-
دوشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۵ ب.ظ
-
۱۴۸
بحث و تحلیل درباره ماهیت توافق ژنو و پس از ان هم تمدید این توافق، هم چنان ادامه دارد. اما نکته جالب در این میان آن است که حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی حسن روحانی، در مطلبی با عنوان «تفسیر و شأن نزول دو آیه اوّل سوره فتح چیست؟» که در گوگل پلاس خود نوشته، کوشیده است با گره زدن این ماجرا با صلح حدیبیه به طور غیرمستقیم، آن را تئوریزه کند!
آشنا که تحصیلات حوزوی دارد و سال ها قبل، لباس روحانیت را از تن به در آورده، پس از طرح سؤال خود می نویسد:
«در شأن نزول این سوره و دو آیه اوّل آن، روایات متعدّدى وارد شده که «صلح حدیبیه» در این سوره شریفه، به عنوان «فتح مبین» معرفى شده است. هنگامى که پیامبر(ص) از حدیبیه باز مى گشت (و سوره فتح نازل شد)، یکى از اصحاب عرض کرد: این چه فتحى است که ما را از زیارت خانه خدا باز داشتند و جلوى قربانى ما را گرفتند؟! (چرا که پیامبر(ص) در سال ششم هجرت ماه ذى القعده به قصد عُمره به سوى مکه حرکت کرد، ولى در نزدیکى مکه با خبر شد قریش تصمیم گرفتن از ورود او جلوگیرى نمایند تا این که پیامبر(ص)به حدیبیه (روستائى در بیست کیلومترى مکه) رسید و صلح رقم خورد).
پیامبر (ص) فرمود: «بد سخنى گفتی، بلکه این بزرگترین پیروزى ما بود که مشرکان راضى شدند بدون برخورد خشونت آمیز شما را از سرزمین خود دور کنند و به شما پیشنهاد صلح دهند، و با آن همه ناراحتى که قبلاً دیده اند، تمایل به ترک تعرّض نشان دادند». سپس پیامبر(ص) ناراحتى هایى را که در بدر و احزاب تحمل کردند به آن ها یاد آور شد. مسلمانان تصدیق کردند که این اعظم فتوح بوده است و آن ها از روى ناآگاهى قضاوت کردند».
آشنا با ذکر فراز فوق، تفسیر خود را این چنین ادامه می دهد که «تفسیر آیات اول و دوم این سوره: در این دو آیه قسمتى از نتایج پر برکت «فتح مبین» (صلح حدیبیه) تشریح شده است. خداوند چهار موهبت عظیم را در سایه این فتح نصیب پیامبرش(ص) کرد: مغفرت، تکمیل نعمت، هدایت و نصرت. در مورد پیامبر اسلام(ص) نسبت هاى ناروا و گناهان پندارى فراوانى وجود داشت. او را جنگ طلب،آتش افروز، بى اعتنا به سنّت هاى راستین ، غیر قابل تفاهم و مانند آن مى شمردند. صلح حدیبیه نشان داد آیین او بر خلاف آنچه دشمنان مى پنداشتند، یک آیین جامع و الهى است و آیات قرآنش ضامن تربیت نفوس انسان ها و پایانگر ظلم و ستم و جنگ و خونریزى است. او به خانهخدا احترام مى گذارد؛ هرگز بى دلیل به قوم و جمعیتى حمله نمى کند؛ او اهل منطق و حساب است؛ پیروانش به او عشق مى ورزند؛ او به راستى همهانسان ها را به سوى محبوبشان الله دعوت مى کند، و اگر دشمنانش جنگ را بر او تحمیل نکنند، طالب صلح و آرامش است».
به طور دقیق آشکار نیست منظور و مراد آشنا از چنین تفسیر و برداشت عجیبی چیست و آیا آشنا به پیامدهای چنین برداشت های تئوریزده ای از این مسائل واقف است یا نه، اما لازم است این تذکر داده شود که نیازی نیست برای تشریح و تفسیر هر ماجرا و واقعه ای، به هر دستاویزی- به خصوص مسائل اعتقادی و دینی- دست یازید.
