-
شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۲۲ ب.ظ
-
۱۴۴
تمدید هفت ماهه مذاکرات هسته ای ایران و 1+5، احساسات مختلفی را برانگیخته است. از یک سو، ناامیدی از شکست برای حل و فصل موضوع طولانی پرونده هسته ای بوجود آمده و نگرانی ها از ناتوانی در حل شکاف هایی که در میان مواضع طرفین وجود دارد، ابراز می شود. در مقابل نگرانی، تسکینی هم وجود دارد که همه طرفین از ترک مذاکرات ابا دارند و بر زنده نگهداشتن دیپلماسی مصرند.
1+5 شاید آسایش خود را در این می بیند که رئیس جمهوری ایران مشتاق ادامه مذاکرات است و اینکه او رضایت خود را از ادامه مذاکرات با چارچوب توافق ژنو و برنامه اقدام مشترک به رغم دستاوردهای محدود نشان داده است. رفع تحریم ها در چارچوب این توافق بسیار ناچیز بوده است اما تهران همچنان به تعهداتش برای محدود نگهداشتن فعالیت های اتمی و بازرسی های آژانس از تاسیسات اتمی اش مداوما پایبند بوده است.
برای 1+5 ادامه دادن بازی بر اساس توافق موقت بهترین انتخاب دوم است. این اصل به طور خاص برای اروپایی ها صدق می کند، چرا که اروپایی ها خود را در مقابل ریسک به مخاطره افتادن یا شکست دیپلماسی از همه آسیب پذیرتر می بینند. در این میان چینی ها و روس ها در مقابل توانمندی هسته ای ایران همانند امریکایی ها یا اروپایی احساس تهدید ندارند. در حالی که امریکایی ها انرژی و سرمایه سیاسی بسیاری را برای مذاکرات هسته ای اختصاص داده اند، «پلان ب» را هم برای حرکت احتمالی به سوی تحریم های شدیدتر یا تهدید به حمله نظامی در دست دارند.
اروپایی ها زمان دشوارتری برای تطبیق با شرایط دارند. مذاکرات هسته ای با ایران یکی از موضوعات امنیت بین المللی خارج از اروپاست که آنها بازیگر نقش حیاتی در آن بوده اند. در ابتدا این اروپایی ها بودند که ایرانی ها را درگیر کردند و با پیگیری سیاست دوطرفه اعطای مشوق ها با تهدید به تحریم، شکل گیری 1+5 را تسهیل کردند. مسئول ارشد سیاست خارجی اروپا، خاویر سولانا و سپس کاترین اشتون عملا مخاطبان اصلی ایران در 1+5 بوده اند. از بین رفتن مذاکرات، تمام توان اروپا برای اثرگذاری بر مسئله هسته ای ایران را محو و البته اروپا را از مهمترین نقش آفرینی در صحنه بین المللی که تا به امروز داشته است، محروم خواهد کرد. البته ضرر اروپا فراتر از محروم شدن صرف از حضور در صحنه دیپلماسی بین المللی خواهد بود.
به رغم علاقمندی فرانسه برای اتخاذ موضع سخت تری نسبت به ایالات متحده - باید گفت بدون دستیابی به توافق موضع فرانسه محاسبه ای سوال برانگیز یا ژست است- اروپایی ها منافع جدی در حصول به توافق دارند. اول اینکه، در منافع امنیتی حاصل از آن برای جلوگیری از تنش های بیشتر به ویژه در منطقه خلیج فارس با امریکا مشترک هستند. مسئله دوم منافع اقتصادی است. شکست مذاکرات مانع دستیابی اروپایی ها به بازار ایران در سال های آتی خواهد شد. در حالی که کمپانی های اصلی انرژی اروپایی پذیرفته اند که بخش پر سود انرژی ایران خارج از محدوده است و در نقاط دیگری سرمایه گذاری کرده اند و همچنان برای ورود مجدد به بازار ایران اشتیاق نشان می دهند. برای شرکت های صادراتی کوچک و متوسط ادامه ضرر بازرگانی با ایران به مراتب مخرب تر خواهد بود. به علاوه 1+5 برای اروپا سکوی قابل اعتمادی برای درگیر شدن و ایفای نقش در میان قدرت های بزرگ جهانی است. این شکل از مذاکرات نشان داد که درگیر شدن به شیوه ای گزینشی هم ممکن است و هم دستاوردهایی دارد؛ حتی زمانی که روابط با چین یا به ویژه روسیه بر سر دیگر مشکلات، مسئله دار است. برای اروپایی ها این حیاتی است چرا که آنها بواسطه درگیری های کنونی با روسیه بیش از امریکایی ها در معرض مخاطره هستند.
بطور کلی تر، رقابت چند قطبی ثابت کرده است تصمیم گیری سیاست خارجی بین دولتی برای بازیگران اتحادیه اروپا به واسطه فقدان توانمندی های مثلا نظامی (به استثنای فرانسه و بریتانیا) و علاقمندی اروپا برای بازیگری چند قطبی، حاکمیت قانون و تجارت آزاد بسیار چالش برانگیز بوده است.
همانطور که فرانسوی ها بارها و بیش از حد نشان داده اند، اروپا توافق را به هر قیمتی نمی خواهد، اما در میان مذاکره کنندگان، اروپایی ها احتمالا برای رسیدن به حل و فصل مسئله هسته ای از همه مصمم تر هستند. در واقع، آنها نقش خود در مذاکرات را ایستادن در مقابل بدترین غرایز امریکایی ها و جلوگیری از بهره برداری ایرانی ها از این فرآیند می بینند. از این جنبه، آنها تا حدودی موفق بوده اند و نقش ابزاری را برای جلوگیری از شکست در زمان های مختلف بازی کرده اند.
امروز بعد از ده سال تقلای سخت، اروپایی ها می توانند با وجود نزدیکی آزاردهنده به پایان مذاکرات و حتی احتمال عدم توافق، احساس پیروزی کنند. در چنین شرایطی و در حالی که طبق توافق موقت ژنو، فعالیت های هسته ای ایران متوقف مانده است، اروپایی ها تا جایی که بتوانند خواهان و مشوق ادامه مذاکرات هستند.