-
يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۹ ق.ظ
-
۱۷۷
محمدعلی سبحانی گفت: عده ای میروند مطالبی را که مربوط به زمانهای خاص و اتفاقی خاص است، پیدا می کنند و از آن استفادهی ابزاری می کنند و می گویند این حرف امام است و باید این کار را بکنیم. این از ظلم هایی است که مخصوصا بعد از حوادث 88 در حق امام(س) شده است. متأسفانه تلویزیون –که من بارها گفته ام در حق امام ظلم کرد- یک تصویر خشن را از ایشان ارائه داد. چون برخوردهایی که دولت با معترضین می کرد نیاز داشت که توجیه شود که این خط امام است؛ در حالی که این یک ظلمی بود که در حق امام خمینی(س) صورت گرفت.
وی با اشاره به این که همهی رهبران منطق گرای عالم این گونه بودند و متناسب با زمان خود عمل می کردند؛ گفت: برخی رهبران اقتدار اجتماعی بی نظیری مثل امام راحل داشتند. امام وقتی اظهار نظر می کردند، محبوبیت و کاریزمای ایشان بود که هر چه را می گفتند فورا همه قبول می کردند. این نشان از اعتماد مردم به ایشان بود. ولیکن معتقدم هر گونه استفادهی ابزاری از امام(س) و این که ما بیاییم حرفهای مصداقی ایشان را در یک قضیه بیاوریم و شبیه سازی کنیم، کاری غیر قابل قبول و ظالمانه است.
سبحانی افزود: ما باید ببینیم امام اگر امروز بود، در برابر حیف و میلی که در دولت قبل شد، چه برخوردی می کردند؟ اگر ایشان امروز بود در مورد این فسادهای وحشتناکی که وجود دارد، چه برخوردی می کردند؟ مهندس موسوی قبل از انتخابات 88 به من گفتند سر یک مسئله ای از امام پرسیدم 10هزار دلار بودجهای را که برای کاری در نظر گرفته شده است، میتوانم در جایی دیگر هزینه کنم؟ این را امام قبول نمیکردند که این مبلغ اندک در جای دیگری –که آن هم دولتی بود- هزینه شود. امام این قدر در هزینهها محتاط بودند. حالا این وضعیت فساد بی سابقهای را که در این 8 سال شکل گرفته است، ملاحظه کنید. سیستم نیامده است افراد متخلف را محاکمه کند و با آنها برخورد کند تا مردم به آن اعتماد کنند. متأسفانه اعتماد مردم به هم خورده است. به نظرم در مورد امام باید با همین سؤال هوشمندانه نسبت به اندیشهی ایشان نگاه شود. امام خمینی(س) مرد روز خودش بود و دنیا را به روز میدید؛ چه در سیاست خارجی و چه در سیاست داخلی. هر حادثه ای که اتفاق می افتاد متناسب با شرایطی که حاکم بود و مبتنی بر حقوق انسانی و حقوق اسلامی حکم می کردند. حالا ما بیاییم تاریخ را از امروز به سمت عقب ورق بزنیم، درست نیست. تاریخ را باید از اول ورق زد به سمت امروز، آن وقت بهتر می شود فهمید اگر امام خمینی(س) امروز بودند، چه موضعی داشتند.
وی دربارهی وجه جمهوری خواهی حضرت امام ابراز کرد: سیرهی امام خمینی(س) را اگر بخواهید بفهمید باید به زمانی دقت کنید که ایشان هر چه می گفتند، می توانست قانون اساسی شود. در اوایل انقلاب اگر ایشان ورقهای می نوشت و می گفت قانون اساسی این است، هیچ کسی مخالفت نمی کرد، ولی امام این کار را نکرد. ایشان گفت اولا باید مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل شود، مردم رأی بدهند و افرادی بیایند و آن قانون را تعیین کنند. قانونی را برخی افراد نوشته بودند، پیش نویس قانون اساسی به طریقی مورد تایید حضرت امام بوده ولی همان قانون تغییرات زیادی در مجلس خبرگان کرد. امام(س) نگفت همان را که من گفتم رعایت کنید. با این که آن نظام سیاسی مطرح در آن قانون پارلمانیتر بود نسبت به چیزی که بعدا به عنوان قانون اساسی تصویب شد. ولی امام(س) بر سر این که باید رأی مردم مبنا باشد، محکم ایستاد و نظامی را تأسیس کرد که از چند جهت رأی مردم اجازه نداد تا دیکتاتوری شکل بگیرد. من همیشه این اطمینان را دارم که این رأی مردم همواره از یک نقطه جلوی دیکتاتوری ها را می گیرد.
