سؤال درباره رابطه آرمان‌های رئیس جمهور و خاک ایران‌

  • ۷۹

نخستین همایش اقتصاد ایران‌ برای روزنامه‌ها و به ویژه روزنامه‌های هوادار دولت، ربط چندانی به اقتصاد ندارد. آن‌ها به طور هماهنگ سخنان رئیس جمهور در‌باره برگزاری رفراندوم را تیتر یک کرده‌اند. بخش دیگری از سخنان رئیس‌جمهور مورد انتقاد جدی روزنامه‌های اصولگرا قرار گرفته است. حضور زنگنه در مجلس و آینده بازار نفت، دیگر مسأله مهم روزنامه‌های امروز است. 


سؤال در‌باره رابطه آرمان‌های رئیس جمهور و خاک ایران‌ 


غلامرضا صادقیان، سردبیر روزنامه جوان در شروع یادداشتی با تیتر «سانتریفیوژ‌ها عینیت آرمان‌هاست» نوشته: اگر آقای رئیس‌جمهور معتقد است «آرمان ما به سانتریفیوژ‌ها وصل نیست» ولی ما آن را کاملاً وصل می‌بینیم. چرا؟! آیا به زاویه دید مربوط است؟ یعنی از این طرف که ما می‌بینیم، وصل است و از آن طرف که رئیس‌جمهور محترم می‌بیند، وصل نیست؟! ممکن است همین‌طور باشد. سانتریفیوژ‌ها مصداق پیشرفت کشور در حوزه علم و فناوری هستند و از جمله آرمان‌های مورد‌نظر انقلاب هم یکی همین پیشرفت علمی و جبران عقب‌ماندگی تاریخ ۲۰۰ ساله است، پس سانتریفیوژ‌ها به آرمان ما وصل است، همچنان که خاک ایران به آرمان ما وصل است و اگر قطعه‌ای از خاک را در تصرف دشمن دیدیم، باید برای حفظ آرمان‌ها با دشمن بجنگیم و نمی‌توان گفت خاک و آرمان چگونه به هم می‌چسبد؟! خاک که جای خود دارد، این روز‌ها بر سر ابرهایی که کشورهای همسایه از یکدیگر می‌دزدند و در کشور خود بارور می‌کنند، نزاع است و درباره همه منافع ملی جنگ است زیرا ملت‌ها و دولت‌ها «حفظ منافع ملی» را جزئی از آرمان‌های خود می‌دانند وگرنه بر سر آن نمی‌جنگیدند. 

سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در یادداشتی با تیتر «رابطه سانتریفیوژ‌ها با آرمان‌های ما» در روزنامه قانون نوشته است: قطعا آرمان‌های هر ملت و کشوری به قدرت ملی او مربوط می‌شود. اما این صحبت رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه آرمان‌های ما به سانتریفیوژ وصل نیست خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. روحانی تأکید دارد آرمان‌های کشورمان بحث مذاکرات هسته‌ای با گروه ۱+ ۵ نیست. باید تعریف دولت از قدرت و آرمان را بررسی کرد. مهم این است که بدانیم تعریف ما از چقدر ملی چیست و چگونه این قدرت در بخش‌های مختلف دولتی و قوای سه‌گانه تعریف می‌شود. جایی کار به اشکال می‌خورد که دیدگاه‌ها و تعریف‌ها از قدرت ملی و آرمان یکسان نباشد. به اعتقاد من توان علمی و تکنولوژی کشور، همچنین دستیابی به فناوری‌های نوین، جزیی از قدرت ملی کشور است و این مسائل قطعا روی آرمان‌های کشور تأثیر می‌گذارد. 

