-
شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۲ ق.ظ
-
۲۰۷
وزیر کشور در حالی از سود افسانه ای قاچاقچیان مواد مخدر خبر داده که یک مقام دیگر از عقب افتادن برنامهها در این حوزه خبر داده است. مذاکرات هستهای در وین، حمایت رو به گسترش داخلی از تیم مذاکرهکننده و بررسی آینده اقتصاد کشور با توجه به تحریمها و شرایط مذاکرات دیگر مطالب مهم روزنامههای اول هفته است.
پردهبرداری وزیر کشور از سود افسانه ای قاچاقچیان مواد مخدر
روزنامه دولتی ایران در باره پردهبرداری وزیر کشور از سود افسانه ای قاچاقچیان مواد مخدر و در مطلبی با عنوان «درآمد 10 هزار میلیارد تومانی قاچاقچیان مواد مخدر در ایران» نوشته: گردش مالی قاچاقچیان مواد مخدر در ایران اساس اقتصاد ایران را به لرزه درآورد. آنها سالی سه میلیارد دلار معادل 10 هزار میلیارد تومان درآمد به جیب میزنند.
به گزارش «ایران»، آژیر قرمز این اتفاق را «عبدالرضا رحمانی فضلی» وزیر کشور در همدان به صدا درآورد. یک نکته تلخ را هم «بابک دین پرست»، معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفتوگو با روزنامه ایران یادآوری میکند. برنامه سند جامعه پیشگیری عملی از اعتیاد که از سال 90 روی میز مذاکره آمد و قرار بود تا سال 94 عرضه و تقاضای مواد مخدر را کاهش دهد به اجرا در نیامد؛ سندی که برای اجرای آن سالانه به 105 میلیارد تومان نیاز بود اما آنطور که او میگوید: «بودجه مورد نظر عملیاتی نشد.»
آمارهای دین پرست میگوید: «20 درصد این بودجه سالانه را باید ستاد مبارزه با مواد مخدر تأمین میکرد و 80 درصد آن را دستگاههای دیگر.» رحمانی فضلی هم یک نکته دیگر را یادآوری میکند.
او اعتقاد دارد در بحث ضربه زدن به پیکره اقتصادی قاچاقچیان ضعف قانونی داریم به طوری که قاضی نمیتواند تشخیص دهد آیا کسب مال فرد از راه مجاز بوده است یا خیر؟ او بحث را به قدرت تشخیص قضات میکشاند، البته مسأله نگاه نکردن ویژه قضات به پروندهها فقط به مواد مخدر محدود نمیشود و کارشناسان حوزههای مختلف بارها اعلام کردهاند که قضات باید برای حکمیت در حوزههای مختلف، تربیت شوند.
وزیر کشور به یک مورد این پرونده ها اشاره می کند: «به عنوان مثال فردی 35 ساله که فقط 5 کلاس سواد دارد، ظرف دو سال، دو هزار میلیارد تومان به حسابش واریز شده و حتی به اسم مردگان حساب باز کرده است، آیا این فرد پول را از راه بیل زدن به دست آورده است؟» البته همه ماجرا به همین فرد ختم نمیشود. آنطور که وزیر کشور میگوید: «بجز این مورد 30 شبکه دیگر مورد شناسایی قرار گرفته است به طوری که هزینه بررسی و رسیدگی به همه این مسائل را میدهیم تا قوه قضائیه خارج از نوبت هر پروندهای که از شبکهها و سرشبکهها میرسد مورد قضاوت قرار دهد.» البته ضربه زدن به اقتصاد کشور از سوی قاچاقچیان مواد مخدر به عددی که در همدان اعلام شده محدود نمیشود. به همه این هزینهها باید هزینه از هم پاشیده شدن کانون خانوادهها و تهدید سلامت جامعه را هم اضافه کرد تا عدد به دست آمده قابل شمارش نباشد!
آمارهای دین پرست میگوید: «30 درصد مصرفکنندگان مواد مخدر در گروه سنی 15 تا 24 سال قرار دارند و 28 درصد آنها 29 تا 34 ساله هستند.» او آمار تکان دهنده دیگری هم دارد: «در هر سه ساعت یک نفر جان خود را بر اثر اعتیاد به مواد مخدر از دست میدهد.» مرگی که آنقدر آرام اتفاق میافتد که کمتر رسانهای میشود! هشدارهای رحمانی فضلی هم یک نکته دیگر را هم گوشزد میکند: «گردش مالی مواد مخدر، سیستم اداری، قضایی، بورس، خرید و فروش و فرهنگ را فاسد و یک کشور را دچار آسیب میکند.»
