امام قصد انقلاب نداشت و می‌خواست شاه بماند!

  • ۱۲۴
آقای موسوی تبریزی، از چهره‌های اصلاح‌طلب اخیراً در بخشی از گفت‌وگوی خود با سایت ندای ایرانیان با بیان این معنا که امام راحل در عنفوان آغاز مبارزه علیه رژیم ستمشاهی قصد انقلاب نداشته و صرفاً به دنبال اصلاحات! بوده است، می‌گوید: آنهایی که صبغه انقلابی دارند به درستی می دانند که امام (ره) در سال 42 می خواست امور ممکلت اصلاح شود... ایشان بارها و بارها اعلام کرده بودند که نمی‌خواهند شاه از کشور برود. اگر هم ته دلش می‌خواست اظهار نمی‌کرد. 
 امام قصد انقلاب نداشت و می‌خواست شاه بماند!

او می‌افزاید: متن نامه‌هایی که امام (ره) به شاه می‌نوشت و با الفاظی که شاه را خطاب می‌کرد به خوبی هویدا بود که این مرجع جهان تشیع به دنبال اصلاح حکومت و جامعه است اما وقتی توصیه ها و مصلحت اندیشی های امام (ره) بر سلطنت کارگر نشد، ایشان مقابل حکومت اصلاح ناپذیر ایستادند...ایشان کم‌هزینه‌ترین راه برای بدست آوردن هدف که همان مصلحت جامعه بود؛ با اصلاح طلبی دنبال می‌کرد. 
 
آقای موسوی تبریزی ادامه می‌دهد: امام (ره) می‌خواست شاه به قانون مشروطه احترام گذاشته، بماند اما سلطنت نکند. 
 
*صحبت‌های آقای موسوی تبریزی با این محتوای آشکار که امام(ره) در ابتدا قصد انقلاب نداشت و می‌خواست شاه بماند! با رخدادهای واضح فرایند انقلاب اسلامی و همچنین با ظاهر و باطن گفته‌های امام راحل تناقض‌های فاحشی دارد. 
 
در همین زمینه اشاره می‌شود به بخش‌هایی از یادداشت امام راحل که در سال 1323 و به درخواست یک طلبه تقریر شده است و از آن بعنوان نخستین سند آغاز نهضت انقلاب اسلامی ایران و نخستین بیانیه سیاسی حضرت امام(ره) یاد می‌شود. 

 
آن یار سفر کرده در این یادداشت می‌نویسد: 
 
بسم الله الرحمن الرحیم 
 
«قیام لله» یگانه راه اصلاح جهان 
 
قال الله تعالى: قل انما اعظکم بواحدة ان تقومولله مثنى و فرادا 
 
خداى تعالى در این کلام شریف، از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه‌هایى است که خداى عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح در جهان است. «قیام براى خدا» است که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه‏هاى گوناگون عالم طبیعت رهانده. 
 
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی همچنین در ادامه این مطلب که به درخواست یک طلبه آنرا به رشته تحریر درآورده است، می‌نویسد: «قیام لله» است که موسى کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحو کشاند. «قیام براى خدا» است که خاتم النبیین صلى الله علیه و آله را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‏ها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسین او ادنى رساند. 
 
«روح خدا در کالبد زمان» در بخش دیگری از این سند تاریخی تأکید می‌کند:‌ براى نجات دین از دست مشتى شهوتران قیام کنید... 
 
آیا روشن نیست که هرکسی ولو با خوانش و فهم ابتدایی از این جملات و نگاه به تأکیدات پیاپی امام خمینی(ره) بر مفهوم «قیام برای خدا» به نیکویی درمی‌یابد که هدف امام روح‌الله حتی از مدت‌ها قبل از سال 42 نیز انقلاب در راه اسلام و خلاصی دادن مردم از چنگال رژیم ستمشاهی بوده است؟! 
 

آقای موسوی تبریزی همچنین در حالی اظهار می‌دارد که یار سفر کرده‌ی ما قصدی برای انقلاب نداشته و به دنبال اصلاحات! بوده است، که توگویی هیچ شأنی و جایگاهی برای بصیرت و آینده‌بینی امام راحل قائل نیست. 
 