بنابراین نباید اقداماتی در راستای تضعیف قدرت ملی در هر زمینه داشته باشیم، به ویژه در مورد انرژی هسته‌ای و سانتریفیوژ که از حقوق ملت ایران است. از سوی دیگر، ما در چهارچوب استانداردهای تعیین شده آژانس بین‌المللی کار می‌کنیم و این را به همگان ثابت کرده‌ایم، پس نباید از این حقمان کوتاه بیاییم. اگر ما عناصر قدرت ملی خود را تضعیف یا متوقف کنیم یا کارآمدی آن را از بین ببریم روی قدرت ملیمان اثر خواهد گذاشت. نباید فراموش کرد که در نتیجه تضعیف قدرت ملی، آرمان‌های کشور که در هشت سال دفاع مقدس و با خون شهدا به دست آمده است، تضعیف می‌شود. بنابراین، نه ما و نه هیچ ارگانی نمی‌تواند بگوید، اگر سانتریفیوژ‌های ما نچرخد و اگر ما در فناوری هسته‌ای متوقف بشویم، آرمان‌های ما حفظ خواهد شد. این دو مسئله در تعارض با یکدیگر است، اینکه بگوییم آرمان‌های ما حفظ می‌شود اگر سانتریفیوژ نچرخد. ما اعتقاد داریم که فناوری هسته‌ای و سانتریفیوژ جزو قدرت ملی ماست و قدرت ملی مستقیم‌ با آرمان‌های ما مربوط است. 

انتقاد میر‌کاظمی از تسامح خارجی دولت، دفاع زنگنه از سیاست‌های نفتی


اعتماد جلسه غیرعلنی مجلس را صحنه تقابل وزرای فعلی و پیشین نفت دیده و نوشته: قیمت نفت جلسه دیروز مجلس را برای ساعتی غیرعلنی کرد.‌‌ همان ساعتی که پشت درهای بسته خبرنگاران نتوانستند نمایش تمام عیار تقابل وزیر نفت فعلی و پیشین را نظاره کنند. دیروز صحن علنی باز هم میدان رودررویی بیژن زنگنه و مسعود می‌رکاظمی بود. دو چهره‌ای که ماه هاست در فضای رسانه‌ای تقابل آن‌ها شروع شده است. جلسه غیرعلنی دیروز برای بررسی قیمت نفت و ظرفیت تولید ایران برای برنامه ریزی بودجه سال آینده تشکیل شده بود. خبرگزاری مهر درباره جزییات جلسه گزارش داد که زنگنه در این جلسه اعلام کرد که عربستان مدیریت بازار نفت و کاهش قیمت‌ها را بر عهده دارد اما مسعود می‌رکاظمی، وزیر نفت سابق و عضو کمیسیون انرژی در جلسه اعلام کرد که امریکایی‌ها مدیریت بازار نفت را برعهده دارند و به خاطر فشار مذاکرات قیمت نفت را کاهش داده‌اند. اما آن طور که اسماعیل جلیلی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به «اعتماد» خبر داده است، گویا اختلافات وزرای فعلی و پیشین نفت در جلسه دیروز بیش از این‌ها بوده است. 

جلیلی در این رابطه توضیح داد که مسعود میرکاظمی با بیان انتقاداتی جدی از دولت، این موضوع را مطرح کرد که سیاست ضعیف خارجی در ماه‌های گذشته باعث شده تا ایران نتواند به اندازه ظرفیتش در حوزه قیمت گذاری نفت بازی کند. به گفته این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، مسعود میر کاظمی بر این باور بوده که اگر دولت سیاستی تهاجمی در ماه‌های اخیر اتخاذ کرده بود و پیش از آن کشورهای دیگر را درباره کاهش تولید نفت خود مورد تهدید قرار داده بود، اکنون وضعیت کاهش قیمت نفت به وجود نمی‌آمد. به گفته اسماعیل جلیلی، وزیر نفت هم در قبال این سخنان استدلال کرد که ایران تنها یک میلیون بشکه از مجموع ٣٠ میلیون بشکه تولید نفت اوپک را در اختیار دارد و این میزان تولید اجازه چنین تهدیدی را به ایران نمی‌دهد. زنگنه در این جلسه انتقادات مسعود می‌رکاظمی را «غیرواقع بینانه» توصیف کرده و گفته است در صورتی که دولت با اتخاذ سیاستی تهاجمی از پیش دیگر کشور‌ها را به کاهش تولید تهدید کرده بود، این میزان بدون هیچ مزاحمتی توسط دیگر اعضای اوپک تأمین می‌شد. 