فصل حمایت از مردان مذاکره
فضا و نگاه مثبت نسبت به تیم مذاکرهکننده امروز نمود روشنتری در روزنامهها پیدا کرده است. اعتماد در مطلبی با عنوان «فصل حمایت از مردان مذاکره» نوشته: این روزهای آخر آبان و ابتدای آذر می رود که باز هم همچون سال گذشته خاطره انگیز شود. روزهای حساس مذاکرات هسته یی است و خبرها حول محور همین مذاکرات می چرخد. مذاکره کنندگان هسته یی مذاکرات سختی را پشت سر می گذرانند تا به نتیجه یی برسند که ماه هاست برای رسیدن به آن لحظه شماری کرده اند. حالاوقت برداشت است. وقت برداشت محصولی که همین مذاکره کنندگان بیش از یک سال برای آن تلاش کرده اند. حمایت ها از آنان زیاد است. برخلاف سال گذشته این موقع حمایت است که پشت حمایت می آید. از تریبون های نمازجمعه گرفته تا نمایندگان مجلس و مسوولان دیگر. حمایت ها بی شمار است و همه چیز در داخل کشور خبر از یک فضای وحدت آمیز در مورد مذاکرات هسته یی می دهد. مذاکرات هسته یی حالاشاید اصلی ترین موضوع این روزهای کشور باشد که اهمیت نتیجه اش هم از همین رو دو چندان می شود. اما هماهنگی ها در مورد حمایت از تیم مذاکره کننده هسته یی این بار بی نظیر است. مذاکراتی که همگی به سخت و نفسگیر بودن آن اذعان دارند و معتقدند که تیم مذاکره کننده تلاش خود را در این زمینه کرده است. روز گذشته بیشترین حجم از حمایت ها از تریبون نماز جمعه مطرح شد. حجت الاسلام سعیدی ،خطیب نمازجمعه قم در همین مورد مذاکرات در حال انجام را سیاست نظام دانست و گفت: «هم مذاکره کنندگان در چارچوب سیاست های رهبر معظم انقلاب حرکت می کنند و هم مردم انتظاری غیر از این، از آنها ندارند. » آیت الله ایمانی، امام جمعه شیراز نیز در همین مورد گفت: «اگر مذاکرات به نتیجه نرسید جهان می داند که جمهوری اسلامی ایران با واقع بینی و رعایت انصاف و عدل و همه جوانب امر صادقانه در این توافق سهم خود را انجام داده اما استکبار حاضر نشده است تمکین لازم را داشته باشد و از زیاده خواهی و انحصار طلبی دست بردارد و مردم دنیا حقانیت ایران اسلامی را درک کرده اند» آیت الله محسن مجتهد شبستری، امام جمعه تبریز نیز در همین مورد یادآور شد: «مذاکرات هسته یی هر نتیجه یی که داشته باشد متعلق به نظام است و اگر توافقی حاصل شود متعلق به همه است و اگر توافقی حاصل نشود، نباید انگشت اتهام را به سمت فرد یا افراد خاصی نشانه رفت. تیم مذاکره کننده زحمات زیادی کشیده و همواره بر حق مسلم ایران پافشاری کرده و همین پیروزی بزرگی است.» آیت الله علی خاتمی، امام جمعه زنجان نیز با تاکید بر اینکه تیم دیپلماسی ایران با اشراف کامل، حمایت و تاییدات رهبری در مذاکرات هسته یی حضور فعالانه دارد، اظهار کرد: «رهبر معظم انقلاب، تیم مذاکر کننده هسته یی را فرزندان انقلاب خطاب کرده و همواره حمایت های و پشتیبانی خود را از این تیم اعلام کرده است. » حجت الاسلام محمد صباحی، امام جمعه موقت کرمان با اشاره به مذاکرات هسته یی کشورمان با گروه ١+٥ گفت: «تیم مذاکره کننده مورد حمایت ما است و این کار را از رهبر معظم انقلاب همان طور که فرمودند، پشتیبان و یاور تیم مذاکره کننده هسته یی هستیم یاد گرفته ایم.»
عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان نیز در شروع سرمقاله این روزنامه با عنوان «ما پیروزیم»نوشته: هر آنچه نتیجه مذاکرات باشد ما پیروز صحنهایم. شاید تحریمهای دشمنان بر رشد کشور مؤثر بود اما باید بدانیم که نتیجه آن همانند نتیجه جنگ تحمیلی شد...
سوم آذرماه ضربالاجل مذاکرات هستهای بین ایران و شش قدرت جهانی است. چشمانداز مذاکرات و یپچیدگی مسائل باقیمانده نشان میدهد که تا روز موعود نتیجه مطلوب ما که لغو کامل تحریمهاست محقق نخواهد شد. هر گزینه دیگری که برای ادامه روند انتخاب شود مطلوب نخواهد بود چرا که آنچه باید محقق شود نه مباحث فنی و هستهای که اراده سیاسی است و از آنجا که اراده سیاسی امریکا با اراده صهیونیستها همخوابگی دارد به صورت طبیعی نباید چشمانداز مذاکرات را امیدبخش دید.
اما هر آنچه نتیجه مذاکرات باشد ما پیروز صحنهایم. شاید تحریمهای دشمنان بر رشد کشور مؤثر بود اما باید بدانیم که نتیجه آن همانند نتیجه جنگ تحمیلی شد. در پایان جنگ تحمیلی امام (ره) فرمودند: «در جنگ پیروزی از آن ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارت چیزی به دست نیاوردند.» امروز نیز آن گونه است، یعنی دشمن تحمیل خسارت میکند اما چیزی به دست نمیآورد و به هدف اساسی خود نرسیده و نمیرسد. اما منطق اینکه ما پیروز صحنه هستیم چیست؟ زمانی ما باید احساس شکست کنیم که به دنبال ساخت بمب اتم بوده باشیم و اکنون ناکام شدهایم. در صورتی که این گزینه هیچ موقع مورد نظر ما نبود و حرمت شرعی آن نیز اعلام شده است. بنابر این در همه ابعاد دیگر ما پیروز میدان هستیم.
عباس عبدی نیز پس از ماهها سکوت با درج مطلبی در روزنامه اعتماد به صحنه رسانهای بازگشته است. وی در شروع یادداشتش با عنوان « اول، اعتماد دوم، اعتماد سوم، حمایت» نوشته: نزدیک به ١٦ ماه است که درباره مسائل سیاسی و جاری جامعه مطلبی در قالب یادداشت یا گفت وگو به نام بنده منتشر نشده است. ولی اکنون که قطار مذاکرات ایران و ١+٥ به احتمال فراوان به آخرین ایستگاه خود رسیده است، گمان می کنم که باید از ذکر نکته یی غفلت نورزم. انتخابات ٢٤ خرداد از یک جهت تاثیری همچون انتخابات دوم خرداد داشت. آنان که مسائل خارجی ١٧ سال پیش را به یاد دارند، به خوبی می دانند که اگر دوم خرداد رخ نمی داد، احتمال اینکه ایران وارد یک چالش جدی در روابط خارجی خود شود، خیلی زیاد بود، زیرا اتفاقاتی در منطقه رخ داده بود که بیگانگان درصدد سوءاستفاده از آن علیه ایران بودند. پیش از ٢٤ خرداد نیز چنین شرایطی حاکم بود و سایه شوم رودررویی همواره دیده می شد، هرچند در هر دو مورد قطعیتی وجود نداشت و نمی توان با اطمینان گفت که درگیری خارجی ایجاد می شد، ولی احتمال متوسط وقوع چنین اتفاقی نیز اهمیت داشت و آنچه به یقین می توان گفت این است که این احتمال حتی متوسط در هر دو مورد از میان رفت. بنابراین اگر تنها دستاورد ٢٤ خرداد را زایل شدن این احتمال بدانیم، دستاورد بسیار ارزشمند و تاریخی خواهد بود ولی دستاوردهای دیگر این دولت نیز اهمیت خاص خود را دارد که بازگرداندن عقلانیت و برنامه ریزی به اداره امور کشور، احیای نسبی آرامش اقتصادی و کنترل تورم، تغییر زبان و ادبیات سیاسی کشور از زبانی کم مایه و پرخاشگر به زبانی پرمایه، عقلانی و آرامش بخش جزیی از این دستاوردهاست. ولی مهم ترین دستاورد این دولت در عرصه سیاست خارجی رقم خورده است. شاید گفته شود که هنوز به توافق نرسیده اند، پس چگونه می توان آن را موفقیت نامید؟ پاسخ این است که مدیریت ١٦ ماهه این مذاکرات و پیش بردن آن تا این نقطه، فارغ از هرگونه دستاوردی که در پایان آن باشد، یک موفقیت مهم برای دولت و از آن مهم تر برای ساختار سیاسی کشور است.
