-
چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ق.ظ
-
۱۳۲
یکی از دیپلمات های بسیار مطلع غربی می گوید که سه قضیه مهم در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران را نگران می کند و آزارش می دهد. اولی وضعیت عراق است به ویژه بعد از آن که داعش توانست یک سوم خاک آن را به اشغال خود در آورد و مرزها را با سوریه بردارد و یک سوم از خاک این کشور را نیز اشغال کند.
می توانست این اتفاق نیفتد اگر ساختار نظامی و سیاسی عراق که به آن اعتماد داشت، از هم فرو نمی پاشیدند. آن چه ایران را آزرده می کند این است که کشورهای منطقه و شاید حتی جامعه جهانی همگی بر این باورند که تنها کسی که می تواند آنها را نجات دهد ایالات متحده است. به ویژه از طریق پیمان بین المللی مبارزه با داعش که برای مبارزه با این شبکه تروریستی و امثال آن به وجود آورده است. به رسمیت شناختن و اعتماد به آن برای ایرانی ها مثل یک داروی تلخ است.
تهران انتظار دارد واشنگتن در عراق چه کند؟
ایران می خواهد که امریکا به حکومت و به طور خاص دولت عراق کمک کند تا بتواند داعش را به طور کامل شکست دهد. یعنی چه به طور مستقیم چه غیر مستقیم به آن کمک کند. این را همه می دانند که میان کارشناسان نظامی امریکایی موجود در عراق که بعد از موفقیت های داعش رهسپار این کشور شدند با کارشناسان نظامی ایرانی که در مناطقی از عراق مستقر هستند، هماهنگی های مستمری وجود دارد. برای همین ایرانی ها خیلی خوب می دانند که امریکا تنها طرف در عراق است که می تواند عشایر سنی را برای جنگ علیه اسلام گرایان تندرو حتی تکفیری ها ترغیب کند و جلوی خشونت آنها را بگیرد. علی رغم این که ظواهر امر حاکی از آن است که کاخ سفید به ریاست باراک اوباما از ورود به مرحله تهاجمی با اعزام کارشناسان بیشتر نظامی به عراق خودداری می کند اما نشانه ها حاکی از آن است که همچنان با مشکلاتی روبه رو است که نتوانسته آنها را حل کند. اول از همه دولت دکتر حیدر العبادی آن طور که امریکایی ها خواستند به طور کامل همه را شامل نمی شود. ثانیا ایران به تلاش های خود برای ایجاد گروه های شبه نظامی شیعه عراقی که شباهت بسیاری به حزب الله لبنان و مبارزان آن دارند یا این که می توانند به چیزی شبیه آن در عراق تبدیل شوند، ادامه می دهد.
قضیه دومی که جمهوری اسلامی ایران را نگران می کند، چیست؟
پرونده هسته ای ایران که همچنان به روی میز است و جر و بحث ها بر سر آن با مجموعه 1+5 ادامه دارد و بحث های دو جانبه ای میان ایران با ایالات متحده بر سر آن چه در عمان چه در جاهای دیگر انجام شده است. مقام های ارشد ایرانی می خواهند که مذاکرات بعد از 24 نوامبر نیز ادامه یابد، یعنی فراتر از تاریخ در نظر گرفته شده برای ضرب الاجل رسیدن به توافق نهایی بر سر این موضوع، هر گونه امتداد دوباره این مهلت در صورتی که مذاکره کنندگان نتوانند چه به طور کامل چه به طور جزئی به نتیجه برسند باعث تعریف مجدد توافق چه با امریکا چه با دیگر اعضای این مجموعه خواهد شد. در روزهای اخیر بعضی "مواضع" نشان داده است که عمده اختلافات دو طرف بر سر چیست، یکی بحث سانتریفیوژها است، دیگری بحث خودداری ایران از دادن اجازه به بازرسان آژانس برای بازرسی سر زده از تاسیسات هسته ای ایران و ورود به برخی از تاسیسات هسته ای و مراکز نظامی. مساله سوم مساله تحریم ها است که به تحریم های ایالات متحده و جامعه بین المللی علیه ایران باز می گردد. ایران می خواهد تحریم ها به یک باره رفع شوند، در حالی که امریکایی ها و به همراه آنها اروپایی ها می گویند که هر گونه رفع تحریم ها منوط به مراحل اجرای توافق امضا شده است.
قضیه سوم که به نوعی با قضیه دوم و مساله رفع تحریم ها ارتباط دارد، پایین آمدن قیمت نفت است که تا 20 درصد کاهش یافته و ایران را ناراحت کرده است. ایران از این نگران است که این کاهش قیمت بر اقتصاد و طرح های توسعه ای و سرمایه گذاری های خارجی آن تاثیر بگذارد. شاید از این هم نگران باشد که این مساله بر خدمات اجتماعی تاثیر بگذارد. مساله ای که می تواند مشکلات اجتماعی به وجود آورد. آن چه بر نگرانی های ایران می افزاید این است که می داند طرفی که باعث کاهش قیمت نفت شده کیست و با چه هدفی این کار را انجام می دهد، این طرف رقیب یا دشمن به دنبال دستیابی به اهداف سیاسی یا گرفتن امتیاز از ایران است. به اعتقاد این دیپلمات غربی مطلع ادامه کاهش قیمت نفت می تواند تندروهای داخل ایران را قانع کند که در فرایند مذاکرات تسهیلاتی به وجود آید تا هر چه سریع تر به نتیجه برسد چرا که در برابر ایران مسئولیت های استراتژیکی قرار دارد که نمی تواند از آنها شانه خالی کند مثل کمک به حکومت اسد در سوریه یا حزب الله در لبنان.
به طور خلاصه این که این منابع معتقدند که واشنگتن و تهران نیاز به ادامه مذاکرات تا بعد از 24 نوامبر دارند، برای همین بعید نمی دانند که رسیدنشان به راه حل برای هر دو ممکن باشد. همچنین بر این باورند که که اوباما علی رغم شکست در انتخابات میان دوره ای کنگره همچنان عالی ترین فرمانده نیروهای مسلح است و حرف اول و آخر را در عرصه سیاست خارجی می زند.