اختلاف دیگر وزرای فعلی و سابق نفت بر سر مقصر اصلی کاهش قیمت‌ها بوده است. جایی که مسعود می‌رکاظمی با این توجیه که امریکا به دلیل سیاست‌های دولت راه را برای فشارهای بیشتر خود باز دیده، زمینه کاهش قیمت نفت را به وجود آورده است. در مقابل زنگنه بیشتر این وضعیت را ناشی از سیاست‌های عربستان دانسته و البته آن را قابل کنترل هم عنوان کرده بود. خروجی این جلسه تاکنونی پیشنهادی بوده که توسط جمعی از نمایندگان برای قطع وابستگی بودجه به نفت مطرح شده است. این پیشنهاد قرار است به صورت یک بیانیه منتشر شود که به گفته محمد اسماعیلی نیا، نایب رئیس کمیسیون کشاورزی تاکنون ١٢۴ امضا دارد. 

محمد قسیم عثمانی، عضو دیگر کمیسیون برنامه و بودجه در گفت‌و‌گو با «اعتماد» این پیشنهاد را «غیرقابل اجرا» و «خنده دار» عنوان می‌کند و می‌گوید: «منایع درآمدی دولت و البته مصارف آن برای نمایندگان کاملاروشن است. ضمن اینکه همه می‌دانند قطع وابستگی بودجه به نفت کاری یک شبه نیست و نیاز به سال‌ها تلاش و تهیه زیر ساخت‌های لازم دارد.» وی معقد است که این اقدام که توسط برخی نمایندگان منتقد دولت هدایت می‌شود، نوعی مانور سیاسی برای انجام فشارهای بیشتر بر دولت است. بیژن زنگنه دیروز در جلسه علنی گفته بود که معتقد است یک تا دو سال وضعیت بی‌ثباتی در بازار نفت ادامه خواهد یافت و مجددا قیمت نفت تثبیت می‌شود. همچنین او قیمت ٧٠ دلاری را برای نفت در بودجه سال آینده قابل تحقق عنوان کرده بود. موضوعی که تعداد زیادی از نمایندگان در مورد آن شک جدی دارند. 

حاشیه‌های سیاسی یک همایش اقتصادی


دنیای اقتصاد «آزاد‌سازی اقتصاد از بند سیاست» را محتوای اصلی سخنان رئیس جمهور در اولین کنفرانس اقتصاد ایران دانسته و نوشته است: حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران، دیروز در اولین کنفرانس «اقتصاد ایران» با تشریح وضعیت اقتصادی کشور، خواستار عبور مسائل اقتصادی از بن‌بست‌های سیاسی شد و در این‌ باره گفت: «اقتصاد ما تا چه زمانی به سیاست یارانه بدهد؟ اقتصاد هم به سیاست خارجی و هم به سیاست داخلی یارانه می‌دهد.» رئیس‌جمهوری در ادامه سخنانش گفت: «یک دهه این رابطه را بر عکس کنیم. از سیاست خارجی به اقتصاد یارانه دهیم و ببینیم مردم، زندگی، معیشت و اشتغال جوان‌هایشان چگونه خواهد شد؟» روحانی در ادامه گفت: «از مردم بپرسیم. یکی از اصول قانون اساسی که از روز اول تا الان اجرا نشده است و من به‌عنوان مسوول اجرای قانون اساسی دلم می‌خواهد شرایطی مهیا شود تا یک ‌بار هم که شده به این اصل عمل شود، همه‌پرسی از مردم درباره مسائل مهم کشور است. قانون اساسی به ما می‌گوید در مسائل مهم به جای اینکه قانون در مجلس تصویب شود، به آرای عمومی مراجعه و همه پرسی برگزار شود.» رئیس‌جمهوری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مذاکرات هسته‌ای گفت: «در روند مذاکرات کسی از اصول و آرمان‌ها سخن نمی‌گوید؛ بلکه موضوع منافع ملی است.» و در ادامه تأکید کرد: «اصول و آرمان‌ها به سانتریفیوژ‌ها وصل نیست». 