رفع تحریم، تنها چاره نیست
جمشید پژویان در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشته: بدیهی است مشکلات اقتصادی از مهمترین مشکلات کشور و حل آن خواسته عمیق و قلبی مردم ایران است. این روزها بحث مذاکرات هستهای بسیار داغ است و در راستای ارتباط آن با مسئله اقتصاد باید گفت مذاکرات هستهای کاملا بابت رفع تحریمهایی است که در گذشته دور و بخصوص در سال 91 از سوی اروپا و آمریکا در مورد ایران اعمال شده است که مهمترین آن در رابطه با فروش نفت، ارتباطات بانکی و نقل و انتقالات پول است. واضح است که رفع این تحریمها بخصوص اگر به سرعت انجام شود میتواند گشایشی در اقتصاد باشد اما نباید این تصور اشتباه را داشت که رفعتحریمها میتواند اقتصاد را شکوفا نماید و یکباره شاهد اقتصادی پیشرو باشیم بلکه این مسئله تنها وضعیت کشور را به پیش از سال 90 یا 91 بازخواهد گرداند. درحقیقت مسئله اساسی در اقتصاد کشور اشکالات ساختاری است که در دهههای مختلف به وجود آمده و اکنون نیز پابرجا هستند بنابراین تا این اشکالات ساختاری و کلیدی حل نشود نباید انتظار داشت رفع تحریم بتواند یک انرژی فوقالعاده به اقتصاد بدهد. هنگامی که سخن از مشکلات اقتصادی به میان میآید در حقیقت منظور مشکلات موجود در اقتصاد خرد است یعنی مشکلاتی که در تخصیص منابع و کارایی اقتصادی وجود دارد که مهمترین آن قیمتهای نسبی و علائمی است. به عبارت دیگر دهها سال است که قیمتهای اشتباه به اقتصاد داده میشود که این نه تنها در مورد قیمتهای حامل انرژی بلکه در مورد قیمت پول نیز صدق میکند.برای مثال اختلاف بسیار فاحشی بین سود بانکی و سود بیرون از نظام رسمی بانکی وجود دارد، در واقع این اختلاف فاحش میان بازده سرمایهگذاری است که در بخش صنعت 5-6 درصد است ولی در بخشهای ساختمان یا تجارت به چندصد درصد میرسد، بدیهی است که این مسائل باید از طریق سیاستهای مکمل به خصوص استفاده از سیاستهای مالیاتی حل شود تا اقتصاد کشور بتواند کارایی لازم را داشته باشد. به بیان دیگر بهرهوری نهادها باید افزایش یابد.بنابراین ساختار اقتصاد دارای اشکال جدی است و این مشکلات با سیاستهای اقتصاد کلان قابل حل نیست. نا گفته نماند یکی از مشکلات امروز، کمبود منابع درآمدی و وجوه دولت است، که در این راستا کاملا مشخص است مادامی که پولهای بلوکه شده ایران آزاد میشود فشارهای وارده به دولت تعدیل میشود اما باز باید تاکید کرد این به معنای آن نیست که رفع تحریمها یک راهحل اساسی و جدی برای اقتصاد است چراکه کاهش قیمت نفت در بازار جهانی نیز باری بر آن است که مطمئنا ایران را در آینده با کمبود منابع مالی مواجه میسازد. از سوی دیگر نرسیدن به توافق با توجه به اینکه تحت چه شرایطی است قطعا در وضعیت اقتصادی موثر خواهد بود یعنی اگر ایران به توافق نرسد و در شرایط امروز ثابت باقی بماند مسلم است که تغییر چندانی رخ نخواهد داد مگر اینکه ساختار اقتصادی تغییر یابد اما اگر مذاکرات به سرانجام نرسد و این تحریمها تشدید شود واضح است که اگر راهکارهای جدی در پیش گرفته نشود شوکی به اقتصاد وارد خواهد شد.
