-
چهارشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ
-
۱۳۷
در دومین روز بعد از اعلام به نتیجه نهایی نرسیدن مذاکرات هستهای در وین، روزنامهها در روندی که روز به روز جناحیتر میشود مشغول بررسی مذاکرات هستهای هستند. بررسی تاثیر مذاکرات بر فضای اقتصادی کشور نیز در چند روزنامه مورد توجه قرار گرفته است. یک روزنامه اصلاحطلب باز هم به ترس از بازگشت احمدینژاد و شیوه مقابله با آن پرداخته است.
ادعای یک اصلاحطلب درباره روش مقابله با بازگشت احمدینژاد
اعتماد در مطلبی با عنوان «میل احمدی نژاد به دیده شدن همچنان پابرجاست» نوشته: مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اگر زمینه اش فراهم شود تردید نکنید که احمدی نژاد بازمی گردد ولی پرونده هایی مطرح است که اگر بخواهد بازگردد سریعا آنها را مطرح می کنند.
درایتی، درباره دیدارهای مردمی محمود احمدی نژاد در مقابل در خانه اش و دریافت نامه های مردم در زمانی که دیگر رییس جمهور نیست، اظهار کرد: هر کس روش و شاکله ذهنی خود را دارد، احمدی نژاد هم با شاکله ذهنی خود تصمیم می گیرد. احمدی نژاد می خواهد همواره مطرح باشد و فراموش نشود. وی افزود: احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری اش هم چنین بود و این رفتارها از او، خیلی غیرمترقبه نیست، ولی وی باید بداند که خیلی زودتر از روسای جمهور دیگر فراموش می شود چراکه کنشی در جامعه دیده می شود که نمی خواهد آن دوره را به یاد بیاورد البته این برای احمدی نژاد خوشایند نیست و دوست ندارد آن را باور کند. این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که آیا این رفتار احمدی نژاد به دلیل مردمگرایی وی است؟ تصریح کرد: احمدی نژاد در جاهایی حاضر می شود که رسانه یی شود و مورد توجه قرار گیرد تا درباره او صحبت شود یا جریانی به حمایت یا علیه وی به راه بیفتد. رییس جمهوری سابق می خواهد دیده شود.
درایتی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا دیدارهای احمدی نژاد با مردم می تواند دلیلی بر قصد او برای بازگشت به عرصه سیاسی باشد، گفت: اگر زمینه اش فراهم شود تردید نکنید که بازمی گردد ولی پرونده هایی مطرح است که اگر بخواهد بازگردد سریعا آنها را مطرح می کنند. مهم نیست که مراجع خاصی به این پرونده ها رسیدگی کنند یا نه بلکه در میان مردم مسائلی مطرح است که نیازی به رسیدگی قانونی نیست. مطرح شدن این مسائل به هیچ عنوان جلوه خوبی برای آقای احمدی نژاد ندارد.
هیجان منفی در بورس تهران
دنیای اقتصاد در مطلبی با عنوان «با افت 6/1 درصدی شاخص کل، دومین رکورد ریزشی در سال 93 رقم خورد» نوشته: روز گذشته شاخص کل بورس تهران در شرایطی پیرو تحرکات هیجانی فعالان این بازار 6/1 درصد افت را تجربه کرد که کارشناسان معتقدند ریزش شاخص کل بورس واکنش معاملهگران به هیجانی بود که در روزهای اخیر بهصورت خرید سهام بانکها و خودروییها خودنمایی کرده بود. دیروز همچنین در بازارهای ارز و سکه نیز شاهد روند افزایشی قیمتها بودیم؛ اما فعالان بازار در این شرایط انتظار دارند این هیجان بهزودی از بازارهای کشور خارج و ثبات بر آنها حاکم شود.
بورس اوراق بهادار تهران روز گذشته مجددا با نشان دادن حاکمیت احساس به جای تحلیل و پیروی از «هیجان صف» با کاهش شاخص مواجه شد. بهطوریکه شاخص کل بورس تهران با افت هزار و 208 واحدی (معادل 59/1 درصد) به کانال 74 هزار واحد رسید و در رقم 74 هزار و 740 واحد قرار گرفت.
این میزان ریزش از نظر درصدی از 24 فروردین ماه تاکنون، بالاترین رکورد محسوب میشود. در یک سال گذشته نیز این ریزش چهارمین رکورد محسوب میشود. نکته دیگر اینکه دیروز حجم معاملات در حدود بیشاز 57 درصد نسبت به میانگین ماهانه و ارزش معاملات نیز به میزان 30 درصد کاهش یافته است. این به معنای آن است که اگر معاملهگران با تصمیم فروش به بازار برگردند احتمال ریزش مجدد بازار وجود دارد. دیروز بسیاری از سهمها با صف فروش بالایی مواجه بود و همین مساله از آنجا که با تقاضا روبهرو نشده نشان میدهد پتانسیل بازار برای ریزش بالا است.