دقت در برخی کامنت های مخاطبان در ذیل مطلب آشنا، بعضی از آفات و آثار زیانبار این نوع نگاه های تئوری زده و این قسم تفسیر به رأی های جهت دار را آشکار میکند:
الان خدای ناکرده نمی خواید ربطش بدین به مذاکرات چون پیامبر بعد از اولین اقدام خلاف صلح ,مکه رو فتح کردن نفرمودن عینکتون رو عوض کنید..
تفسیر و شأن نزول سه آیه آخر سوره یوسف رو هم بخونین بد نیست...
خدا لعنت کند خورندگان جام زهر را به امام خمینی که حالا دنبال زمینه سازی خوراندن جام زهر به رهبری هستند...
یک سال بعد از صلح حدیبیه مکه فتح شد
آنگونه که شما و دوستانتان فرمودید که توافق ژنو صلح حدیبیه بود الان باید.....
نتایج صلح چه وقتی بروز می یابد...
همین که آقای آشنا داره از صلح حدیبیه حرف میزنه یعنی یه خبرایی داره میشه...
واقعا بعضیا هنوزم تو دوران منبرهای یکطرفه موندن فقط حرف میزنن و دیگه جواب نمیدن
این دوران دیگه گذشته ...
نکته قابل تامل اینه که در حدیبیه و ماجرای صلح امام مجتبی علیه السلام و در مقابل این دو استراتژی جنگ صفین یا فتح مکه و یا حوادث دیگه نکته ای نهفته و اونم تبعیت از ولی زمان هست یعنی وقتی صلح حدییه اتفاق افتاد عده ای مثل خلیفه دوم پیامبر رو به ذلیل کردن مسلمین متهم کردند و در زمان امام مجتبی هم همین اتفاق تکرار شد و از طرف دیگه بهانه گیری ها و مانع تراشی های عده ای در مقابل امیرالمومنین علیه السلام و فرار از جهاد از این طرف هم شاخص شده لذا در سیره و استراتژی ائمه ما هم صلح و نرمش قهرمانانه بوده و هم جنگ و جهاد و ایستادگی اما اینکه در زمان ما جهاد و ایستادگی یا نرمش قهرمانانه باید سرلوحه قرار بگیره این بسته به نظر ولی زمان هست این جا جاییه که ولایت مداری انسان ها نمایش داده میشه ... این تذکر هم به دوستان موافق با مذاکراته هم دوستان مخالف مواظب باشیم نه جلو تر و نه عثب تر از فرامین مولوی رهبری حرکت نکنیم...
خدا رو شکر که این یکی از صلح حدیبیه مایه گذاشت و نرفت سروقت کربلا و مذاکره و تعامل امام حسین(ع) با عمر سعد
متاسفم بعضی ها از رهبری عزیز هم جلوتر میرند یه کم یواش تر بیاید پایین با هم بریم
لطفا اگر فریضه ی تفسیر و تحریف تون تموم شد, برای این هفت ماه تمدید که به لطف مشورتهای شما و امثال شما برما تحمیل شد فکر کنید و جلوی فشارهای احتمالی آمریکا به کشور رو با تدابیری که ازش دم میزنید و تا حالا ندیدیم، بگیرید...
به نظر می رسد توافقات اخیر بیش از اینکه با صلح حدیبیه مشابهت داشته باشد با تحمیل پذیرش حکمیت در جنگ صفین مشابهت دارد، نکته کلیدی هم در نوع نگاه ولی و خواص نسبت به شرایط و توانمندیهای امت اسلامی است. کوبیدن بر طبل توافق و صلح درحالی اتفاق می افتد که رهبری معظم شرایط کشور را با شرایط بدر و خیبر مقایسه می کنند و در جائی به بی اطلاعی مسئولین از توانمندیهای نظامی کشور کنایه می زنند. این یعنی وجود توان جنگ با معاویه و همزمان فشار خواص بر امام برای قبول حکمیت. اگر بنا به قیاس باشد هرکس میتواند برداشت خور دا از تاریخ صدر اسلام ارائه نماید.
توافق اخیر در شرایط مقتدرانه فعلی کشور چیزی شبیه به رفتار مسئولین و نهایتا پذیرش قطعنامه ٥٩٨ توسط حضرت امام بود که تعبیر نوشیدن جام زهر را بهمراه داشت نه فتح الفتوح!
آن روزها هم این فشار از کارگزارانی ها برامام تحمیل شد. شباهت یعنی این جناب مشاور!