موفقیت مذاکرات نزدیک است؟
تحلیل شرایط مذاکرات هستهای و گزارش از روند آن دیگر مطلب مهم روزنامههای شنبه است. وطن امروز در باره «جابهجایی مرکز ثقل مذاکرات به پاریس» نوشته: آخرین خبرها حکایت از بازگشت وزرای خارجه حاضر در وین به کشورهایشان دارد. تعدادی از خبرنگاران از غیبت ناگهانی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران گفته و بیان کردهاند او برای مشورت بیشتر راهی ایران میشود و بزودی دوباره به وین بازمیگردد البته تعداد دیگری از خبرگزاریها نیز بیان کردهاند نمایندهای از طرف وزیر امور خارجه ایران بیان کرده مذاکرات هنوز به نقطهای نرسیده که نیاز به رایزنی بیشتر با مقامات عالیرتبه ایران باشد و او به ایران باز نمیگردد. تعداد دیگری نیز بر این عقیدهاند یا ظریف یا عراقچی، معاون او در مدت 2 روز باقیمانده به ایران باز میگردند. خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده است جان کری نیز بعد از ملاقات سهجانبهای که با ظریف و اشتون داشته است، به پاریس رفته تا در آنجا با برخی دیگر از متحدان آمریکا نظیر رژیم صهیونیستی و اعراب منطقه گفتوگو کند. او جمعه بعدازظهر وین را ترک کرد و آنطور که خبرنگاران گزارش دادهاند هنوز معلوم نیست چه زمانی دوباره به مذاکرات باز میگردد. در این میان میتوان به خبرهای منتشر شده توسط نیک رابرتسون، خبرنگار «سیانان» اشاره کرد که نوشته است احتمالا ظریف روز یکشنبه دوباره به وین بازمیگردد و جانکری و سایر وزرای خارجه نیز بعد از مشورت و جلسات متعدد در پاریس، دوباره روز یکشنبه گرد هم میآیند تا آخرین دور گفتوگوها را نیز انجام دهند. در این میان فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلستان تصویری از خود به همراه جانکری و لوران فابیوس منتشر کرده که در حال رایزنی درباره مساله هستهای ایران در حاشیه نشستهای وین هستند. به همین دلیل به نظر میرسد دلیل اصلی تعلیق گفتوگوها در زمان فعلی و بازگشت همه وزرا به پاریس، دیدار و گفتوگوهای جدیدتر با متحدانشان در منطقه یعنی کارشناسان یا مسؤولان رژیم صهیونیستی و سعودی باشد. فیلیپ هاموند که در راه بازگشت به لندن است، به خبرنگاران گفته موضوعات در این مرحله بسیار پیچیده هستند و همه ما باید به پایتختهایمان بازگردیم تا با متحدان و مقامات مسؤول در این باره مشورت کنیم. آنطور که خبرنگاران گزارش دادهاند، فیلیپ هاموند بعد از پایان گفتوگوهایش با مقامهای آمریکایی و دیگر مقامات اروپایی اظهار کرد درباره رسیدن به نتیجه نهایی در این دور از گفتوگوها بدبین است. خبرنگاران از او درباره دلایل بدبینیاش پرسیدند و او جواب داد: من بدبین نیستم در حقیقت، واقعبین هستم. مسائل مهمی هست که باید حل شود اما پتانسیلی برای رفع اختلافات نیز وجود دارد. آنطور که رسانهها و از جمله المانیتور بیان کردهاند منظور اصلی هاموند از گفتوگوی ناامیدانهاش با خبرنگاران بیان این نکته بوده که نیاز به انعطاف بیشتری از سوی ایران مشاهده میشود. این جو ناامیدی را میتوان در رسانهها نیز مشاهده کرد. خیمههای برپا شده در کنار هتل کوبورگ برای رسانهها از بعدازظهر روز گذشته جمع شده و به رسانهها و خبرنگاران گفته شده محل اجلاس را ترک کنند. تجربه رسانهای نشان میدهد قرار نیست در این دور از گفتوگوها –یا حداقل تا روز یکشنبه - اتفاق خاصی افتاده یا توافقی حاصل شود. این دور از گفتوگوها را میتوان دور کلافگی و سردرگمی خبرنگاران رسانههای اروپایی و ایرانی دانست.