در این بین به گزارش «دنیای اقتصاد» مذاکرات هستهای عصر روز دوشنبه در حالی با تصمیمگیری در مورد تمدید توافق نامه ژنو برای 7 ماه دیگر به پایان رسید که نشانههای بدون تردیدی از پیشرفت در مذاکرات به چشم میخورد؛اما این پیشرفت که در سخنان شامگاه رئیسجمهوری نیز در رسانه ملی نمود داشت، در بورس با حرکت احساسی برخی از سهامداران، شکلی دیگر یافت. رئیسجمهور شامگاه دوشنبه با تاکید بر اینکه آینده روشن است و پیروزی نهایی در مذاکرات هستهای با ملت ایران خواهد بود، اظهار کرد: منطق ایران، مذاکره و گفتوگو است و مذاکرات هستهای با جدیت تا رسیدن به توافق نهایی ادامه مییابد. در حالی که این سخنان مثبت رئیسجمهوری انتظار بازخورد متعادلی را ایجاد کرده بود اما برخی معاملهگران با نگرانی از عدم تحقق انتظارات در دو گروه خودرویی و بانکی از مذاکرات مبنی بر رفع کامل و فوری تحریمها اقدام به عرضه سنگین در صفهای فروش کردند که بار دیگر بازار با موضوع سرایت صفها مواجه شد. بورس تهران که از دیر باز با مشکل مزمن حجم مبنا و دامنه نوسان مواجه است برخلاف بازارهای دیگر به میزان قابل ملاحظهای به جای تحلیل تابع صفهای خرید و فروش است و معاملهگران به جای تحلیل تنها به بودن صفهای خرید و فروش برای تصمیمگیری بسنده میکنند این امر موجب شد تا صف فروش گروه خودرویی و بانکی به سرعت به دیگر نمادها سرایت کرده و معاملهگران خریدار نیز در لاک دفاعی فرو روند.
در همین حال صندوق توسعه نیز که در روزهای اخیر برای بهبود عملکرد شاهد انتقال مدیریت به مرکز مالی ایران بود دیروز با رفتاری عجیب و عدم تلاش به موقع برای کنترل هیجان بازار تنها به خرید دیرهنگام برخی از حجمهای مبنا اقدام کرد تا هیجان بازار برای فروش تشدید شود. چنین عملکردی از صندوقی که باید نقش تعادل بخشی در بازار را ایفا کند موجب انتقادهایی از این نهاد شده است. در شرایط کنونی به نظر میرسد تا زمانی که حجم مبنا و دامنه نوسان 4 درصدی اصول بدون تغییر بازار شمرده میشوند بازار سهام سرنوشتی جز غلتیدن از صف فروش به صف خرید و برعکس نداشته باشد. این درحالی است که اکثر کارشناسان معتقدند در صورت نبود حجم مبنا و دامنه نوسان بازار سهام میتوانست همانند بازار ارز و سکه بدون نوسانی خاص فعالیت عادی خود را تجربه کرده و سرمایهگذاران به جای رصد صفهای خرید و فروش به تحلیل متکی میشدند. با این حال اکثر کارشناسان انتظار دارند بازار بتواند در دو تا سه روز کاری آینده و با توجه به اینکه هیچ تغییر منفی در شرایط اقتصادی و سیاسی کشور رخ نداده است بازار به تعادل برسد.
