-
چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۱ ب.ظ
-
۱۶۰
دهمین سفر استانی رئیسجمهور روحانی که به مقصد استان گلستان صورت گرفت و با افتتاح راهاهن ترانزیتی شرق دریای خزر همراه شد، فرصتی مناسب است تا انتقادات از سفرهای استانی در دولت قبل مرور شود، تفاوتها و البته شباهتهای زیاد سفرهای دولت یازدهم با دولت قبل از آن مقایسه شود.
آن تصمیماتی که دولتهای نهم و دهم خارج از پایتخت و در قالب سفرهای استانی به آنها رسمیت میبخشید و یا بعد از این سفرها در قالب نامههای مردمی اتخاذ میشد به دلیل آن چه از پولپاشی خارج از چارچوبهای جاافتاده مدیریت و اداره کشور نامیده میشد همواره مورد انتقاد منتقدان و مخالفان دولت احمدینژاد قرار داشت.
منتقدان علاوه بر تبعات اقتصادی، بینظمیهای مالی و بودجهای و داده شدن وعدههایی که راهی طولانی تا عملی شدن داشتند، نوع برخورد دولت با مستقبلین را از سر عزت و مردمداری نمیدانستند و به برخی رفتارهای دولت برای باشکوه نشان دادن استقبال از دولت و از جمله تعطیلی ادارات و مراکز آموزشی معترض بودند.
کم کردن فاصله دولت و مردم و کسب حمایت سیاسی از راه این ارتباط نزدیک شاید مهمترین فایدهای بود که به ویژه در دولت نهم نصیب دولت شد؛ موضوعی که به تدریج و با روشن شدن تبعات تصمیمات دولت بر معیشت مردم در دولت دهم از دست دولت و شخص رئیسجمهور خارج شد.
شروع دولت یازدهم با تصمیم اعلامی دولت برای ادامه سفرها البته در قالبی جدید و بدون نقایص قبلی همراه بود ولی اخبار ضد و نقیض در باره زمان شروع این سفرها نشان میداد که به ویژه رئیسجمهور در مورد ادامه روند سفرهای استانی ملاحظاتی دارد.
شروع سفرها از دی ماه سال گذشته و با سفر استانی خوزستان این فرصت را به رسانهها داد که سفرهای دولت احمدینژاد با دولت روحانی را مقایسه کنند.
مهمترین مساله در نگاه اول کاهش جدی در تعداد مصوبات استانی دولت روحانی نسبت دولت احمدینژاد بود. اصلیترین انتقاد از سفرهای استانی احمدینژاد تا حدی در دولت یازدهم رفع شده است. مرور آمار مصوبات سفرهای استانی اخیر دولت روحانی و مقایسه آن با اولین سفرهای استانی دولت نهم نشان میدهد که آمار مصوبات تقریبا نصف شده است ولی این را هم نمیتوان فراموش کرد که دولت روحانی تحت تحریم و فشار اقتصادی، منابع محدودتری در قیاس با دولت احمدینژاد در سالهای دولت نهم در اختیار دارد که از قیمتهای سر به فلک کشیده نفت بهرهمند بود.
از سوی دیگر، حتی برخی رسانههای هوادار دولت هم بعد از اولین سفرهای استانی روحانی معترض این واقعیت شدند که تشریفات استقبال از رئیس جمهور در سفرهای استانی همچنان برقرار است. تفاوت فعلا تنها این است که مردم در سفرهای استانی احمدینژاد که پر جنب و جوشتر بود در چندین شهرستان و شهر به استقبال رئیسجمهور میرفتند ولی در سفرهای رئیس دولت یازدهم استقبال تنها در مرکز استان برگزار میشود و گر نه تعطیل شدن مدارس و به خیابان امدن مردم و بدرقه خودروی حامل رئیس جمهور همچنان ادامه دارد.
برخی رسانههای ملی و محلی و از جمله رسانههای حامی احمدینژاد به مرور در حال منتشر کردن بخشنامههایی هستند که باعث تعطیلی مدارس برای استقبال از رئیسجمهور شدهاند.
رئیس دولت یازدهم میتواند با به سرانجام رساندن وعدههایش به استانها ثابت کند که در این زمینه بر سلف خود برتری دارد ولی تا زمان رسیدن به مرحله افتتاح و بهرهبرداری و بریدن روبانها، دولت روحانی دست دولت برای نشان دادن عملکردش از سویی و متهم شدن به افتتاحهای نمایشی از سوی دیگر بسته است.
افتتاحهای ابتدای کار احمدینژاد با این پاسخ همراه میشد که رئیس دولت نهم در حال چیدن میوههایی است که درخت انها را دولت اصلاحات چیده است ولی ظاهرا دولت فعلی حداقل در دو سال اول کارش از این دست افتتاحها نداشته و یا نخواسته انها را در بوق و کرنا کند.
یکی از اولین افتتاحهای پر سر و صدای دولت جدید یعنی به پایان رسیدن کار راهاهن شرق خزر با حضور مقامات ارشد ایران، ترکمنستان و قزاقستان با این واکنش فوری هواداران دولت قبل همراه شد، که روحانی سراغ راهاهنی رفته است که احمدینژاد پیش از این، آن را در خرداد سال گذشته افتتاح کرده است.
روحانی برای موفق و جدی به پایان رساندن برنامه سفرهای استانی کار سختی در پیش دارد که تناسب کمتری با روحیه مدیریتی دبیر سابق شورای امنیت ملی دارد.