-
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۲ ب.ظ
-
۲۲۱
در دو دهه اخیر دنیا شاهد گروگانگیریهای مرگبار زیادی بوده است. گروگانگیری مرگبار ژوئن 1995 در بیمارستانی در روسیه به وسیله جداییطلبان چچنی به کشته شدن 150 نفر انجامید. گروگانگیری در تئاتری در مسکو در اکتبر 2000، به مرگ 133 گروگان و 40 مهاجم منجر شد و حمله اول سپتامبر 2004 یعنی روز شروع سال تحصیلی به مدرسهای در بسلان روسیه نزدیک به 400 تن را به کام مرگ کشید.
همه این حوادث مرگبار با وجود همه تلخیهای انها حداقل یک هدف مشخص اعلام شده داشتند. گروگانگیرها از دولت روسیه درخواستهایی مانند شناسایی استقلال چچن و یا عقبنشینی نیروهای روس از این جمهوری جمهوری فدراتیو روسیه را داشتند و چند روز طول کشید تا گروگانگیری با خونریزیهای بزرگ به پایان برسد ولی حمله به مدرسهای در پیشاور که روز سهشنبه این هفته به مرگ 132 دانشاموز و نه کارمند یک مدرسه انجامید، جز کشتن هر چه بیشتر هدفی نداشت.
هفت نفری که به گفته عاصم باجوه سخنگوی ارتش پاکستان عربی و روسی سخن میگفتهاند، پس از ورود به مدرسه، کلاس به کلاس جلو رفتهاند و به سوی هر کسی که در برابر آنها بوده، شلیک کردهاند.
جزئیاتی که تاکنون منتشر شده حاکی از این است که یکی از تروریستها خود را در میان شصت دانشاموز منفجر کرده است. در یک کلاس دیگر، تروریستها دانشاموزان را مجبور کردهاند به آتش کشیدن معلم خود را تماشا کنند. شدت این جنایات به حدی بود که ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان افغانستان نیز آن را محکوم کرده، خلاف اصول دانسته و به خانواده های کودکان کشته شده در پیشاور تسلیت بگوید.
گزارشها حاکی از این است که بیشتر والدین دانشآموزان از شدت غم و غصه تعادل ذهنی خود را از دست دادهاند و در حالی که با صدای بلند گریه میکنند در بیمارستانها به دنبال یافتن اجساد فرزندانشان هستند. مردان جلوی بیمارستانها برای اهدای خون صف کشیدهاند و برخی خانوادهها 2 تا 3 فرزند خود را در مدرسه پیشاور از دست دادهاند و دیگر امیدی به زندگی ندارند.
محمد خراسانی سخنگوی طالبان پاکستان در اظهارات خود ضمن پذیرش مسئولیت حمله به مدرسه عمومی ارتش که حدود 1200 دانشآموز داشته است، هدف چنین حملهای را چشاندن تلخی مرگ به خانواده ارتشیها دانسته است.
چنین حملهای سیاستمداران پاکستانی را در برابر واقعیتی تلخ قرار داده است. در روابط خارج از قانون و نظم ارتش و سازمانهای امنیتی پاکستان و احزاب سیاسی این کشور که جریانات تندرو در بین آنها از زمان ریاستجمهوری ضیاءالحق به سرعت گسترش یافته و اکنون بخشهایی از این کشور را عملا از کنترل حکومت مرکزی خارج کردهاند، نیروهای رسمی زیادی هستند که گروههای تندرویی مانند طالبان را، ابزاری استراتژیک برای مقابله با همسایگانی مانند ایران و هند و نیز تاثیرگذاری بر آینده افغانستان میدانند.
به همین سبب بود که وقتی چند ماه پیش، ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش پاکستان برنامه حمله به طالبان در مناطق شمالی این کشور را شروع کرد، واکنشهای همراه با نارضایتی و گونههایی از همراهی با طالبان نیز در میان برخی احزاب سیاسی پاکستان مشاهده شد.
حالا و پس از کشتاری در بین غیرنظامیان که بزرگتر از همه کشتارهای اخیر در پاکستان بوده، سخنگوی ارتش پاکستان مدعی است که بعد از این عملیات تروریستی کسی نمیتواند از شبهنظامیان حمایت کند و اگر در داخل کشور اشخاصی باشند که از نظر سیاسی از افراطیون حمایت کنند مردم و ارتش پاکستان در برابر این افراد ایستادگی خواهند کرد. حادثه پیشاور برای بیداری تمام مردم کافی است و ادامه عملیات ارتش در وزیرستان شمالی را تأیید می کند.