقویت قدرت خودش به منظور هرگونه درخواست های سیاسی اش در مذاکرات احتمالی آینده است. آنها در عمل نمی توانند حذف شوند. این مسئله همچنین به ثبات در پاکستان به عنوان بخشی از راه حل مشکلات، نیاز دارد.