در کنار تحولات سیاسی در حوزه اقتصادی دیروز رئیس کل بانک مرکزی گفت: به دنبال یکسانسازی نرخ ارز نیستیم و دلار در لایحه بودجه سال آینده 2850 تومان پیشبینی میشود. ولیالله سیف در حاشیه همایش بانکها و استانداران سراسر کشور در وزارت کشور در جمع خبرنگاران اظهار کرد: یکی از اقدامات مثبتی که در پی آن هستیم دقت نظر در اجزای پایه پولی و نقدینگی کشور و کنترل آن بوده که در حال حاضر پایه پولی رشد منفی داشته و ضریب فزاینده پولی است که موجب شده نقدینگی در کشور رشد کند.رئیس کل بانک مرکزی در مورد نرخ ارز در بودجه 94 کل کشور، گفت: یکی از برنامههای قطعی بانک مرکزی یکسانسازی نرخ ارز بوده اما این بستگی به شرایط بینالمللی دارد و در شرایط فعلی این اقدام را انجام نخواهیم داد، زمانی این موضوع مناسب خواهد بود که اطمینان خاطری از ارتباطات بینالمللی و نظام بانکی به وجود آید و سهولت لازم در زمینه نقلوانتقال نرخ ارز به وجود آید. در بازار دیروز در گروه خودرویی و بانکی صفهای فروش حاکم مطلق بودند. در این گروه بر اساس آخرین اطلاعات مندرج در سایت کدال، زیان برآوردی هر سهم شرکت پلاسکوکار برای سال مالی منتهی به 29 اسفند ماه سال 93 به میزان 139 ریال است؛ این در حالی است که «پلاسک» بر اساس عملکرد 6 ماه منتهی به 31 شهریور ماه سال93، 87 ریال زیان خود را پوشش داده است.در گروه کانی غیرفلزی شرکت شیشه دارویی رازی در جدیدترین گزارش 6 ماهه خود (اصلاحیه) سود هر سهم منتهی به 29اسفند امسال شرکت را مبلغ 347 ریال اعلام کرده است که نسبت به گزارش قبلی شرکت با تعدیل مثبت 61 درصدی همراه بوده است. شرکت در دوره 6 ماهه خود توانسته است به ازای هر سهم 129 ریال سود کنار بگذارد و 37 درصد از پیشبینیهایش را پوشش دهد. شرکت دلایل تعدیل اخیر را ناشی از تسعیر ارزهای باقیمانده موجود و انتقال هزینههای حقوق و دستمزد تولیدی دوران ساخت به سرفصل دارایی ثابت اعلام کرده است.
از توصیههای شریعتمداری تا تاکید بر رای نیاوردن جلیلی در انتخابات
شریعتمداری در بخش پایانی یادداشت روز کیهان با عنوان «از خودمان به خودمان!» نوشته: در حالی که متأسفانه دولت محترم در کنار مذاکرات هستهای برنامه موازی -PLAN B- دیگری ندارد، حریف با وجود امتیازات نقد فراوانی که گرفته است، چند برنامه موازی دیگر را برای پیشبرد اهداف باجخواهانه خود با جدیت دنبال میکند که یکی از با اهمیتترین آنها پروژه کاهش قیمت نفت با همکاری مستقیم -بخوانیدنوکریمستقیم- دربار آلسعود است. آمریکا طی دو ماه اخیر با عملیاتی کردن این پروژه قیمت نفت را از 120 دلار در هر بشکه به 80 دلار رسانده و پیشبینی میشود که این روند تا کاهش 70 دلار ادامه یابد. حالا به این محاسبه سرانگشتی و بسیار روشن و بدیهی توجه کنید.
میزان فروش نفت کشورمان روزانه یک میلیون بشکه است یعنی در صورت عدم کاهش قیمت نفت درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران طی 7 ماه آینده مبلغ 25میلیارد و 200 میلیون دلار بود. اما با کاهش 40 دلاری در هر بشکه، مبلغ 8میلیارد و 400میلیون دلار از درآمد نفتی ما طی 7 ماه آینده کاسته میشود یعنی، طی 7ماه آینده الف: مبلغ 4/2 میلیارد دلار از داراییهای خودمان را آزاد میکنند ب: در مقابل اما دهها میلیارد دلار از داراییهای جدید نفتی کشورمان را بلوکه میکنند و ج: 8/4میلیارد دلار نیز از درآمد نفتی ایران میکاهند! به بیان دیگر همین امروز دو برابر آنچه که قرار است بگیریم را از دست دادهایم! اکنون باید پرسید؛ در کنار مذاکرات هستهای، چه برنامه موازی دیگری تدارک و طراحی کردهایم؟! و آیا به همین علت نیست که تنها راه پیش روی را ابراز امیدواری به مذاکرات هستهای میدانیم؟! امیدی که روند یکسال و نیم گذشته نشان از «واهی» بودن آن دارد و انتظار میرود دولت محترم در کنار مذاکرات هستهای، برنامههای موازی دیگری نیز طراحی کرده و به میدان آورد.
