-
سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ب.ظ
-
۱۱۶
نئو محافظه کاران و دیگر حامیان جنگ با ایران از انتخاب اشتون کارتر به جای چاک هیگل برای تصدی پست وزارت دفاع ابراز خوشحالی کرده اند. کارتر قبل از تصدی پست – ابتدا معاون تجهیزات و لجستیک وزارت دفاع و سپس معاون وزیر دفاع – در دولت اول اوباما، جزء حامیان جدی استفاده از تهدید نظامی برای جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای بوده است.
او همانند دنیس راس، عضو مرکز سیاست فراحزبی بود که در سپتامبر 2008 گزارشی منتشر کردند که جیم لوب در آن زمان آن را «نقشه راه جنگ با ایران» نامیده بود. پیش نویس این گزارش توسط مایکل روبین، عضو موسسه آمریکن اینترپرایز و یکی از طراحان اشغال عراق، مایکل ماکوفسکی، رئیس وقت بخش سیاست خارجی مرکز سیاست فراحزبی و رئیس کنونی گروه تندرو موسسه یهودی امور امینت ملی تهیه شده بود.
اگرچه دیدگاه های کارتر درباره این موضوع در این شش سال تغییر کرده است – به خاطر تغییر شدید اوضاع - اما مواضع وی در مقطع کنونی معلوم نیست، البته جمهوری خواهان و دموکرات ها در جلسه تایید صلاحیت وی در کمیته نیروهای مسلح سنا، اشتیاق زیادی برای شنیدن مواضع او دارند. هنوز معلوم نیست که وی چگونه می خواهد نظرات خودش درباره ایران را به کاخ سفید تحمیل کند، در حالی که بدون شک آنها (مشاورین اوباما) کنترل خودشان بر این سیاست را حفظ خواهند کرد.
اما شکی وجود ندارد که کارتر از لحاظ خلع سلاح یک تندرو است و با توجه به این که وی چهارمین وزیر دفاع اوباما است، بعید است که رئیس جمهور وی را برکنار کند، به همین دلیل ممکن است وی آزادی بیشتری برای مخالفت با رئیسش داشته باشد. کارتر ساختار بروکراتیک سیاست را به خوبی می شناسد. با این پیش زمینه به معرفی مواضع کارتر در قبال خلع سلاح و ایران که یک سایت اینترنتی آن را بررسی کرده است می پردازیم.
کارتر همیشه اصرار داشته است که ایالات متحده حتی با استفاده از زور هم باید از برنامه های تولید مواد هسته ای که برای ساخت سلاح هسته ای مورد نیاز است، جلوگیری کند. وی در مقاله ای که سال 2004 در فارن افرز نوشت گفت: «ایالات متحده باید از اضافه شدن شرکای دیگر در تولید مواد شکافت پذیر هسته ای جلوگیری کند. باید از اضافه شدن کشورهای دیگر به ویژه آنها که رویکردی خصمانه در قبال ایالات متحده دارند، به فرآیند تولید پلوتونیوم یا غنی سازی اورانیوم جلوگیری شود. این مسئله نیاز به استراتژی مشخص ایالات متحده – ابتدا از طریق دیپلماتیک و سپس اگر نیاز بود از طریق قوه قهریه - برای حذف کامل و قابل تایید برنامه هسته ای ایران و کره شمالی دارد. ایالات متحده همچنین باید به دنبال توافق نامه ای باشد تا از تولید مواد شکافت پذیر به منظور تولید سلاح در هر کجای دنیا شامل هند، پاکستان و رژیم اسرائیل جلوگیری کند.»
کارتر در سال 2008 به همراه چند کارشناس دیگر گزارشی را تهیه کردند که براساس آن برنامه هسته ای به منظور تولید سلاح هسته ای تهدیدی برای ایالات متحده، امنیت جهانی، ثبات منطقه ای و رژیم منع گسترش سلاح های اتمی معرفی شده است. علاوه بر این در این گزارش گفته شده بود که دولت جدید باید همکاری های هسته ای با روسیه را تعلیق کند تا بتواند از همکاری این کشور با ایران بر سر برنامه هسته ای، موشکی و تسلیحاتی جلوگیری کند. همچنین اگر دولت جدید موافق مذاکرات مستقیم با ایران بدون پیش شرط گذاشتن بر سر توقف غنی سازی باشد، باید یک مهلت از قبل مشخص شده را تعیین کند و اگر تا آن زمان به تعهدات عمل نشود، باید آماده ی عواقب سخت شد که نهایتاً منجر به حمله نظامی ایالات متحده نه تنها به زیر ساخت های هسته ای بلکه به زیرساخت های نظامی نیز خواهد شد تا از واکنش ایران جلوگیری شود.
جیم لوب آن زمان در مقاله ای که نوشته بود این گزارش را «نفشه ی راه برای جنگ با ایران» نامیده بود. در مقابل کارتر نسبت به ارزش داشتن حمله نظامی مستقیم به تاسیسات هسته ای ایران چه از سوی اسرائیل و چه از سوی ایالات متحده، بدبین است. وی در گزارشی که تحت عنوان «ارزیابی گزینه های استراتژیک ایالات متحده» برای مرکز امنیت آمریکای جدید در سال 2009 نوشته بود می گوید حمله ی ایالات متحده به تاسیسات نطنز احتمالاً تاثیر طولانی مدت کمی بر برنامه این کشور برای ساخت بمب خواهد داشت.
کارتر معتقد است که حمله ی یک جانبه رژیم اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران تاثیری منفی بر منافع ایالات متحده خواهد داشت. از نظر وی این حمله فقط زمان رسیدن ایران به سلاح هسته ای را به تاخیر می اندازد و هزینه های زیادی برای اسرائیل خواهد داشت. با این حال کارتر معتقد است که گزینه نظامی باید جزء جدایی ناپذیر استراتژی متوقف کردن برنامه تسلیحات هسته ای ایران باشد.