چه اینکه اگر مردم ایران در نیمه خرداد سال 42 و در لبیک به سخنان تاریخی امام علیه شاه در مدرسه فیضیه؛ جان کلام را دریابیدند و به خیابان‌ها آمدند و شهید شدند؛ پس لزوماً بصیرت و بینش این مسئله را داشته‌اند که این حرکات نه صرفاً یک اعتراض ساده برای اصلاح؛ بلکه آغازی بر یک انقلاب است و پر واضح آنکه وقتی بصیرت مردم مسلمان این است؛ پس بینش مرجع آنها یعنی امام روح‌الله و آینده بینی او حتماً سر به آسمان می‌ساید. 
 
همچنین باید گفت که عارضی خطاب کردن «انقلاب اسلامی» در خیزش امام خمینی(ره) و بیان اینکه هدف اول اصلاح بوده است نه انقلاب! سخنی است ناصحیح که حتی غیر از نگاه به سند اشاره شده از تقریرات امام راحل؛ این جمله تاریخی آن یار سفر کرده که در سال 42 گفته بود: «سربازان من هم‌اکنون در گهواره‌ها هستند» نیز به روشنی خط بطلان بر آن می‌کشد و نشان می‌دهد که امام راحل از ابتدا پای در راه انقلاب اسلامی گذاشته بود نه پا در راه اصلاح شاه! 
 
در خاتمه سه استدلال بیان شده همچنین باید تأکید کرد که اصلاح‌خواهی برای نظام جائر و حاکم جائر، منطقاً ممکن نیست و صرفاً چیزی شبیه به همزیستی با آن قابل تصوّر است. 
 
پس چگونه آقای موسوی تبریزی مدعی است که امام راحل، بعنوان فیلسوف بزرگ قرن و فقیه عالم به زمان و شرائط زمانه، معتقد به چنین امر خلاف منطقی بوده است؟! 

 
متأسفانه باید گفت که آقای موسوی تبریزی پیش از این هم اقدام به تحریف امام راحل کرده است. 
 
ایشان که متعجبانه سوابقی هم در انقلاب اسلامی دارند، مدتی قبل در اظهار نظری گفته بود:‌«ما حتی یک بار هم نمی‌بینیم که امام در مورد زنان گفته باشد که باید حتما حجاب داشته باشند»! 
 
این سخن در زمان انتشار نیز با واکنش گسترده رسانه‌ها و انتشار تأکیدات امام راحل مبنی بر ضرورت باحجاب بودن بانوان در جامعه مواجه شد. اما هیچگاه مشخص نشد که پاسخ آقای موسوی تبریزی به تناقضات گفته‌های خود با منش و ممشای امام راحل که به گواهی صبیه محترمشان حتی سلام کردن به نامحرم را نیز جائز نمی‌دانسته‌اند؛ چه بود؟! 
 
گفتنیست اصلاح‌طلبان طی هفته‌های اخیر با ذکر مقولاتی مثل ضرورت دوری از جهاد به دلیل بالا بودن هزینه دینداری! و نیز اگر امام زنده بود، اصلاح‌طلب می‌شد! به صحنه آمده‌اند. 
 
مقدم بر این رخدادها نیز آقای محمد قوچانی طی سرمقاله‌ای در هفته‌نامه اصلاح‌طلب صدا از این نوشت که اگر شاه با مهندس بازرگان بعنوان یک چهره معتدل همکاری می‌کرد، لزوماً انقلابی اتفاق نمی‌افتاد! 
 
سایت ندای ایرانیان که صحبت‌های آقای موسوی تبریزی را منتشر کرده ارگان حزب جدید‌التأسیس ندای ایرانیان با محوریت آقای سیدصادق خرازی است. 
 
ارکان حزب مذکور بارها در صحبت‌های خود اعلام کرده‌اند که قصد دارند در چارچوب‌های شناخته شده حرکت کنند اما انتشار صحبت‌های ساختارشکنانه و نادرستی مثل صحبت‌های بالا بدون هیچ عکس‌العملی از جانب مدیران رسانه مذکور و سران این تشکل، سبب بروز تردید‌های فراوانی درباره آینده و عملکرد این حزب اصلاح‌طلب می‌شود. 
منبع: فارس
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
hansen_html_code