حنیف غفاری نیز در بخشی از سرمقاله رسالت با عنوان «یک معادله ساده با بازیگران پیچیده»نوشته: یکی از اصلی ترین عوامل باقی ماندن اختلافات و کارشکنی اعضای 1+5 در مذاکرات هسته ای، تاثیرگذاری بازیگران مخرب منطقه ای و بین المللی در صحنه مذاکرات است. هشدار محرمانه اخیر مقامات آل سعود به دولت فرانسه در خصوص کاهش خرید تسلیحاتی ریاض از پاریس در صورت امضای توافق هسته ای با ایران و همچنین رایزنی های گسترده رژیم صهیونیستی با مقامات آمریکا و تروییکای اروپایی در خصوص عدم توافق هسته ای با ایران به همراه دهها مورد و مصداق دیگر نشان از ماهیت واقعی بازیگرانی است که در پشت میز مذاکرات و رو به روی دیپلماتهای ما نشسته اند. در این میان متاسفانه نقش منفعلانه دو کشور چین و روسیه و حتی در مواردی نقش بازدارنده مسکو در حل مسائل اختلافی اصلی مانند نحوه تامین نیازهای اساسی ایران و نحوه برداشتن تحریمهای شورای امنیت ( که این مسئله نیز نشات گرفته از محاسبات منفعت گرایانه روسیه و چین است) نیز در ایجاد و استمرار شرایط فعلی بی تاثیر نبوده است. بدیهی است که در چنین شرایطی گارد بسته جمهوری اسلامی ایران در برابر بازیگران مخرب مذاکرات هسته ای باید محکم تر شود. از سوی دیگر، اعضای 1+5 باید نسبت به این نکته آگاه باشند که بازی مخرب آنها در تقابل با حقوق حقه ملت ایران به صورتی جدی از سوی افکار عمومی رصد می شود. بی اعتمادی مطلق نسبت به آمریکا و متحدان اروپایی واشنگتن از یک سو و نگاه پرسشگرایانه جدی از کشورهای روسیه و چین باید در تیم مذاکره کننده هسته ای ما حرف اول و آخر را بزند.
روزنامه ابتکار نیز در بخشی از سرمقاله خود با عنوان «طوفان دیپلماتیک در سایه بیم و امید ها!» به قلم محمدعلی وکیلی به حواشی و تبعات مذاکرات پرداخته و نوشته: هر چه زمان میگذرد و حجمِ گمانه زنی و نگرانی ها بیشتر میشود، دورنمای مذاکرات تار شده و امیدها کاهش مییابد. تحلیل گران هر کدام در حال تجویز نسخه برای روزهای پس از عدم توافق هستند. یکی میگوید ایران نباید تمدید را بپذیرد زیرا به نفع غربی هاست و دیگری تمدید را، در این شرایط، تنها راه میداند و ادامه مذاکرات را تجویز میکند. در این بین برخی نیز در حال خط و نشان کشیدن برای تیم مذاکره کننده و در تدارک طوفان سیاسی برای انتقام گیری پس از شکست هستند. بعضی هم دلخوش به توافق مقطعی و امیدوار به تداوم مذاکرات همراه با عزت اند.
گروهِ ناامید از توافق، وجود اختلافات کنونی را دلیلِ ناممکن بودن توافق در اندک زمان باقی مانده میدانند و بر همین اساس مجلسِ زود هنگامِ فاتحه برای مذاکرات برپا کرده اند و شیرینی شکست توزیع میکنند. اما نگارنده، همچنان خوشبین به لحظات پایانی هستم. بروز اختلافات و طرح مطالبات حداکثری توسط دو طرف در این لحظات پایانی طبیعی و نشانه ی جدیت مذاکره کننده هاست. بدیهی است وقتی بازی به لحظه پایانی میرسد هر طرف برای گرفتن حداکثر امتیاز بر مطالبات حداکثری اصرار بورزد. اتفاقاً اگر بنای تصمیم گیری وجود نداشت طرفین به رسم معمول گرد هم میآمدند و ضمن نوش جان کردن یک فنجان قهوه و ردوبدل کردن تعارفات دیپلماتیک و گرفتن عکس یادگاری زمان را سپری میکردند، اما وقتی طوفان دیپلماتیک در میگیرد نشانه عزم بر توافق میباشد. احتیاط در مواضع چند روز اخیر طرفین دلیل برترس از شکست میباشد. بنابراین هیچ بعید نیست که برغم طوفان کنونی و گرد و خاک به پا شده، ناگهان هوا آفتابی شده و دود سفید از دودکش مذاکرات خارج شود.