کیهان در انتقاد از دولت در شروع مطلبی با تیتر «عمل به وعده اقتصادی شاید وقتی دیگر!»نوشته: همایش اقتصاد ایران در حالی برگزار شد که رئیس جمهور و مردان اقتصادی وی به جای ارائه راهکارهایی برای بهبود شرایط اقتصاد کشور صرفاً به تکرار وعده‌های پیشین و فرافکنی در این زمینه پرداخته و اظهاراتی داشتند که به نظر می‌رسد اطلاعات غلطی درباره برخی مسائل در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد. البته جای خالی اقتصاد مقاومتی نیز از دیگر نکات قابل تامل در این همایش است. 

مهدی حسن‌زاده نیز در سرمقاله روزنامه خراسان با تیتر «نگرانی از حاشیه‌های سیاسی یک همایش مهم اقتصادی» نوشته: نخستین همایش اقتصاد ایران در حالی با حضور رئیس جمهور و حدود ۱۵۰۰ اقتصاددان آغاز شد که اقتصاد ایران درگیر چالش‌های جدی در حوزه‌های اقتصادی مختلف و در عین حال فرصت‌ها و حساسیت‌های خاص در شرایط موجود است. با این حال حضور رئیس جمهور در این همایش و طرح چند مسأله مشخص و عینی اقتصاد کشور برای همفکری اقتصاددانان مغتنم بود. پیام روشن این اجلاس اجتماع بزرگ اقتصاددانان کشور در شرایط حساس اقتصادی امروز و همفکری آنان برای پاسخ علمی به نیازهای اقتصادی روز است. در این شرایط حضور رئیس جمهور و خشوع وی در برابر این جمع علمی پیامی امیدوار کننده در راستای مشورت پذیری دولت از علمای اقتصاد و پرهیز از اقدامات غیرکار‌شناسی در این عرصه کاملا علمی و پیچیده دارد. 

با این حال چند نکته درباره این اجلاس و سخنان رئیس جمهور وجود دارد که باید مورد توجه جدی قرار گیرد؛

۱ ـ باید مشخص شود ‌آیا همه طیف‌های اقتصاددان کشور در این همایش حضور دارند یا خیر. علی رغم اینکه مشاور اقتصادی رئیس جمهور پیش از این از حضور همه طیف‌های اقتصاددان کشور، از نهادگرا تا طرفدار اقتصاد آزاد در این همایش خبر داده بود، شواهد روز نخست همایش از حضور پر رنگ جریان طرفدار اقتصاد آزاد نسبت به سایر طیف‌ها در این اجلاس حکایت دارد. این برای دولتی که بخش عمده تیم اقتصادی‌اش متمایل به اقتصاد بازار آزاد است ضعف محسوب می‌شود که بیش از همه همفکران خود را به این همایش بیاورد و خود را از مشورت‌های فکری دیگر طیف‌های اقتصاددان محروم کند. 

۲ ـ رئیس جمهور در این همایش با وجود اعلام نیاز دولت به مشورت در چند زمینه مشخص از جمله، بررسی اثرات کاهش قیمت نفت، چگونگی شناسایی ثروتمندان یارانه بگیر و تبیین کاهش نرخ تورم، سخنان سیاسی تامل برانگیزی گفت که اصل این همایش را تحت تأثیر قرار داد. این همایش‌ها و جنبه نمادین حضور رئیس جمهور در جمع علمای اقتصاد، می‌تواند در گفتمان سازی اقتصادی برای جامعه موثر باشد، اما زمانی که رئیس جمهور از وصل نبودن آرمان‌ها به سانتریفیوژ‌ها و ضرورت همه پرسی (فارغ از قضاوت درباره این مواضع) سخن می‌گوید و با کوله بار تجربه سیاسی خود می‌داند که این سخنان سیاسی، جنبه‌های مهم اقتصادی سخنان وی و حتی اصل همایش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، باید نشست و نظاره کرد که حداقل بخش عمده‌ای از ظرفیت گفتمان سازی این همایش به جای کمک به اعتلای اقتصاد کشور، در بازتاب‌های سیاسی سخنان رئیس جمهور گم شود. اتفاقی که قطعا خوشایند شخص رئیس جمهور نیست. 

