-
يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۱۲ ب.ظ
-
۹۲
انتقاد از صداو سیما باز بالا گرفته است. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پخش علائم تفرقه از صداوسیما را تقبیح کرده و گفته این تفرقهها خدمت به کشور و انقلاب نیست. پیش از او، رییسجمهور نیز به ملامت رسانه ملی پرداخته و به کنایه گفته بود که در بیان خدمات دولت، گاهی مشکل پیش میآید و شاید این مشکل در دوربینها و فرستندههای صداوسیما وجود دارد! اکنون چند ماهی از استقرار محمد سرفراز در سازمان صدا و سیما نگذشته، اما منتقدان از سمت و سو و سرعت تحولات راضی نیستند و هنوز متقاعد نشدهاند.
قادر باستانی نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی قضاوت در مورد تغییر و تحولات در رسانه ملی را زودهنگام خواند و اظهار داشت: ساختار سازمان صداوسیما در دو دهه گذشته شکل خاصی گرفته و ایجاد تغییر و تحول بزرگ و مؤثر، ضمن اینکه با موانع جدی مواجه میشود، بلکه زمانبر است، اما متولیان سازمان صداوسیما دقت کنند که اگر تحول در سازمان، صوری باشد، قطعاً نظام ضرر خواهد کرد و دیگر فرصتی برای جبران نخواهد بود. وی افزود: شرایط جهانی و فناوریهای پیشرفته، به ما اجازه نمیدهد که با تأنی و بسیار محتاطانه تغییرات را پیش ببریم. صدا و سیما در ده سال گذشته بسیاری از فرصتها را از دست داده و ریزش جدی مخاطب رخ داده است. ترمیم این ضایعه به اراده قوی و سرعت مناسب و تغییرات عمیقتر نیاز دارد. شاید مسئولتن صداوسیما چون در داخل گود هستند، از وخامت اوضاع رسانه ملی حس درستی ندارند.
باستانی تصریح کرد: در طول سالهای جنگ، صداوسیما هماهنگی خوبی با دولت مستقر داشت و انرژی دولت، دیگر صرف خنثی کردن اثرات ناهمراهی رسانه ملی نمیشد. البته ما میدانیم که به جهت ریزش مخاطب در طول ده سال گذشته، درحال حاضر اثرگذاری صداوسیما بر افکار عمومی، محدود و گاهی حتی این اثرگذاری معکوس شده است. برای آزمون این ادعا میتوان از نمونه آماری دانشآموزان به عنوان نماینده خانوادهها، در مورد سریال «پردهنشین» و مقایسه مخاطب آن با سریالی مثل «فاطماگل» که از ماهواره پخش میشود، تحقیقی انجام داد و به راحتی ضریب نفوذ و میزان اثربخشی شبکههای صداوسیما و شبکههای ماهوارهای را بهدست آورد.
این کارشناس رسانه تأکید کرد: من فکر میکنم، دلیل علاقه دولت به همراهی صداوسیما، مربوط به تأثیری است که رسانهملی در اقشار خاص و اقلیت فعال دارد. امروز نوعی تلقی در کشور وجود دارد که لحن صداوسیما درمورد حرکات دولت، به عنوان یک موضع پنداشته میشود و این موضع بر نحوه عمل اقلیت فعال که نفوذ و حوزه فعالیت فوقالعادهای در سیستم دارند، اثر میگذارد و پیشرفت برنامههای دولت، به جهت نقش شتابگیر اقلیت فعال، دچار اختلال میشود، به نحوی که دولت در بسیاری مواقع، تلاشهای خود را نقش بر آب میبیند.
وی با بیان اینکه رییسجمهور بهتر از همه میزان مخاطب رسانهملی و حدود اثرگذاری آن بر اکثریت خاموش را میداند، خاطرنشان کرد: به نظر من، مشکل دولت با افکار عمومی نیست، با آن گروههای خاصی است که همراهی صداوسیما با دولت را نوعی پیام تفسیر میکنند و عملشان را بر آن اساس تنظیم میکنند. واقعیت این است که دولت بدون همراهی جدی صداوسیما، برای نیل به موفقیت، مسیر سختی را باید طی کند. ساختار صداوسیما هم طوری چیده شده که برای همراهی، مجبور است با موانع پُرهزینه و مهمی دست و پنجه نرم کند. البته تلنگر گاه به گاه مسئولان به رسانهملی اثر محدود دارد، اما دولت باید اقدام اساسیتری انجام دهد.
باستانی گفت: قشریون که در سی سال گذشته، همواره پای ثابت منتقدان سرسخت صداوسیما بودهاند و حتی برنامههای هدفمند ضرغامی هم آنها را راضی نمیکرد، هنوز زبان به مخالفت و کارشکنی در تغییرات سازمان نگشودهاند؛ اینها یا فرصت را فعلاً مناسب نمیدانند، یا آلارمی مبنی بر سکوت دریافت کردهاند. وی اضافه کرد: جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس، دو سلیقه و جناح عمده داشته است. یک سلیقه اکنون در سازمان صداوسیما وجود دارد، اما به سلیقه دیگر جایگاهی داده نشده است. اختصاص شبکهای مثل افق به آن سلیقه دیگر، میتواند عنوان رسانه ملی را برازنده سازمان کند. البته ایرادی نیست که یک سلیقه هژمونی داشته باشد، اما حذف کلی سلیقه دیگر، همانگونه که در ده سال گذشته انجام شده، نتایج غیرمفیدی برای حاکمیت سیاسی و اعتبار رسانه به همراه دارد.
باستانی خاطرنشان کرد: تعامل مؤثر با صداوسیما به یک استراتژی قوی رسانهای نیاز دارد. تشتّت در تیم رسانهای دولت و ناهماهنگیهای آزاردهنده اضلاع متعدد این تیم ناهمگون، ضررهای فزایندهای نصیب آن خواهدکرد. وقت و انرژیای که دولت صرف عبور از بحرانهای دلواپسانه میکند، باید شامل بخش رسانهای هم باشد. وی در پایان گفت: قابلیتها و فرصتهای تیم جدید مدیریتی در صداوسیما، مستلزم توجه است. اثرگذاری تیم ضرغامی کاهش قابل ملاحظهای داشته و تیم جدید درصدد پرهیز از اشتباهات گذشته است. لحن گزارشهای خبری خاص تلویزیون، بهطور محسوسی عوض شده است. اینها گرچه فرصت خوبی برای همراهی میتواند باشد، در عین حال با غفلت و سوءتدبیر، قابلیت تبدیل به تهدید را هم دارد. من فکر میکنم، حرکت سنجیده هر دو سوی دولت و صداوسیما، میتواند در نهایت به نفع نظام تمام شود.