-
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۴ ب.ظ
-
۸۴
متن کامل مقاله روزنامه گاردین که به قلم جویان بورگر نوشته و روز سه شنبه 25 آذر 1393 (16 دسامبر 2014) منتشر شده، در ادامه می آید.
***
مذاکرات هستهای ایران، با ملاقات دوجانبه میان آمریکا و ایران، وارد اولین وقت اضافهی خود شد. دیپلماتهای دو طرف، پس از نه ماه مذاکرات و درپی ناتوانی از دستیابی به توافق جامع در سررسید 24 نوامبر، بار دیگر در ژنو پشت میز مذاکره نشستند تا پویایی روند تلاشها برای دستیابی به توافق هستهای (جامع) را حفظ کنند.
ضرب الاجل این مذاکرات تا اول ژوییه 2015 میلادی تمدید شده است، و هدف اصلیِ آن دستیابی به چارچوبِ اصلی توافقنامه تا اول مارس است. اکنون تلاشها برای دستیابی به اهداف تعیین شده در سررسیدهای تعیین شده، سرعت گرفته است. این در حالی است که کنگره جدید آمریکا با حالتی تهاجمی وارد معرکه خواهد شد، زیرا کنگره جدید آمریکا که در هفتهی اول ماه ژانویه 2015 میلادی برای اولین بار تشکیل میشود، تحت کنترل اکثریت جمهوریخواهان در هر دو مجلس سنا و نمایندگان این کشور خواهد بود.
حالت احساسیِ حاکم بر این مذاکرات، جدّی اما کمی غمافزا است، این در حالی است که پیش از این، امیدها در مذاکرات قبلی وین با حضور جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا برای دیدارِ رو در رو با محمدجواد ظریف، همتای ایرانی خود، و سایر وزرای خارجه کشورهای قدرتمند جهان که در این مذاکرات شرکت داشتند، بسیار امیدوارکننده بود.
ما هم اکنون از نوع و اندازهی موانعی که از امضای توافق جامع در 24 نوامبر جلوگیری کرد، کم و بیش آگاه شدهایم. در آن زمان، تصور می شد که دو مانع اصلی بر سر راه امضای توافق جامع وجود داشته باشد: اول این که تعداد سانتریفیوژها و ظرفیت غنیسازی اورانیومِ ایران باید چقدر باشد و دوم این که سرعت برداشته شدن تحریمهای ایران باید چه مقدار باشد.
این در حالی است که اکنون معلوم شده است که خطوط قرمزِ دقیقی که در مذاکرات 24 نوامبر مانع امضای توافق جامع شده بود، عبارت بودند از اینکه ایران این شرط را الزامی میدانست که اصلِ حق غنیسازی ایران در مقیاس صنعتی پذیرفته شود. ایران حتی حاضر بود طی چند سال معدودِ آتی، محدودیتهایی بر برنامهی غنیسازیِ خود را بپذیرد، اما به شرط آن که اصلِ یاد شده و حق غنیسازی ایران، به صورت اصولی و رسمی، پذیرفته شود. تهران هچنین مصرّ بود که هیچ اقدام غیرقابل برگشت یا تقریباً غیرقابل برگشت مانند برچیدن کارخانهها یا زیرساختهای هستهای انجام ندهد، مگر اینکه در ازای آن و به اندازهی هم ارزِ آن، تحریمهای ایران به طور کامل لغو شود.
از سوی دیگر، موضع آمریکا این بود که ساختار کلی تحریمها باید سرِجایِ خود باقی بماند و ظرفیت غنیسازی ایران نیز باید صرفاً در راستای نیاز این کشور به تولید انرژی، محدود بماند.
این شکافی بسیار گسترده است که جمع کردن آن کاری ساده نیست. این دور از مذاکرات بیسروصدا و بدون حضور جان کری و محمدجواد ظریف یا هیچیک از سایر وزرای خارجهی دیگر کشورهای شرکتکننده در این مذاکرات، آغاز شده است. وندی شرمن رهبریت تیم مذاکرهکننده آمریکایی را برعهده دارد. این در حالی است که رهبریت هیأت مذاکره کننده ایرانی با عباس عراقچی و مجید تخت روانچی، دو تن از معاونان وزیر امور خارجه ایران، است.
مهمتر از افرادِ آغازکننده این مذاکرات، روش گفتگوها است. این بار، مذاکرات به سرعت و در مؤثرترین شکلِ خود آغاز شده است که همان ملاقات مستقیم و دو جانبه میان مسئولان آمریکایی و ایرانی، بدون نیاز به حضور کاترین اشتون، بوده است. این در حالی است که پیش از این، مذاکرات به صورت سه جانبه با حضور اشتون یا معاون وی برگزار می شد، تا پنج کشور دیگرِ عضو گروه 1+5 در جریان دقیق مفاد مذاکرات انجام شده میان آمریکا و ایران در خلال گفتگوهای دوجانبه، قرار گیرند.
گروه بینالمللی بحران در بررسی همهجانبه از گفتگوهای هستهای ایران طی گزارشی با عنوان «گفتگوهای هستهای ایران: مه فرونشست» آورده است که این یکی از میانبرهای ضروریِ شیوه کاری بود که در پایان گفتگوهای وین برسر آن توافق حاصل شد که در صورت لزوم، گفتگوهای دو جانبه میان آمریکا و ایران برگزار شود.
در گزارش گروه بینالمللی بحران همچنین آمده است که یکی دیگر از تغییرات شیوه کاری که در گفتگوهای وین ایجاد شده است این بود که تصمیم اشتباهِ «رسیدگیِ همزمان و مشترک به مسائل سیاسی و فنی» معکوس شود و دیگر به این نحوه عمل نشود. اطلاعات فنی بسیار زیاد و همچنین انواع مختلف پیشنویسهای توافق نهایی هم اکنون تهیه شده است. آنچه باقی میماند این است که طرفین بتوانند با تلاشها کوششِ سخت، روند مصالحه و سازش سیاسی با یکدیگر را به سامان برسانند. این همان چیزی است که هماکنون روی میزمذاکرات در ژنو قرار دارد.