سبحانی در پاسخ به این سؤال که پس به نظر شما بین انقلابی بودن و قانون گرا بودن حضرت امام(س) تناقضی وجود ندارد، گفت: نه، به نظر من اصلا تناقضی وجود ندارد. نمی خواهم بگویم قانون اساسی هیچ اشکالی ندارد. همیشه کارآمدی همهی قانون ها می تواند به مرور زمان زیر سؤال برود و تغییراتی بکند؛ این چیزی است که در قانون اساسی ما هم پیش بینی شده است. به نظر من اگر امام خودش این قانون را می نوشت، همان قانون ابتدایی مد نظرشان بود که جمعی از آقایان نوشته بودند و ایشان تأیید کردند. آن قانون خیلی متفاوت بود و محور مردمی بودنش و دموکرات بودنش خیلی بیشتر بود، ولی باز امام رأی مردم را تأیید کرد. عرض کردم تاریخ را باید از اول ورق بزنیم و سیر تحول را در اندیشه و در رفتار سیاسی در ایران ببینیم. امام هم در کنار این سیر تحول مانند هر اندیشمند دیگر عکس العمل و رفتارش نسبت به تحولات اجتماعی متفاوت بوده است. این گونه نیست که امام حرفی را که در سال 42 زده است، همان را در سال 57 تکرار کند؛ اصلا چنین چیزی نیست. ما در بستر زمان حرکت می کنیم. امام در نگرش فقهی یک نظریه و تز جدید دارند و آن تأثیر زمان و مکان در استنباطات فقهی است. کتابها و پایان نامههای زیادی هم نوشته شده که چگونه زمان و مکان در اندیشهی سیاسی و رفتار سیاسی امام اثر گذاشته است. ایشان حتی فتواهایی داشته اند که بعدا تغییر کرده یا در مورد آن ساکت بوده و بعدا وارد بحث شدهاند. مثلا درباره ی شطرنج و مسائلی از این قبیل.
این تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل دربارهی وضعیت مذاکرات هسته ای کشور گفت: علاقه داشتم هر دو طرف به گونه ای رفتار کنند که در همین سوم آذر توافق نهایی امضا شود، ولی متأسفانه در مسائلی که میشد با انعطاف بیشتر طرف غربی حل شود، این انعطاف به وجود نیامد. البته باید نقش رژیم صهیونیستی و دوستان این رژیم در منطقه و همین طور نقش تندروها در سیستم سیاسی امریکا را بر گره خوردگی مسائل مؤثر دانست. اما به همین توافق هم باید در یک نظام نسبیتی نگاه شود که اگر توافق صورت نمی گرفت، جایگزین آن چه بود. با این نگاه می شود گفت این توافق کار مثبتی است؛ چون جلوی تحریمهای جدید گرفته شده و خطر جنگ برای ایران از بین رفته است. همچنین فضای گفت و گو ادامه پیدا کرده است و در این فضای گفت و گو ثبات در ایران ادامه پیدا خواهد کرد و گسترده تر می شود. اعتماد ایران و 5+1 افزایش پیدا خواهد کرد و زمینه برای توافق نهایی فراهم خواهد شد.
سبحانی همچنین بیان کرد: متأسفانه نقش عربستان در این حوادث سازنده نبود. البته این ها تأثیر زیادی ندارد و بیشتر مسائل داخلی امریکا در تغییرات شرایط نقش داشت. بهتر است از این تغییر شرایط به عنوان عدم توافق یاد کنیم، چون شرایط همان شرایط قبل باقی مانده است. این مسائل در این که شرایط به سمت توافق کامل پیش نرود، مؤثر بوده است. امروز ما دقیقا در همان شرایطی هستیم که در برنامهی اقدام مشترک ژنو بودیم، یعنی آن وضعیت ادامه پیدا کرده است. در این 7 ماه این فرصت وجود دارد امکانی ایجاد شود که شاید حتی زودتر از آن موعد، توافق جامع و نهایی صورت بگیرد؛ این چیزی است که باید انجام شود. هم طرف ایرانی و هم طرف مقابل این را می خواهد. همین توافق و تمدید شرایط نشان می دهد که هر دو طرف این خواستهی جدی را دارند و این امر ارادهی سیاسی هر دو طرف است.