-
دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۴۳ ب.ظ
-
۱۱۳
نامه ماه گذشته باراک اوباما به رهبر انقلاب اسلامی، آخرین تلاش وی برای رسیدن به وضعیت جدیدی است که آینده خاورمیانه را بازتعریف خواهد کرد. اوباما اکنون بیش از هر زمان، به یک موفقیت در سیاست خارجی نیاز دارد، ولی هماکنون نیروهای قدرتمندی در خاورمیانه با توافق مورد نظر اوباما مخالف هستند. نه تنها ایرانیها، بلکه جمهوریخواهانی که تازه قدرت گرفتهاند، برخی از همحزبیهای دموکرات و بسیاری از متحدان منطقهای آمریکا در این مسیر قدرت دارند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مطلبی در این باره نوشته: در آستانه دور نهایی مذاکرات در وین، مشاوران ارشد امنیت ملی اوباما، شانس رسیدن به توافق را ۴۰ تا ۵۰ درصد میدانند. حتی در صورت رسیدن به توافق، این تازه شروع رسیدن به توافق بر سر جزئیات آتی توافق است.
ولی به باور رابرت لیتواک، محقق مرکز ویلسون، مسأله مهمتر برای هر طرف درگیر در این مذاکرات این است که مذاکرات و توافق هستهای، تنها شروع معماهای جدیدی است.
علاوه بر همه نظریاتی که در مورد تأثیر چنین توافقی درباره آینده رفتار ایران مطرح میشود، مجموعهای از بازیگران یعنی رژیم اسرائیل، عربستان سعودی، روسیه و کشورهای اروپای غربی تحت تأثیر چنین توافقی قرار خواهند گرفت.
نتانیاهو ایران را تهدیدی حیاتی برای اسرائیل تلقی میکند و اصرار همیشگی بر این موضع، آمریکاییها را به این تصور رسانده که وی مخالف هر گونه توافقی خواهد بود. همه دولتهای اسرائیل عادت داشتهاند که ادعا کنند، ایران تنها شش ماه با بمب هستهای فاصله دارد و نتانیاهو سال گذشته با هر گونه تسهیل در تحریمها علیه ایران مخالفت کرد.
در هفتههای اخیر، نتانیاهو با مقایسه ایران و داعش به آمریکاییها اصرار کرد که ایران نمیتواند شریک آمریکا باشد، بلکه دشمن آمریکاست و تأکید کرد، دولتش با هیچ توافقی که ایران را کشوری در آستانه دستیابی به سلاح هستهای باقی بگذارد، کنار نخواهد آمد. این در حالی است که اسرائیلیها تلاش داشتهاند، اخیرا میزان تأثیرگذاری خود بر کنگره آمریکا را کم نشان دهند.
سعودیها هم نگرانی مشابهی دارند. از نظر آنها هر توافقی با ایران، مقدمه بازآرایی نظم خاورمیانه است که در آن ایران جایگزین عربستان خواهد شد. هیچ کس به اندازه ترکیالفیصل، رئیس سابق دستگاههای اطلاعاتی عربستان در اعلام این موضع صریح نبوده است. وی اظهار داشته که کشورش برنامهای هستهای را شروع خواهد کرد تا امتیازات مشابه ایران را دریافت کند.
احتمالا پیچیدهترین بازیگر این داستان روسها هستند. روسیه به رغم اختلافش با غرب بر سر اوکراین، عضو مؤثر مذاکرات هستهای است و شاید در حل مسأله غنیسازی نقش مهمی داشته باشد، ولی ممکن است روسها خواهان طولانی شدن مذاکرات باشند تا در بازار نفت و گاز سود ببرند.
بازیگر مهم دیگر، کشورهای اروپایی هستند که نسبت به ایران احساس خطر کمتری دارند و میدانند که اسرائیل در این باره بزرگنمایی میکند. استثنای این ماجرا، فرانسه است و به گفته برخی از دیپلماتهای غربی، نقش زیادی در جلوگیری از عقبنشینی آمریکا دارد.
ولی به هر حال بزرگترین مخالف مذاکرات اکثریت جمهوریخواه سنای آمریکا خواهند بود که چهره اصلی آنها لیندسی گراهام مدعی است، اوباما اشتیاق زیادی به توافق دارد. نوعی شورش در کنگره نسبت به مذاکرات با ایران در حال شکلگیری است که سخنان هفته پیش منندز و مارک کرک را میتوان اولین علامت آن دانست.