۳ـ فارغ از تأثیر سیاسی صحبت‌های رئیس جمهور، محتوای برخی سخنان ایشان با مقتضیات روز اقتصاد ایران و جهتی که رئیس دستگاه اجرایی باید به عنوان طرح دغدغه به اقتصاددانان منتقل کند، همخوانی ندارد. تردیدی نیست که اقتصاد ایران کم و بیش در مقاطع مختلف با موانع بیرونی و اثرات شوک‌های خارجی از تحریم گرفته تا کاهش قیمت نفت، مواجه بوده است. در شرایط فعلی این ۲ عامل بیرونی به شکل پر رنگی سعی در تحت تأثیر قرار دادن اقتصاد ایران دارند و در این شرایط، سخن از رفع تحریم در برخی بخش‌ها پس از توافق اولیه هسته‌ای و برخی از دیگر سخنان رئیس جمهور موجب امیدوار کردن اقتصاددانان و برنامه ریزان اقتصادی کشور (حتی با فرض اینکه این امیدواری کاملا واقع بینانه باشد)، می‌شود، این در حالی است که فضای مذاکرات و حتی در صورت توافق نهایی، راه بدون جایگزین پیش روی اقتصاد ایران، طراحی اقتصادی مقاوم و غیر آسیب پذیر در برابر شوک‌های بیرونی است. از رئیس جمهور انتظار می‌رود که فارغ از تصویر سازی خوش بینانه، اقتصاددانان و برنامه ریزان و تصمیم سازان اقتصادی کشور را به این عرصه سوق دهد که با لحاظ شرایط بدبینانه از نظر فشارهای بیرونی برای «رشد پایدار و اشتغالزا» که شعار این همایش است، برای اقتصاد ایران نسخه بپیچند. 

در هر صورت اقتصاد ایران بیش از حرف‌های دو پهلو و واکنش زای سیاسی، نیازمند طرح موضوعات جدی و سوق دادن تصمیم سازان اقتصادی به سمت موضوعاتی است که برای شرایط حساس امروز اقتصاد ایران ضروری است و رئیس جمهور که در همین جلسه به حق، از سایه افکنی همیشه سیاست بر اقتصاد ایران سخن گفته است، نباید در این عرصه قرار می‌گرفت و مهم‌ترین همایش اقتصادی کشور را به سمت فضاهای چالش برانگیز اقتصادی نمی‌کشاند. 

در مقابل روزنامه هوادار دولت‌، یکپارچه به حمایت و استقبال از سخنان رئیس‌جمهور پرداخته‌اند. صادق زیبا کلام در پاسخ به اینکه «چرا رئیس جمهور از همه پرسی گفت؟» در روزنامه اعتماد نوشته است: مشکلات آقای روحانی نه در برگزاری رفراندوم است و نه با برگزاری رفراندوم هیچ یک از مشکلات ایشان سامان خواهد یافت. مشکل اساسی در وضعیت کلان سیاسی کشور است. بگذارید بیشتر توضیح دهم. اساس همه نظام‌های مردم سالار در دنیا روی چرخش نخبگان یا دولت انتخابی مردم قرار گرفته است. به این معنا که یک جریان سیاسی در قالب یک حزب در انتخابات عمومی شرکت کرده و در صورت به دست آوردن اکثریت آرا، دولت را تشکیل می‌دهد و به مدت چهار سال زمام امور کشور را در دست می‌گیرد. اگر مردم از عملکرد آن حزب، آن هیات دولت یا آن رئیس جمهور و کابینه‌اش رضایت داشته باشند، چهار سال بعد مجددا آن حزب یا جریان سیاسی را انتخاب می‌کنند و در صورتی که از عملکرد آن در طول مدت آنچهار سال رضایت نداشته باشند، آن حزب را انتخاب نکرده و گروه دیگری یا حزب دیگری را انتخاب می‌کنند. در ایران اما اسما چرخش نخبگان وجود دارد، اما در عمل، این چرخش یک حرکت کوچک و در عین حال ناقصی بیش نیست. ١٨ ماه پیش مردم ایران در یک انتخابات شرکت کرده و عملابه سیاست‌های ٨ سال گذشته «نه» گفته و آقای روحانی را به عنوان جایگزین آن سیاست‌ها انتخاب کردند. 