در مقابل مصطفی داننده در سرمقاله ابتکار با عنوان «راه دشواره شیخ مذاکره در داخل » نوشته: حسن روحانی از همان روزهایی که با آن عبای نجفی معروفش پای به عرصه انتخابات گذاشت از تغییر در سیاست خارجی ایران و از بین بردن ابرهای سوء تفاهم میان ایران و کشورهای جهان سخن به میان آورد. این سخنان روحانی با استقبال مردم روبرو شد و ایرانیان « شیخ دیپلمات» را راهی میدان پاستور و نهاد ریاست جمهوری کردند. دیوارهای کشیده شده میان مرزهای ایران به همین راحتی فرو نمیریخت و رئیس جمهور با «چکش مذاکره» سعی کرد اعتماد از دست رفته میان ایرانیها و جهانیان را بازسازی کند. مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 به ویژه افزایش سطح شرکت کنندگان در این مذاکرات از کارشناسان به وزرای خارجه، گفتوگوی تلفنی با اوباما، دیدارهای متعدد با سران کشورهای اروپایی، حضور گسترده دیپلماتها و روسای جمهور و سران کشورهای مختلف در جهان و ترویج گفتمان صلح در منطقه از نمونههای بارز این استراتژی روحانی در عرصه سیاست خارجی بود.
روحانی با همان لبخندهای معروف در کنار لبخندهای دیپلماتیک ظریف، تغییر در عرصه سیاست خارجی را کلید زد و باعث تغییر نگاه جهانیان نسبت به ایران شد. تصویر روحانی از ایران باعث شد تا جهانیان کم کم خاطرات دوره محمود احمدی نژاد را فراموش کنند. روحانی از دیپلماسی مدیریت و رهبری جهان دولت دهم به سمت تعامل با جهان رفت و این تفاوت بزرگ یک سیاستمدار کهنه کار که پله های ترقی را به تدریج و با آزمودن سطوح مختلف مدیریتی طی کرد، بود، با رئیس جمهوری که مهم ترین منصب مدیریتی اش مدیریت عمرانی شهر تهران بود.
«شیخ مذاکره» پشت میز گفتگو نشست تا مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران کم شود، اما میز مذاکره برای روحانی دو سو داشت. یکی به سمت خارج از مرزهای و سمت دیگر به سوی گروههای سیاسی داخل از کشور. مذاکرات هستهای «ژنو» و « وین» نشان میدهد طرف غربی، تغییر گفتمان ایران را پذیرفته است و به خاطر همین با تمام قوا و نیرو پای میز نشسته و چشم در چشم طرف ایران بر سر انرژی هستهای و مسائل جهانی گفتوگو کرده و حتی دست کمک خود را برای مقابله با داعش به سوی ایران دراز میکند.
آن سو ترک اما گویی میان طرف داخلی و روحانی دیوار بی اعتمادی بلندتر است و برخی از جریانهای سیاسی نمیخواهند تغییر در ایران را باور کنند. آنها نمیخواهند بپذیرند که مردم در خرداد 92، رای به تغییر دادند و اعلام کردند طرفدار مذاکره، گفتوگو و اعتدال هستند و دیگر دوست ندارند مشکلات گذشته را تجربه کنند. این جریان سیاسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری 92، در فیلمهای تبلیغاتی خود، سعید جلیلی را نماد قهرمان ملی و مذاکرات او با طرف غربی را نشان اقتدار کشور معرفی میکردند و مذاکرات هستهای دولت خاتمی که اتفاقا توسط حسن روحانی مدیریت میشد را نماد خواری و ذلت ایران نامیدند و این سخنان خود را نظر کل مردم ایران معرفی کردند.
برگههای رای اما حرف تازهای داشت که برخلاف نظر این دوستان بود. مردم به اعتدال و مذاکره رای داده بودند و تنها 4 میلیون نفر از گفتمان هشت سال پیش از این دولت، حمایت کرده بودند. حالا بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از عمر دولت روحانی، هنوز طرف مقابل این دولت را دولت تمام مردم نمیداند و اعلام میکند جامعه ایرانی سیاستهای خارجی دولت روحانی را قبول ندارد.
این دوستان در سخنرانیها و نطقهای خود به ویژه در مجلس از دلسوزی برای دولت روحانی سخن میگویند و شکست او را شکست خود میدانند اما معلوم نیست چرا با بنرهای خیابانی و همایش های ریز و درشت میخواهند بگویند که اصلا نباید به طرف مقابل اعتماد کرد. با مرور مواضع این جریان سیاسی در مورد دولت روحانی و اتهامهایی که طی این مدت زده شده است، اعم از رابطه با خارج از کشور، خیانت و... نشان میدهد دلسوزی این جریان برای دولت را نمیشود باور کرد.
به نظر میرسد کار دولت روحانی برای به توافق رسیدن با برخی از جریانهای سیاسی داخل به مراتب سخت تر از تفاهم با طرف خارجی ست. تا طیف مقابل روحانی «تغییر» در کشور را نمیپذیرد نمیشود به وحدت امید داشت.