-
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۳ ب.ظ
-
۹۸
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، لیدر سیاسی حزب پایداری در سخنان اخیر خود -که خبرگزاری تسنیم آن را منتشر کرده-گفته است: «یکی از نعمتهای بسیار بزرگ برای ما امام راحل بود که بسیار بزرگ بود و بعد از رحلت ایشان، وجود نعمت جانشین ایشان، رهبر معظم انقلاب است که خدا را شاهد میگیرم جامعه ما لیاقت چنین رهبری را ندارد.»
در این باره نکات زیر قابل توجه است:
1- در این که رهبر معظم انقلاب، کشور را مدبرانه و خالصانه در مسیر آرمان های امام راحل(ره) هدایت می کنند و در بسیاری از بحران ها و مشکلات، گره گشای نظام و کشورند تردیدی نیست. اما این امر، نمی تواند دلیلی باشد بر اظهارات عجیب و غریبی که بیش از آن که تقویت رهبری باشد، وهن این جایگاه است.
2- هم آیت الله مصباح و هم هر انسان عاقلی را دعوت به تأمل در این جمله می کنیم: «خدا را شاهد میگیرم جامعه ما لیاقت چنین رهبری را ندارد.»
آیا این جمله، تقویت رهبری و رابطه متقابل ایشان با مردم است یا بی احترامی به هر دو؟
چرا بعضی ها اصرار دارند، هنگامی که پای دفاع از رهبری و ارزش ها به میان می آید، در بدترین شکل ممکن این کار را انجام دهند؟!
این سخن، نه منتسب به دکتر علی شریعتی که واقعا از اوست - و هر چند آقای مصباح یزدی به او علاقه ای ندارد- اما نقل آن خالی از لطف نیست: « اگر خواستی کسی را تخریب کنی، به او حمله نکن، بلکه از او بددفاع کن! » این دقیقاً همان کاری است که آیت الله مصباح در حال انجام دادن آن است؛ خواسته یا ناخواسته.
بی تردید رهبری معظم نظام، نه تنها به چنین سخنانی نیاز ندارند بلکه حرف هایی از این دست، دقیقاً تضعیف جایگاه رفیع رهبری در نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
3- آیت الله مصباح در حالی مردم ایران را فاقد شایستگی می داند که همین موقعیت و جایگاه در جمهوری اسلامی و خاصه 12 میلیارد تومانی را که در بودجه سالانه کشور به موسسه او اختصاص می یابد مرهون همین مردم است؛ پولی که از مالیات حاصل از عرق جبین و کدّ یمین همین مردم تامین می شود. اگر همین مردم انقلاب نکرده بودند، اگر در دفاع مقدس آن حماسه ها را نمی آفریدند ، اگر سختی های دوران بعد از جنگ را تحمل نمی کردند، اگر با نجابت و تنگدستی، تحریم های اقتصادی را تاب نمی آوردند، هرگز آیا جناب مصباح اساساً جایگاهی چنین می یافتند تا بتوانند با یک خبرگزاری - که آن هم با پول همین مردم اداره می شود- گفت و گو کنند و چنین سخنانی را بر زبان آورند؟
جناب مصباح!
این رسم قدرشناسی از مردمی نیست که همه چیزتان را مدیون آنها هستید. به زندگی نامه و امکانات امروز خودتان بنگرید و قیاس کنید که از کجا به کجا رسیدید؟ جز این است که به لطف مجاهدت ها و صبوری های همین مردم و در سایه نظام جمهوری اسلامی، بحمدالله به امکانات معتنابهی دست یافته اید؟ پس حرمت دار مردم باشید و قدر نعمت بدانید.
4- هم حضرت امام خمینی(ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی و هم خلف ایشان -حضرت آیت الله خامنه ای- بارها و بارها در تجلیل از مردم، سخنان ماندگاری گفته اند و از میان همه آنها به عنوان مثالی بارز، به جملات معروفی از امام راحل(ره) اشاره می کنیم:
« من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ می باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی کردند و با بهانه هایی به جبهه نمی رفتند که خداوند تعالی در سوره توبه با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است. اما امروز می بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاری ها می کنند و چه حماسه ها می آفرینند. و می بینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمک های ارزنده ای می کنند… اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هستند و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه ـ و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است .»
حال جناب آقای مصباح چگونه مردمی این گونه را فاقد لیاقت برای رهبری رهبر معظم انقلاب می دانند و تازه، خدا را هم به شهادت می گیرند؟
شاید بگویند منظور امام ، مردم 20 سال قبل بوده اند و اکنون مردم عوض شده اند. اگر چنین باشد نیز باز اولین مخاطب، خود آیت الله مصباح و نظایر ایشان است که چه کرده اند - که به زعم خودشان- مردم از آن جایگاه رفیع ، تنزل پیدا کرده اند؟!
5-آیت الله مصباح را به عنوان وضع کننده نظریه «جمهور ناب» می شناسیم. به این معنی که مردم یا جمهور در نگاه ایشان دو دسته اند: یکی «ناب» که همواره به رای و نظر ایشان و همفکران شان، گردن می نهند و کثیری هم «غیر ناب» اند چون این توفیق، رفیق آنان نیست. از این رو پیش از این اگر هم از مردم انتقادی می کردند متوجه «جمهور غیر ناب» بود نه «جمهور ناب» و اکنون به نظر می رسد از آن نظریه عدول کرده اند . شاید به خاطر کنار گذاشته شدن نامزدی که گفته بودند «بین زمین و آسمان صالح تر از او نمی شناسند» و قلّت آرای نامزد بعدی مورد حمایت خود در 24 خرداد 1392 چنان ناخرسندند که بدون تفکیک ناب و غیر ناب، حالا همه را نالایق می دانند و البته نه تنها در حق مردم که در حق رهبری هم جفا می کنند.
یادمان و یادشان باشد مقام معظم رهبری پس از هر انتخابات پر شکوه - فارغ از این که فرد پیروز چه کسی باشد- حضور مردم را می ستایند و اختصاصا برای این حضور این تعبیر را به کار می برند که «جبین بر خاک می سایم و خدای را شکر می گزارم». مردمی که رفتار و گفتارشان موجب شکرگزاری و افتخار رهبری است هرگز شایسته این گونه توصیف از جانب جناب مصباح نیستند و بهتر است ایشان در مقام لیدر یک حزب سیاسی بدون مایه گذاشتن از باورهای دینی برای کسب قدرت از طرق دموکراتیک و قانونی و مبارزات انتخاباتی و پارلمانی بکوشند.
سخن بسیار است و مجال اندک... به همین بسنده می کنیم!