اما مشکل دقیقا از همین نقطه شروع می‌شود، چرا که اکثریت مردم به سیاست‌های قبلی «نه» گفته و خواهان تغییر و اجرای سیاست‌های جدید هستند اما دولت منتخب آن‌ها در عمل نمی‌تواند سیاست‌ها و برنامه‌هایی را که دارد به اجرا بگذارد. چرا؟ چون با وجود برگزاری انتخابات و رای مردم به تغییر سیاست‌های گذشته و ابراز تمایل آن‌ها به سیاست‌های جدید، سیاست‌های جدید به دلایل مختلف نمی‌توانند از قوه به فعل درآیند. به عنوان مثال دولت جدید می‌خواهد تغییرات اساسی در نحوه پرداخت یارانه‌ها به وجود بیاورد. در هیچ نظامی به همه مردم به صورت فله‌ای یارانه پرداخت نمی‌شود. اما آیا دولت می‌تواند این نظام پرداخت یارانه مصیبت بار را تغییر دهد؟ خیر. دولت می‌خواهد در نحوه مدیریت دانشگاه‌ها، سیاست‌های امنیتی گذشته را کنار بگذارد. آیا می‌تواند؟ خیر. 

به عبارت دیگر از یک سو مردم دولت جدیدی را انتخاب کرده‌اند اما و از سوی دیگر این دولت جدید عملادر هیچ حوزه اساسی نمی‌تواند تغییرات جدی و گسترده به وجود آورد. به عبارت دیگر و با وجود انتخابات،‌‌ همان سیاست‌های گذشته کم و بیش و با مختصر تغییر ظاهری باید ادامه پیدا کند. بنابراین با برگزاری رفراندوم هیچ چیز عوض نمی‌شود. خب: فرض بگیریم دولت رفراندوم برگزار کرد و مردم رای دادند که اقشار و لایه‌های ثروتمند جامعه یارانه دریافت نکنند. در خصوص وزارت ارشاد، نمایش فیلم و ممیزی کتاب و نشر روزنامه هم آیا باید رفراندوم برگزار کنیم؟ آیا در خصوص حل بحران هسته‌ای هم باید رفراندوم برگزار کنیم؟ 

ابتکار در سرمقاله خود با تیتر «رفراندوم و فرصتی برای تغییر» و به قلم مهدی روزبهانی نوشته: رفراندوم تنها یک واژه پر طمطراق سیاسی نیست، بلکه یک ظرفیت مهم قانونی و مدنی در کشور ماست که به هر دلیلی سال‌ها از آن استفاده نشده است. ضرورت استفاده از رفراندوم در کشور قابل انکار نیست حتی اگر این واژه به مذاق عده‌ای خوش نیاید. به بیان دیگر خوشایند عده‌ای نبودن نباید مانع استفاده از همه ظرفیت‌های قانون اساسی باشد. به هرحال دیروز وقتی روحانی از این واژه استفاده کرد، گویی که این واژه را از صندوقچه قانون اساسی بیرون کشیده و گرد و خاک چند دهه را از روی آن کنار زد. 

باید گفت ‌واژه‌ها در سیاست در تعریف محض خود هویتی منحوس و ممنوعه ندارند بلکه این ما هستیم که بنابر شرایطمان گاهی برای آن حد و مرز تعیین می‌کنیم. ادبیات سیاسی هر برهه تاریخ معمولا واژه‌هایی دارد که بنا به اقتضای زمان به کار بردن آن جزو خطوط قرمز محسوب می‌شود. عده‌ای نیز همواره آنقدر مجذوب این باید‌ها و نباید‌های خود ساخته سیاسی می‌شوند که تغییر پذیری انسان را فراموش می‌کنند و دل به امروز می‌سپارند و تمام هم و غم خود را بر حفظ و صیانت از شرایط موجود می‌نهند. البته که این اصرار برای حفظ شرایط و عدم تن دادن به تغییر، منفعت ویژه‌ای برای آن‌ها دارد که مختص خود آنهاست و نه تمام جامعه. غافل از اینکه منطق حیات انسانی از راه متفاوتی می‌گذرد. تاریخ ثابت کرده است که بلند‌ترین دیوارهایی که انسان‌ها بین خودشان و تغییر و تحول کشیده‌اند خیلی زود‌تر از آنچه انتظار دارند فرو می‌ریزد. 