به عبارتی احتمال دارد طرفین در آخرین لحظه های فرصت باقی مانده، برای فرار از شکست مذاکرات، مطالبات حداکثری را رها و مواضع خود را تعدیل کرده و بر سرِ مطالبات تعدیل شده توافق کنند تا برای همیشه سایه بیم را از سر مناسبات جهانی بردارند. بی شک لابی صهیونیسم در این لحظات بیش از هر زمان در تلاش است که چنین توافقی صورت نگیرد و از ابزار و اهرمهای مختلفی بهره خواهد برد تا مذاکرات را به بن بست بکشاند. خوشبختانه تیم ایرانی و مقامات کشور نسبت به این مساله هوشیارند و متوجه کارشکنی ها و حواشی هستند و تمرکز تیم تنها بر روند مذاکرات و تلاش برای ایفای حقوق ملت است. آرامش تیمِ ایرانی تاکنون خوب بوده و امیدواریم این رویه در زمان باقی مانده نیز تداوم داشته باشد و آنها نقش خود را به بهترین وجه به انجام برسانند تا نام خویش را در تاریخ این سرزمین جاودانه کنند.
سیدعلی خرم نیز در یادداشتی در روزنامه آرمان و در پاسخ به این سوال که «موفقیت مذاکرات نزدیک است؟» از جمله نوشته: در صورت ناکامی دولت آمریکا در لغو رسمی تحریمها، برای ایران انگیزهای ایجاد نمیشود تا گامهای اعتمادساز بیشتری با پذیرش اعمال محدودیتهای بیشتر حول محور برنامه هستهای خود بردارد که در این صورت با از دست رفتن فرصت دستیابی به توافق جامع و نهایی، ایران و1+5 چارهای ندارند جز اینکه برای مدتی مذاکرات را به حال خود رها کنند که این سناریو بدترین حالت ممکن برای مذاکرات هستهای است. در صورت عدم موفقیت در مذاکرات تا سوم آذر، یقینا باید منتظر تغییر و تحولات در فضای داخلی کشورها بهخصوص آمریکا بود. مهمترین تغییر در آمریکا حاکم شدن تندروها بر کنگره است که پس از آن رسیدن به توافق به دلیل آنکه نومحافظهکاران اعتقادی به روشهای دیپلماتیک برای حل و فصل موضوعات بینالمللی ندارند و معتقد به اعمال روشهای سختافزارانه هستند، مشکل خواهد شد. دیدگاه نومحافظهکاران در آمریکا به اسرائیل نزدیک است و با حاکم شدن آنها بر کنگره، فشارها بر دولت آمریکا برای آنکه با ایران به یک بازی یکطرفه بپردازد، افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین چنانچه در مذاکرات وین ملاحظه شود، اختلاف بین طرفین عمیق و جدی است و راهحلی فوری بهنظر نمیآید، مذاکرات متوقف شده و ادامه آن به آینده موکول خواهد شد. اگر امکان نزدیک شدن مواضع طرفین وجود داشته باشد، مذاکرات با اطمینان برای مدتی تمدید میشود تا بحث روی جزئیات بهپایان رسیده و نگارش برنامه جامع شروع شود. درصورتیکه مذاکرات به آینده موکول شود، ظرف دو ماه آینده جمهوریخواهان تندرو درصدد اعمال تحریمهای جدید که بیش از یکسال است توسط دموکراتها زمینگیر شده برخواهند آمد و این طبیعتا واکنش ایران را به دنبال خواهد داشت و همه شرایط آرام کنونی درهم خواهد ریخت به ترتیبی که اکنون کسی دقیقا نمیتواند پیشبینی کند چه خواهد شد. این تصویر و دهها عامل دیگر، کشورهای ایران و گروه 1+5 را تحت فشار میگذارد تا قبل از فوت وقت راهحلی بیابند و اجازه ندهند تنش و درگیری جای صلح و آرامش و دوستی را بگیرد. دولت دموکرات آمریکا علاوه بر مشکل بینالمللی، در صورت عدم موفقیت در حل مسالمتآمیز پرونده هستهای ایران، سیاست داخلی را به جمهوریخواهان تندرو کاملا خواهد باخت که بهمعنای شکست سخت آنها در انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا به جمهوریخواهان خواهد بود لذا موضوع مذاکرات وین 8 برای دولت دموکراتهای آمریکا حیثیتی تلقی میشود.