-
پنجشنبه, ۴ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۲۸ ب.ظ
-
۹۳
در حالی که افق دستیابی به توافق جامع میان ایران و کشورهای گروه 5+1 روشن است، به نظر می رسد جنگ طلبان و تندروهای واشنگتن وحشت زده شده اند. آنها هیچ توافقی با ایران را قبول نمی کنند و خواهان عدم در نظر گرفتن حاکمیت و حقوق ملی ایران براساس پیمان منع گسترش سلاح های اتمی (ان پی تی) و برچیده شدن کامل زیرساخت های هسته ای آن هستند. آنها از ایران می خواهند که تسلیم شود، نه این که مذاکره کند. این یک هدف غیرواقع بینانه است و آنها در راستای اهداف خودشان، اقدامات جدی تهران که مبنی بر تمایل برای مصالحه است را نادیده می گیرند.
ما این فضای مأیوسانه را در مقاله ی مارک دابوویتز، رئیس بنیاد دفاع از دموکراسی مشاهده می کنیم. فرضیه اصلی دابوویتز این است که تحریم های ایالات متحده و متحدینش، ایران را به پای میز مذاکره کشانده است و تنها تحریم های اقتصادی بیشتر آنها را وادار به تسلیم می کند. این فرض اشتباه است. در حالی که تحریم ها نقش داشته اند، اما مهمترین دلیل یا حتی یکی از دلایل اصلی نیست. ایران مذاکره می کند چون آن چیزی است که می خواهد و این برخلاف نظر دابوویتز مبنی بر «به نظر می رسد ایران آماده توافق نیست» است.
رئیس جمهور حسن روحانی و وزیر خاجه ظریف و تیم دیپلماتیک شان همیشه به دنبال توافق بوده اند. مابین فوریه 2003 و آگوست 2005 روحانی رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت محمد خاتمی بود. ظریف هم دیپلمات ارشدی بود که در مذاکرات میان ایران و قدرت های اروپایی، بریتانیا، فرانسه و آلمان حضور داشت. در آن زمان ایران پیشنهاد داده بود تا تعداد سانتریفیوژهایش را به سه هزار دستگاه و نظارت بیشتر تحت آژانس بین المللی انرژی اتمی محدود کند. در مقابل ایران تنها خواستار تضمین امینتی ایالات متحده و سه کشور اروپایی شده بود. این پیشنهاد توسط دولت جورج دبلیو بوش و سه کشور اروپایی رد شد.
قبل از آن در می 2003 دولت خاتمی طرحی جامع را برای حل تمام موارد اختلافی میان ایران و ایالات متحده از جمله محدودیت بر سر برنامه هسته ای را پیشنهاد داده بود، اما این پیشنهاد توسط تیم بوش و چنی که هنوز مست جمله مزخرف «ماموریت انجام شد» و شعار یک سال قبل تر «مردان واقعی به تهران می روند» بود، رد شد و این فرصت از دست رفت.
از آن جایی که روحانی و تیمش سابقه ی زیادی در توافق دارند، تعجب آور نبود که مجدداً هم به دنبال آن باشند. اما حقیقت این است که اوضاع نسبت به سال 2003 تغییر کرده است. از جمله شرایط ایران برای توافق هم عوض شده است. در حالی که ایران در سال های 2003 تا 2005 یک سانتریفیوژ فعال هم نداشت، در حال حاضر نزدیک به ده هزار سانتریفیوژ در حال چرخش هستند و اورانیوم با غنای پایین تولید می کنند و ده هزار دیگر هم در انتظار آغاز فعالیت هستند. دولت روحانی به پیشنهاد سال 2003 باز نمی گردد. حتی اگر رئیس جمهور روحانی هم چنین توافق را بخواهد، تندروهای تهران به سرعت وی را استیضاح می کنند.
ایران بارها اعلام کرده است با توافقی که به ادامه فعالیت سانتریفیوژهای کنونی رضایت دهد، موافق است، اما سانتریفیوژهای جدید را نصب نمی کند. این نشانه تمایل ایران برای یک توافق واقعی است. اقدامات جنگ طلبان واشنگتن موجب از بین رفتن مجدد شانس توافق هسته ای یا تنش زدایی با ایران می شود. اقدامی که می توانست موجب تغییر چشمگیر اوضاع خاورمیانه مشکل دار شود. در عوض آنها فکر می کنند که یک ملت مغرور را می توانند تسلیم کنند. آنها در گذشته این اشتباه را مرتکب شده اند و نشان داده اند که هنوز هم این مسئله را درک نکرده اند و دوباره اشتباهشان را تکرار می کنند.