نعمت احمدی چهره پرکار روزنامه‌های امروز، در همین روزنامه و در بخشی از مطلبی با تیتر «قانون اساسی و حق مردم در همه پرسی» نوشته: در واقع در همه وجوه زندگی اجتماعی انسان همان طور که گفته شد، چه سیاسی، چه فرهنگی، چه اقتصادی و چه اجتماعی، انسان مختار به تصمیم گیری است و می‌تواند به صورت مستقیم نظر و رأی خود را مطرح و محقق کند. 

یکی از شرایط مهم اجرایی شدن این اصل قانون اساسی، تصویب همه پرسی با رأی موافق دو سوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. 

بنابراین به لحاظ قانونی سخن و پیشنهاد شفاهی رئیس جمهور مستدل و منطقی است. 

اما از سوی دیگر با توجه به شرایط امروز جهان و ایران به نظر من بهترین زمان ممکن برای تحقق این اصل مهم قانون اساسی در همین برهه ازتاریخ است. به این دلیل که مسئله هسته‌ای ایران از سال ۲۰۰۳ تا کنون یکی از مهم‌ترین مسائل سیاست خارجی و شاید مهم‌ترین آن‌ها بوده و روابط ما با جهان پیرامون را تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر می‌توان با جرأت گفت که زندگی ایرانیان از هر جهت به صورتی گسترده تحت تأثیر مذاکرات و تصمیمات ایران و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای است. 

اینکه مردم شب‌ها بیدار می‌مانند و اخبار هسته‌ای را رصد می‌کنند، نشان دهنده درک اهمیت این موضوع در شرایط امروز کشور است. التهاب در وضعیت اقتصادی کشور همچون نوسان روزامد نرخ ارز و طلا در بازار نیز به صورتی مستقیم به موضوع مذاکرات و تصمیم‌های مذاکره کنندگان وابسته است. بنابراین به نظر می‌رسد که برگزاری همه پرسی از مردمی که زندگیشان تا این اندازه به مسأله هسته‌ای گره خورده است، در همین رابطه منطقی‌ترین و عاقلانه‌ترین گزینه ممکن برای گذر از مسأله مزمن هسته‌ای است. 

این در حالی است که منهای انتخابات‌های رسمی کشور، از سال ۶۸ تا کنون رفراندومی در کشور برگزار نشده و از این ظرفیت اصیل قانون اساسی بهره‌ای گرفته نشده است و حالا بعد از ۲۵ سال شایسته است که از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم تا مردم خود به صورت مستقیم دراین باره اظهار نظر کنند و دیگر هیچ شخصیتی خود را در برابر تاریخ مسئول یا مقصر نداند. 

نظر صریح و مستقیم مردم در این باره بی‌شک به هر نتیجه‌ای که همراه باشد، پشتوانه بسیار محکم و اثربخشی هم برای کشور و هم برای دیپلماسی بین‌المللی ماست. 

اگر مردم بگویند هسته‌ای را نمی‌خواهیم که تکلیف مشخص است و می‌توان ادامه مذاکرات را به سادگی مهندسی کرد و منافع ملی را با توجه به نظر مردم تأمین کرد و اگر مردم بگویند آری، پشتوانه قدرتمند مذاکرات هسته‌ای خواهد بود و ثابت خواهد کرد که مخالفت کشورهای مذاکره کننده با ایران هسته‌ای، مخالفت با افکار عمومی ایران است و همین امر قدرت دیپلماسی کشور را در جهان افزایش خواهد داد.





تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code